فقه انرژی کمتر بهعنوان یک باب فقهی مورد واکاوی قرار گرفته است. همین امر موجب شده است که چیستی و ابعاد آن، برای بسیاری ناشناخته بماند. در این موضوع، با دکتر مهدی صانعی، عضو هیئتعلمی دانشگاه آزاد اسلامی شاهرود به گفتگو نشستیم. وی معتقد است فقه انرژی، به لحاظ منابع و مسائل، مختصات لازم برای تبدیلشدن به یک باب فقهی را داراست. مشروح گفتگوی اختصاصی فقه معاصر، با این استاد و پژوهشگر علوم اسلامی، بهقرار زیر است:
فهرست مطالب
- 1 فقه معاصر: فقه انرژی چیست و شامل چه موضوعاتی میشود؟
- 2 فقه معاصر: آیا فقه انرژی، منابع و مسائل کافی برای تشکیل یک باب فقهی را دارد یا آنکه بهعنوان یکی از سرفصلهای یک باب فقهی، قابلطرح است؟
- 3 فقه معاصر: فقه انرژی دارای چه سرفصلهایی است؟
- 4 فقه معاصر: مهمترین مسائل فقه انرژی چیست؟
- 5 فقه معاصر: آیا این فقه، قواعد اختصاصی نیز دارد؟
- 6 فقه معاصر: آیا پژوهش در فقه انرژی، با پژوهش در سایر ابواب فقهی، متفاوت است؟
فقه معاصر: فقه انرژی چیست و شامل چه موضوعاتی میشود؟
صانعی: برای تعریف فقه انرژی ابتدا لازم است اجزای آن را تعریف کنیم تا در مرحله بعدی بتوانیم تعریفی از این اصطلاح ارائه کنیم. فقه چنانکه تعریف شده است عبارت است از علم به احکام شرعی مرتبط با عمل مکلف که شامل ابواب مختلفی میشود. اما در مورد انرژی، چون دایره موضوع آن خیلی گسترده است شاید نتوان تعریف جامع و مانعی برای آن ارائه کرد یا لااقل ارائه چنین تعریفی تا حد زیادی دشوار است. بااینوجود میتوان تعریف فیزیکدانان را مطرح کرد که انرژی عبارت است از «فعالیت یا عملیات، یا کارمایهای که خاصیت کمیتی دارد که قابلاندازهگیری و انتقال به اشیا و جای دیگر است و نیز قابلتبدیل به شکلهای مختلف است» و از همین جهت، بعضاً انرژی را عدد میدانند و به پول تشبیه میکنند. میگویند انرژی همانند پول است که بهصورت یک عدد در خرید و فروشها مورداستفاده قرار میگیرد. طبق این تعریف، انرژی عبارت است از یک کمیت یا عدد بنیادین که برای توصیف وضعیت یک ذره یا شیء به آن نسبت داده میشود. وقتی این دو کلمه در کنار هم قرار داده میشود، از فضای تعریف لغوی بیرون میآید و میشود «فقه انرژی». طبیعتاً ما به دنبال علم به احکام شرعیه حوزههای مختلف انرژی هستیم، از منابع انرژِی گرفته تا انواع انرژی؛ لذا منابع انرژی از تولید گرفته تا توزیع و مصرف، مورد ملاحظه قرار میگیرد تا فقه بتواند یک چارچوب یا نظم خاصی را از لحاظ شرعی برای این مراحل ارائه کند.
ازآنجاکه فقه انرژی موضوع جدیدی است نیاز است اول ابعاد انرژی کاملاً بررسی شود تا ببینیم در فقه انرژی به چه موضوعاتی باید پرداخته شود. نظر من این است که در فقه انرژی، باید مبانی اقتصادیاش بررسی شود، مبانی اجتماعی آن دیده شود، مبانی سیاسیاش دیده شود و حتی باب فقهی در مورد خصوصیسازی حوزه انرژی تأسیس گردد. در ذیل این مبانی، بحث تولید، توزیع و مصرف قرار دارد. ازآنجاییکه در حال حاضر، انرژی بهعنوان یکی از مؤلفههای قدرت و عوامل مهم تولید مطرح است، لذا نقش تعیینکنندهای در مباحث اقتصادی دارد. همین امر موجب میشود که با مباحث اجتماعی و حتی مباحث سیاسی کشورها درگیر باشد. در فقه انرژی، بحث ترانزیتها و قراردادهای بینالمللی هم مطرح است که از این حیثیات، با ابواب مختلف فقهی درگیر میگردد.
فقه معاصر: آیا فقه انرژی، منابع و مسائل کافی برای تشکیل یک باب فقهی را دارد یا آنکه بهعنوان یکی از سرفصلهای یک باب فقهی، قابلطرح است؟
صانعی: بله، هم منابعش موجود است و هم مسائلش؛ لذا میتواند بهعنوان یکی از ابواب مهم فقهی مطرح باشد. فقه انرژی همانطور که عرض شد هم ابواب مختلف سیاسی، اجتماعی و اقتصادی دارد و هم مسائل سؤالات زیادی پیرامون آن وجود دارد که باید موردبحث قرار گیرد. بهعنوان نمونه، در بحث منابع انرژی، یک دستهبندی وجود دارد که آن را به تجدیدپذیر و تجدیدناپذیر تقسیم میکند. همه این منابع، یا از مکان برخوردارند یا برای تولید، نیازمند مکان هستند. در اینجا، اولین بحثی که مطرح میشود بحث مالکیت در حوزههای مختلف انرژی است؛ مثل مالکیت آبها، مالکیت زمین، مالکیت باد، مالکیت خورشید و انرژیهای بیوماس و امثال آن. آیا این مالکیتها دولتی است یا عمومی است یا مالکیت خصوصی است؟ اسباب مالکیت آن چیست؟ آیا احیا است یا اعطا یا تحجیر یا حیازت یا عقود و امثال آن؟ هرکدام از اینها که باشد یک دریچهای باز میکند بهسوی یک باب خاص فقهی. این را از باب مثال و صرفاً در مورد تولید انرژی عرض کردم که ببینید چه اندازه تفریع فروع پیدا میکند. از تولید که بگذریم وقتی وارد مباحث توزیع انرژی میشویم آنجا مسائل اجتماعیاش به وجود میآید؛ مثل عدالت در توزیع و نقش و وظیفه مردم و دولت و شرکتها و امثال آن. وقتی وارد مباحث مصرف انرژی میشویم بازهم مباحث متعددی پیش میآید از قبیل اسراف، نحوه مصرف، عدالت بیننسلی و اینکه تمام انرژی را میتوانیم استفاده کنیم یا باید بخشی از آن را برای آیندگان نگه داریم و… . اینها مباحثی است که هرکدامشان میتواند یک سرفصل از یک باب فقهی باشد.
فقه معاصر: فقه انرژی دارای چه سرفصلهایی است؟
صانعی: تا حدودی در پاسخ به سؤال قبلی پاسخ این سؤال را مطرح کردم. در فقه انرژی، مبانی اقتصادی مطرح میشود که ذیل آن، مباحث مالکیت بر انرژی، اراضی، اکتشاف، استخراج، و خلاصه از تولید از بهرهوری قابلطرح است. همچنین مقرراتی که در حوزه انرژی وضع میشود قابلبحث است، مانند تجارت، بازاریابی، قیمتگذاری، یارانهها و امثال آن.
یکی از سرفصلها میتواند مبانی اجتماعی فقه انرژی باشد، که ذیل آن بحث عدالت و دسترسی همگانی به انرژی و بحث توسعه پایدار و ذخیره انرژی، مسئولیتهای اجتماعی مردم در این حوزه، مسئولیتهای اجتماعی دولتها و شرکتها مطرح میشود.
همچنین مبانی سیاسی فقه انرژی، یک سرفصل است که ذیل آن، مباحث امنیت انرژی در عرصههای عرضه و انتقال انرژی در مرزها و بینالملل، توسل ابزاری به انرژی توسط دولتها برای اغراض سیاسی، همکاریهای بینالمللی در عرصه انرژی در صورتها و اندازههای مختلف، تحریمهای انرژی و امنیت جهانی، انرژی و امنیت ملی، خصوصیسازی در حوزه انرژی، باتوجهبه آیات و روایات و اقوال فقها مطرح میشود. اینها سرفصلها و مباحثی است که بهصورت کلی به آنها اشاره کردم، اما بهصورت جزئی اگر بخواهیم وارد شویم باید قبلش منابع را بررسی کنیم. اگر هرکدام از منابع را بر اساس مبانی اقتصادی، اجتماعی و سیاسیاش بررسی کنیم باز خودش ریز موضوعات زیادی پیدا میکند؛ چون در بحث انرژی اینگونه نیست که ما یک تعریف مشخصی از انرژی بیاوریم که بر تمام مصادیق انرژی صدق کند؛ بلکه مثلاً آب، مالکیت و منشأش به یک صورت است، باد بهصورت دیگر، خورشید به نحو دیگر، و مباحث هستهای به یک صورت دیگر است. پس نمیتوانیم بگوییم وقتی بحث مالکیت را بر نوعی خاص از انرژی بار میکنیم میتواند بر تمام انواع آن اطلاق شود؛ بلکه هر کدام از منابع انرژی مباحثش متفاوت میشود و باید بهصورت مجزا بحث شود.
فقه معاصر: مهمترین مسائل فقه انرژی چیست؟
صانعی: در پاسخ به این پرسش، باز به بحث مبانی برمیگردم؛ چون واقعاً هنوز مبانی اقتصادی و اجتماعی و سیاسی آن مشخص نیست و اگر مشخص شود خیلی از مشکلات حل میشود. در حوزه انرژی، پرسشهای فراوانی وجود دارد که به برخی از آنها اشاره کردم. مسائل دیگری نیز مطرح است؛ مثلاً تولید خیلی از انرژیها اساساً صرفه اقتصادی ندارد. حال آیا به سراغ تولید آنها برویم یا خیر؛ زیرا شاید در آینده علم به جایی رسید که برای آن، صرفه اقتصادی درست شد.
فقه معاصر: آیا این فقه، قواعد اختصاصی نیز دارد؟
صانعی: اینکه بگوییم قاعدهای اختصاص به فقه انرژی دارد، خیر. اما طبیعی است که قواعد فقهی بهگونهای است که ما موضوعات جدید را بر آنها بار میکنیم و نتیجه میگیریم. یکی از این موضوعات جدید، بحث انرژی است. در این باب فقهی، در مباحث مالکیت، اسباب مالکیت، مثل احیاء، ارث، تحجیر، اعطا، عقود و…. یا در بحث مصرف، مسائل اسراف و تبذیر و عدالت بیننسلی و امثال آن؛ در بحث توزیع، بحث عدالت در توزیع، از جمله مسائلی هستند که میتوان با کمک از قواعد فقهی، آنها را حل کرد. اما اینکه بگوییم بهصورت خاص قواعدی وجود دارد که در حوزه فقه انرژی کاربرد دارد، خیر نمیتوان چنین چیزی گفت.
فقه معاصر: آیا پژوهش در فقه انرژی، با پژوهش در سایر ابواب فقهی، متفاوت است؟
صانعی: من تفاوت چندانی نمیبینم؛ فقط چون نمیتوانیم بهصورت کلی، فقه انرژی را طوری تعریف کنیم و سرفصل برایش ببندیم که همه منابع و مواردش را شامل شود، و از سوی دیگر نیاز داریم که هر کدام از منابع و موارد انرژی را جداگانه در یک فصل قرار دهیم تا بهصورت جداگانه، ذیل هر فصل، مبانی آن را مورد گفتگو قرار دهیم، شاید ازاینحیث، با سایر ابواب فقهی متفاوت باشد؛ زیرا در ابواب دیگر فقهی، یک موضوع بهصورت کلی، بحث شده و نتیجهگیری شود؛ چون عنوان آن موضوع، تمام ریز موضوعاتش را کاملاً پوشش میدهد؛ ولی در حوزه فقه انرژی، بر اساس آنچه در مطالعات خود یافتیم، اینچنین نیست.