هنر و فعالیتهای هنری را شاید بتوان بهعنوان پرچالشترین بخش یا سرفصل دانش فقه نام برد. از دیرباز، نزاع میان هنرمندان و فقها، شهره عام و خاص بوده و داستانها و شعرها و نگاشتههای فراوانی پیرامون آن نگاشته شده است. حل این چالش، یک راه اثباتی دارد و یک راه ثبوتی. راهحل اثباتی آن، گفتگو و ایجاد بسترهای عادی و کاری برای ارتباط میان فقها و هنرمندان است؛ بسترهایی نظیر نشستهای علمی مشترک، همایشهایی پیرامون فقه هنر، همکاری در تولید یک اثر هنری مانند فیلم، سریال یا تئاتر و مانند آن.
راهحل ثبوتی و دانشی حل این مشکل اما، واکاوی عناوینی است که بر فعالیتهای هنری منطبق شده و سبب حرمت آن گردیده است. با واکاوی فتاوای فقها و متون فقهی، به نظر میرسد غیر از عناوین خاص برخی هنرها، عناوین عامی وجود دارند که تطبیق آنها بر فعالیتهای هنری، موجب افتای به حرمت یا لااقل مرجوحیت آنها گردیده است. این عناوین عبارتاند از: لهو، لعب، لغو، اضلال، افساد و کذب.
طرفه اینکه تقریباً هیچ یک از این عناوین، در کتب فقهی، موضوع بحث مستقل فقهی قرار نگرفتهاند و یا به بداهتشان واگذار شدهاند و یا اینکه صرفاً بحثی مختصر و جزئی پیرامون آن صورت گرفته است؛ بحثی که معمولاً نه آن عنوان را بهدرستی توضیح داده است و نه ادله و نظریات پیرامون حکم فقهی آن را بهصورت کامل کاویده است. بحثهای اینگونهای، هم به باحث، این تصور را القا میکند که موضوع بهدرستی بررسی شده و لذا نیاز به بحث مجدد و مستوفا ندارد و هم به دلیل پیش گرفته، زوایای گوناگون عنوان، ابعاد معاصر آن و نازکاندیشیهای نو پیرامون آن، انجام نمیشود.
اینها همه موجب شد تا پژوهشگاه مطالعات فقه معاصر، یک عنوان از عناوین مجلات الکترونیکی خود را به موضوع «عناوین حرمت در فقه هنر» اختصاص دهد.
فصل اول از این مجله، همانند سایر مجلات، به بیان پیشینه موضوع میپردازد؛ اموری از قبیل نمایه مقالات و کتابشناسی. فصل دوم، یکی از چالشیترین موضوعات دهه اخیر فقه هنر، تحت عنوان اصل اولیه در حکم فعالیت هنری را به بحث میگذارد. پس از بیان ۹ سال پیشِ آیتﷲ علیدوست مبنی بر اینکه کف فعالیهای هنری، استحباب است؛ مخالفان و موافقان این نظریه، به میان گود آمدند. در این فصل، با چند نفر از موافقان و مخالفان این نظریه، به گفتگو نشستیم.
فصل سوم، عناوین حرمت در فقه هنر را به بحث میگذارد؛ اینکه چه عناوینی موجب حرمت فعالیتهای هنری بهصورت عام (نه مختص به یک هنر) میگردد.
در فصول بعدی، هر یک از عناوین لهو، لعب، لغو، اضلال، افساد و کذب را با چند نفر از اساتید فقه، بررسی کردهایم. این عناوین، هر یک، چالش و نقطه کوری در بحث دارند. بهعنوان نمونه، دررابطهبا لغو، معمولاً حکم فقهی آن، مورد واکاوی قرار نمیگیرد. در مورد اضلال، چالش اصلی در گستره آن و نهاد تشخیصدهنده آن است. در مورد کذب، این بحث مطرح میشود که آیا مقوله نمایشنامه و ادبیات، اساساً از مقوله اخبار است که صدق و کذب در آن راه داشته باشد یا آنکه در زمره انشائیات قرار میگیرد و اساساً موضوع صدق و کذب نیست؟
فصل پایانی نیز رویکرد فقها پیرامون هنر در طول تاریخ را به بحث میگذارد و اینکه آیا این اتهام مشهور که فقها رابطه نیکی با هنر و هنرمندان نداشتهاند، گزارهای درست است که پی چاره آن باشیم یا آنکه اتهامی از اساس نادرست و غیرواقعی است؟ شاید بتوان گفت یکی از جذابترین بخشهای این مجله، گفتههای مندرج در این فصل است که به شرح حال فقهایی میپردازد که در کنار فقاهت، در زمره هنرمندان درجه یک نیز به شمار میآمدهاند.
این مجله، با مشارکت پژوهشگاه مطالعات فقه معاصر و مدرسه فقه هنر، تولید شده است. امید اینکه این تلاشها، مورد رضایت خداوند متعال و امام عصر(ع) قرار گیرد و گاهی هر چند کوچک در راستای توسعه و تعمیق فقه آل محمد(ع) به شمار آید. آمین.