حجت‌الاسلام‌والمسلمین مهدی مهریزی طی نظریه جدیدی مطرح کرد:

پرونده فقه حدود اختیارات حکومت در استفاده از امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر/19

در نصوص، کلمه «معروف» و «منکر» به کار رفته است نه واجب و حرام و مستحب و مکروه. این بدین معناست که باید چیزی در میان مردم، تبدیل به هنجار شده باشد تا بتوان به آن امر کرد، وگرنه مثل ریش‌تراشی و نماز و روزه صرفاً تکالیف دینی هستند نه هنجارهای اجتماعی، لذا امر به آنها واجب نیست.

حجت‌الاسلام‌والمسلمین مهدی مهریزی، اگرچه بیشتر به علوم حدیث و کار در حوزه فقه زنان شهره است اما نظریات و نگاشته‌های ارزشمندی در سایر ابواب فقهی نیز دارد. او در دهه‌های گذشته، علاوه بر حوزه زنان و علوم حدیث، مسائل سیاسی و اجتماعی را نیز به‌دقت از منظر فقه دنبال می‌کرده است. عضو شورای پژوهشکده‌های پژوهشگاه مطالعات فقه معاصر معتقد است فهم نادرست از فریضه امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر، موجب اشتباهاتی در احکام مرتبط با آن شده است. او در این یادداشت شفاهی تلاش دارد تا مراد از معروف و منکر و حوزه‌های به‌کارگیری این فریضه در اجتماع را واکاوی کند. نظریه جدید این استاد و پژوهشگر حوزه علمیه قم در عرصه امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر، از نگاه شما می‌گذرد:

سه مطلب مقدماتی می‌گویم که به نظر خودم، مبانی امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر است و در سایر بحث‌ها تأثیر جدی دارد.

مطلب اول: هویت مستقل امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر

مطلب اول، این است که امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر در مفاهیم اسلامی، دارای هویت مستقل است. خیلی وقت‌ها دیگران آن را با مسائل دیگر مثل جهاد، تقلید یا تبلیغ قاطی می‌کنند درحالی‌که هر کدام از اینها، معنای خاص خود را دارد. امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر، تبلیغ نیست، خیرخواهی نیست، یاددادن احکام به دیگران نیست. این مفهوم یک بار معنایی دارد که با مفاهیم دیگر که در آموزه‌های دینی آمده است متفاوت است و تا زمانی که ما این مفهوم را درک نکنیم دچار خلط می‌شویم. این فریضه، مشتمل بر «امر» است، آن هم از عالی به دانی، نه از مساوی به مساوی یا از دانی به عالی. اساساً امر به معنای طلب عالی از دانی است. اگر این‌گونه نباشد، دیگر امربه‌معروف نیست. مثلاً وقتی می‌گوییم «خواهش می‌کنم این کار را بکنید» این دیگر امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر نیست.

مطلب دوم: حوزه‌های کاربرد امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر

نکته دوم اینکه این طلب عالی از دانی، کجا معنا پیدا می‌کند؟ چنین چیزی در دو جا بیشتر تصور ندارد: امر مردم نسبت به حکومت (چون حکومت، منتخب مردم است) یا امر حکومت نسبت به مردم در حوزه عمومی و اجتماعی. در غیرازاین دو مورد، امربه‌معروف معنا ندارد؛ لذا اینکه به کسی تذکر بدهیم که موسیقی گوش نکن یا ریشت را نتراش، به نظر من اصلاً در حوزه امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر نیست. دلیل این نکته، علاوه بر معنای امر، نمونه‌های تاریخی است. مثلاً امام حسین(ع) در برابر یک حکومت ظالم، به‌عنوان یک شهروند (چون از نظر حکومت که ایشان، امام نبوده است) اعتراض کردند و گفتند: «اُریدُ اَن آمُرَ بالمعرُوف و اَنهی عن المنکرِ». همچنین وقتی امیرالمؤمنین (علیه السلام) در دوران حکومتشان با گران‌فروشان مبارزه می‌کند، دلیل آن را امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر می‌دانند؛ لذا به نظر من، دایره امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر، یکی در حقوق عمومی است که حکومت مکلف به انجام آن است؛ و یکی در حقوق مدنی و سیاسی که از ناحیه مردم نسبت به حکومت صورت پیدا می‌کند. غیر از این دو مورد، مصداقی برای آن متصور نیست.

شاهد دیگر، آیه ۷۱ سوره توبه است که از آخرین سوره‌های است که نازل شده است: «وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَیُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَيُطِيعُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ أُولَئِكَ سَيَرْحَمُهُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ». در این آیه، ابتدا بحث ولایت را گفته و بعد از «یأمرون باالمعروف و ینهون عن المنکر» سخن رانده است. این بدین معناست که امربه‌معروف متوقف بر ولایت است. همچنین در این دو مورد، من امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر را یک مسولیت اجتماعی می دانم که برای استیفای حقوق مردم باید انجام شود.

مطلب سوم: معنای معروف و منکر

نکته سوم اینکه در نصوص، کلمه «معروف» و «منکر» به کار رفته است نه واجب و حرام و مستحب و مکروه. این بدین معناست که باید چیزی در میان مردم، تبدیل به هنجار شده باشد تا بتوان به آن امر کرد، وگرنه مثل ریش‌تراشی و نماز و روزه صرفاً تکالیف دینی هستند نه هنجارهای اجتماعی، لذا امر به آنها واجب نیست. این باز شاهد دیگری است که این فریضه صرفاً در آن دو حوزه‌ای که عرض کردم معنا پیدا می‌کند چون این دو حوزه، توسط مردم قابل فهم بوده و نوعی هنجار به شمار می‌آید؛ مثل اینکه گران‌فروشی زشت است و حکومت باید با آن مقابله بکند؛ یا اینکه افراد کم‌فروشی می‌کنند زشت است و باید حکومت علیه آن اقدام کند؛ از طرف دیگر، مردم نسبت به حکومتی که دارد ظلم می‌کند و آزادی‌ها را  محدود می‌کند باید تذکر بدهند و اقدام کنند.

باتوجه‌به این نکات، این فریضه اساساً در امور فردی و عبادی کارکردی ندارد بلکه صرفاً در امور سیاسی و مدنی کاربرد پیدا می‌کند. البته همان‌طور که گفتم عناوین دیگری مانند جهاد، اعانه الناس، تعلیم جاهل، خیرخواهی و… وجود دارند که هر کدام کارکرد خود را دارند ولی با این فریضه تفاوت دارند.

رده‌های مرتبط

پاسخ دهید