فهرست مطالب
اشاره
دکتر مریم برقعی، زاده ۱۳۴۴ و دانش آموخته سطح ۴ حوزه علمیه است. وی در سال ۱۳۶۱ پس از اتمام دبیرستان، وارد جامعه الزهرا شد و تحصیلات خود را تا پایان مقطع سطح ۴ به پایان رساند. اساتید وی در این سالها، آیات راستی، شب زنده دار، تجلیل، فاضل لنکرانی، مشکینی، مؤمن و حسن زاده آملی بودند. تدریس دروس سطوح ۲ و ۳ و ۴ حوزه و نگارش چندین کتاب و قریب به ۵۰ مقاله، بخشی از تلاشهای علمی وی به شمار میآید. رئیس پژوهشکده فقه و حقوق پژوهشگاه مطالعات اسلامی، در این یادداشت شفاهی اختصاصی، به بیان قواعد مهم فقه پزشکی میپردازد.
مراد از فقه پزشکی، سلسله مباحث و مسائلی است که در افعال و در اعمال فرایندهای درمان پزشکی قرار میگیرد، چه توسط خود پزشک انجام شود و چه مقدمه کاری باشد که افراد برای درمان انجام میدهند. که افراد برای درمان و یا نتیجهبخشی درمان بعد از عمل جراحی انجام میشود.
قواعد فقهی به دو دسته قواعد عمومی و قواعد اختصاصی ابواب فقهی تقسیم میشوند. در ابواب فقهی مثل فقه پزشکی در کنار قواعد اختصاصی آن، از قواعد عمومی نیز بینیاز نیستیم.
قاعده ضمان اتلاف
یکی از قواعد پرکاربرد در فقه پزشکی، قاعده ضمان اتلاف است. در فقه پزشکی، موارد زیادی پیش میآید که خطایی صورت میگیرد و آسیبی به بیمار میرسد. در اینجا بحث ضمان پزشک پیش میآید. هم چنین گاهی بهخاطر خطای پزشک، مالی تلف میشود که در اینجا نیز باز بحث از ضمان یا عدم ضمان و اینکه چه کسی ضامن است پیش میآید.
قاعده حرمت اعانه بر اثم
قاعده دیگر، قاعده حرمت اعانه بر اثم است. مثلاً اگر بیمار یا مراجعهکننده، درخواست یک عملیات پزشکی را کرد که آن عملیات و کار، گناه بود. حال اگر پزشک آن را انجام داد، حکم تکلیفی وی چگونه است؟ آیا میتوان از باب اعانه بر اثم، وی را گناهکار دانست؟ مثلاً کسی با یک عمل پزشکی، عیب خود را پنهان کرده و مرتکب تدلیس در ازدواج شود، مثل ترمیم بکارت. حال آیا پزشک که این عمل را انجام داده است، از باب اعانه بر اثم، مستحق عقاب است؟
قاعده اهم و مهم
در پزشکی، در موارد زیادی، تعارض بین دو فعل پیش میآید که باید از باب ترجیح اهم بر مهم، یکی را انجام داد.
قاعده سلطنت
قاعده سلطنت معمولاً دررابطهبا اموال به کار میرود در حالی که مفاد آن، اعم از سلطنت بر اموال و ابدان است. این قاعده بیانگر این است که افراد همانطور که بر اموالشان سلطنت دارند در مورد ابدانشان نیز دارای سلطنت هستند. البته محدوده این سلطنت و معارضات آن، در هنگام بحث از قاعده باید معین شود.
قاعده حق سلامت
اگر یکی از حقوق را حق سلامت بدانیم و آن را بهمثابه یک قاعده در نظر بگیریم، در فقه پزشکی و سلامت، خیلی کاربرد خواهد داشت. قاعده سلامت بیانگر این است که اصل بر این است که انسانها سالم هستند. همچنین یکی از حقوق انسانها، سالم بودنِ آنهاست. چگونگی اثبات این حق و معارضات آن، مباحثی است که در هنگام بحث از قاعده باید مورد گفتگو قرار گیرد.
قواعد دیگر
قواعد دیگری نیز در فقه پزشکی وجود دارد که نسبتاً پرکاربرد هستند؛ قواعدی مثل قاعده غرر، قاعده فراش در بحث تعیین نسب، قاعده ولایت حاکم در مسائل پزشکی، قاعده لاضرر، و قاعده لاحرج.