فهرست مطالب
اشاره
دکتر زهرا اخوان صراف، زاده ۱۳۴۵ اصفهان، اگرچه تحصیلات عالی خود را با دانشگاه و آن هم در رشته مهندسی آغاز کرد، اما علاقه فراوان به علوم اسلامی، وی را راهی حوزه علمیه کرد و در کنار آن، در دانشگاه نیز در رشته قرآن و حدیث به تحصیل پرداخت. حضور در درس خارج اساتید برجسته حوزه علمیه، مثل آیتﷲ منتظری، گرامی و علیدوست، در کنار تسلّط وی بر زبانهای عربی، انگلیسی و فرانسوی، وی را یکی از لایقترین افراد برای پژوهشهای میان رشتهای دانش فقه قرار داده است. یکی از حوزههای مورد علاقه وی، فقه زنان و خانواده است. عضو هیئت علمی گروه علوم و معارف قرآن دانشگاه ادیان و مذاهب اسلامی، در این یادداشت اختصاصی برای فقه معاصر، به واکاوی مفهوم تغییر جنسیت و محل نزاع در حکم فقهی تغییر جنسیت پرداخته است.
پیش از واکاوی حکم فقهی تغییر جنسیت، ابتدا باید مفاهیم مورد بحث را تبیین کنیم.
۱. هدف و غایت بحث
ابتدا باید دید سخن از حل کردن مشکلات فقهی افراد است یا استنطاق فقه برای برآورده کردن خواستههای شخصی افراد.
توضیح اینکه:
در حالت اول، به دنبال ارائه راهحلهایی هستیم تا شخص بتواند حسب فقه، تکالیف شرعی خود را انجام دهد؛ به این معنا که الان به دلیل وضعیتی که دارد به طور مشخص، مندرج تحت هیچیک از دو جنسیت مذکر یا مؤنث نیست؛ پس باید با به نحوی مثلاً با اقدامات پزشکی برای – کشف جنسیت و- الحاق او به یکی از دو جنس کاری کرد؛ سخن در احکام فقهی مربوط به این اقدامات است.
در حالت دوم، شخص به هر دلیل میخواهد در مورد جنسیت خود کاری بکند؛ مثلاً جنسیت واقعی خود را کشف کند یا خود را به جنسیتی غیر از آنچه فعلاً به آن منسوب است در بیاورد، و قرار است موانع فقهی این اقدامات برداشته شود.
فعلاً بحث را به حالت اول محدود میکنیم.
۲. محل بحث
نسبت به مورد احکام فقهی که فعلاً ذیل عنوان «تغییر جنسیت» مطرح: میشوند، سه صورت مطرح است:
- آنچه ربطی به تفاوت شخص در خلقت ندارد و صرفاً به گرایشهای جنسی غیرمتعارف اشخاص مربوط است و وابسته به تشخیص و اقدامات طبی هم نیست.
- آنچه فعلاً و ظاهراً ریشه در مشکلی جسمی ندارد و مثلاً شخصی که جنسیتی مشخص دارد، هویت متفاوتی برای خود قائل است.
- واقعاً مشکلی جسمی در بین هست، چه اینکه آثار بارزی در ظاهر جسم داشته باشد؛ مثلاً شخص اندام یا مختصات جسمی هر دو جنس را داشته باشد یا در آزمایشهای دقیق، وی معیارهای هر دو جنس را دارا بوده یا معیار هیچیک از آن دو را نداشته باشد.
صورت اول: به طور مشخص، گرایش جنسی به همجنس، حسب مشهور فقه، حرام است؛ هرچند ممکن است مطالبه جدیدی از فقه داشته باشد که نیازمند تأمل و تدقیق باشد، اما در بحث حاضر به آن نمیپردازیم.
صورت دوم: باتوجهبه اینکه بسیاری از این موارد ریشه واقعی ندارد و به توهمات شخص و القائات بیرونی بر میگردد، ظاهراً باید با پیگیریهای روانکاوانه حلوفصل شود و هرگونه تجویز فقهی در باب اقدامات مربوط به آن، نیازمند بررسی دقیق موضوع و استنباط احکام مربوطه است؛ یعنی بهراحتی به فتاوای معروف مربوطه ملحق نمیشود. این صورت هم محل بحث فعلی نیست.
صورت سوم – جایی که واقعاً مشکلی جسمی در میان است؛ یعنی شخص بهخودیخود، ذیل یکی از دو جنس شناخته شده قرار نمیگیرد، از قدیم مورد توجه فقیهان بوده و با طرح مباحثی در موضوع «خنثی»، احکامی استنباط و بیان شده است. امروزه باتوجهبه پیشرفتهای پزشکی و امکان ایجاد تغییرات جسمی، تجویزها و حتی پیشنهاداتی تحت عنوان عامیانه «تغییر جنسیت» مطرح است. مورد بحث فعلی، این صورت است.
نکته مهم: فتوای جواز تغییر جنسیت که در چند دهه اخیر از جانب برخی فقیهان مطرح شده – تا جایی که حتی در برخی موارد، بهمنظور تشخیص هویت و الحاق شخص به جنسیت واقعی، آن را نهتنها جایز بلکه واجب دانستهاند- ، بهصورت سوم مربوط است، درحالیکه گاه در صورت دوم – یا حتی اول- دستاویز اقدامات و اعمالی واقع میشود.
۳. توضیح بعضی حالات و اصطلاحات
اشاره به بعضی از حالات جنسیتی و اصلاحات مربوط به موضوع که خلط بین آنها سبب اشتباه است، ضروری است:
۳-۱. جنس و جنسیت
- جنس: مفهوم جنس، مربوط به آرایش بیولوژیکی بدن است و شامل اندامهای جنسی و تولیدمثلی فرد میشود. تفاوت بیولوژیکی، نقش اصلی را در تفاوت جنسها بازی میکند؛ هورمونها، کروموزومها و اندامهای داخلی و خارجی جنسی.
- جنسیت: شامل نقشهای اجتماعی و رفتارهایی است که فرهنگ و جامعه برای جنسها قائل میشود. این نقشها دامنه انتظارات رفتاری از جنسهای (مرد و زن) را مشخص میکند.
۳-۲. اقسام افراد از نظر مشخصات یا تصورات جنسی
هویت جنسیتی، تعریفی است که فرد از خودش در ذهن دارد و این هویت ممکن است با اندام جنسی یا خصوصیات فیزیکی او یکی نباشد. به افرادی که هویت جنسیتی و اندام جنسیشان متفاوت است، «ترسجندر» یا تراجنسیتی میگویند؛ چنین فردی، جنس بیولوژیکیاش با هویت جنسیتیاش همراه نیست. در مقابل، سیسجندر به افرادی گفته میشود که هویت جنسیتی و اندام جنسی منطبقی دارند. اصلاح دیگر این مورد دایادیک است. در کنار این مفاهیم، مفهوم «نانباینری» به افرادی اطلاق میشود که هویت جنسیتی خود را منحصراً مرد یا زن نمیدانند. ویژگیهایی که افراد نانباینری در توصیف هویت جنسیتی خود به کار میبرند با دستهبندی رایج دوگانهگرایی جنسیت یعنی زن و مرد مطابقت ندارد. همچنین فرد «بایجندرم» کسی است که خود را به هر دو جنسیت مرد و زن منتسب میداند؛ در نهایت، افراد «جندر فلوئید»، جنسیت خود را سیال و گاهی زن و گاهی مرد میدانند.
اما اصلیترین مفهوم مورد نیاز در این بحث، «اینترسکس» است. چنین فردی اندام یا کروموزوم یا هورمونهایی دارد که قابل انطباق بر یک جنس نیست. (در فقه سنتی، به «خنثی» موسوم است) این افراد با ویژگیهای بیولوژیکی و یا اندام تناسلی هر دو جنس و یا هیچیک متولد میشوند. ممکن است در این افراد، برخی اندامها و ویژگیهای یک جنس غلبه داشته باشد، اما ممکن است بقیه اندامها و ویژگیهای جسمی متعلق به جنس دیگر را نیز داشته باشند. نمودار زیر به درک بهتر این مفاهیم کمک خواهد کرد.
۳-۳. اقسام افراد از حیث گرایشهای جنسی
- هتروسکشوال یا دگرجنسگرا: افرادی هستند که ازنظر گرایش جنسی و عاطفی، به غیر همجنس خود علاقه و کشش دارند.
- هوموسکشوال یا همجنسگرا: افرادی هستند که ازنظر گرایش جنسی و عاطفی، به همجنس خود علاقه و کشش دارند.
- بایسکشوال یا دوجنسگرا: افرادی هستند که ازنظر گرایش جنسی و عاطفی، به هر دو جنسیت علاقه و کشش دارند.
- پَنسکشوال یا همهجنسگرا: افرادی هستند که ازنظر گرایش جنسی و عاطفی، فارغ از جنسیت، جذب شخصیت فرد مقابل میشوند.
- دمیسکشوال: نوعی گرایش جنسی است که در آن، فرد تا قبل از برقراری پیوند عاطفی عمیق، تمایلی به رابطه جنسی ندارد.
- آسکشوال یا بیجنسگرا: افرادی هستند که میل به برقراری ارتباط جنسی با دیگران ندارند.
۳-۴. اصطلاحاتِ تعیین، تطبیق و تغییر جنسیت
در تحقیق و تبیین موضوع تغییر جنسیت، تفکیک سه امر ذیل ضروری است:
- تعیین (کشف) جنسیت: این به جایی مربوط است که به دلیل خلط مختصات و علائم یا عدم وضوح آنها، جنس افراد – نسبت به دوگانه زن و مرد – واقعاً معلوم نیست.
- تطبیق جنسیت: عملیات فیزیکی و درمانی است که بعد از کشف جنسیت برای الحاق شخص به جنس کشف شده، انجام میشود.
- تغییر جنسیت: این تعبیر، گاه بهاشتباه در دو مورد فوق استفاده میشود؛ ولی در نگاه عمومی بیشتر شامل تبدیل زن یا مرد به جنس مقابل است.
به گمان میرسد آنچه از فقها حکم بر جوازش اخذ شده است، چیزی غیر از موضوعی باشد که امروزه در جوامع و از جمله جامعه ما جاری است. حقوقدانان شهیر، مرحوم دکتر امامی و دکتر صفایی در کتاب حقوق خانواده، ذیل شرط «اختلاف جنس» از شرایط ازدواج، مینویسند:
«به نظر میرسد تغییر جنسیت به معنی دقیق کلمه، فرضی بیش نیست؛ و بهطوریکه کارشناسان پزشکی گفتهاند، تغییر جنسیت در افرادی که زن یا مرد کامل هستند و ابهام جنسی در آنها مشاهده نمیشود، بههیچوجه امکانپذیر نیست و فقط در مورد افراد دوجنسی (هرمافرودیت) که ابهام و اختلال جنسی از نوع ژنتیکی و کروموزومی و نشانههای دیگر ازاینقبیل دارند، تعیین جنسیت با آزمایشهای پزشکی و بررسیهای علمی ممکن است؛ یعنی با اینگونه آزمایشها و بررسیها معلوم میشود که شخصی که مرد یا زن معرفی شده از جنس دیگر بوده است. بنابراین، آنچه گاهی بهعنوان تغییر جنسیت مطرح میشود، در واقع تعیین جنسیت است و با تعیین جنسیت و روشن شدن وضح نکاح از لحاظ فقدان شرط اختلاف جنس حکم به بطلان نکاح خواهدشد.»
واضح است که این کلام در حد اطلاعات و امکانات زمان صدور آن بوده و ممکن است امروزه امکانات متفاوتی در دست باشد.