فهرست مطالب
- 1 اشاره
- 2 فقه معاصر: مهمترین چالشهای پژوهش در فقه انرژی، چه اموری است؟
- 3 فقه معاصر: آیا با رویکرد مالکیت فردی نسبت به منابع انرژی، میتوان منابع انرژی را بهصورت عادلانه و کارآمد تقسیم و مدیریت کرد؟
- 4 فقه معاصر: آیا روایات مرتبط با انرژی، به میزانی هستند که بتوان یک باب حدیثی به همین نام را ایجاد کرد؟
- 5 فقه معاصر: آیا فقه انرژی، نظام تولید و توزیع خاصی را برای انرژی پیشنهاد میکند یا اینکه صرفاً حکم چند مسئله فقهی را بیان مینماید؟
- 6 فقه معاصر: باتوجهبه اهمیت انرژی در طول تاریخ، چرا تاکنون بهعنوان یک باب حدیثی یا فقهی یا موضوع پژوهشهای مستقل در فقه و حدیث، مطرح نبوده است؟
اشاره
حجتالاسلاموالمسلمین مجید رضایی دوانی، عضو هیئتعلمی دانشگاه مفید و از اساتید برجسته اقتصاد اسلامی است. به مناسبت ارتباط وثیق مباحث محیط زیستی با اقتصاد، با او پیرامون چالشهای پژوهش در فقه انرژی به گفتگو نشستیم. به باور وی، فقه اگرچه در مورد برخی انرژیها مثل انرژی خورشیدی که قابل محدودیت نیستند کاری به جز توصیه نمیتواند انجام دهد اما بهطورکلی، میتواند چارچوبهایی ارائه کند که تولید، مصرف و توزیع انرژی را ساماندهی کند. او معتقد است با تبویب جدید کتب حدیثی، میتوان ادله فراوانی را به دست آورد که در حل مسائل فقه انرژی کارگشا هستند. مشروح گفتگوی اختصاصی فقه معاصر، با عضو هیئتعلمی دانشگاه مفید، از نگاه شما میگذرد:
فقه معاصر: مهمترین چالشهای پژوهش در فقه انرژی، چه اموری است؟
رضایی: در فقه انرژی، باید موضوعات مرتبط با انرژی بررسی شوند. بعضی از این انرژیها در حد وفور در اختیار ما انسانهاست؛ مثل انرژیهای خورشیدی. خیلی از انرژیهای دیگر هم در فضا وجود دارد ولی بشر هنوز نتوانسته از آنها استفاده کند. البته گاهی از رعد و برقی آسمانی توانسته استفاده کند ولی انرژیهای طبیعی زیادی وجود دارد که بشر در استفاده از آنها تا الان ناتوان بوده است؛ بنابراین یکی از بایستههای فقه انرژی، بررسی انواع انرژیهاست؛ چون زندگی ما بدون انرژی ممکن نیست.
نکته بعدی اینکه ببینیم در مورد انرژی چه چیزی میخواهیم بگوییم؟ آیا میخواهیم بگوییم حرام است؟ حلال است؟ بیجا است؟ باجا است؟ و… در مورد برخی انرژیها مثل انرژی خورشیدی ممکن است پاسخهای ما اساساً کارگشا نباشد؛ چون انرژیهایی مثل انرژی خورشیدی اصولاً قابل کنترل و محدودیت نیستند و همه از آن استفاده میکنیم. در مورد اینگونه انرژیها، تنها کاری که در حوزه فقه میتوانیم بکنیم این است که مردم و دولت را برای بهرهگیری از انرژیهایی که در طبیعت موجود و ساخت دستگاههای متناسب با اینگونه انرژیها توصیه کنیم؛ چون ضرر و زیانی برای انسان ندارند و لذا استفاده از آنها بسیار سودمند است.
نکته بعدی، آیندهنگری انرژی است. کشورهای مختلف شرایطشان با یکدیگر متفاوت است؛ بعضیها منابعشان کم است و بعضی ندارند و بعضی کم دارند، بعضیها از دریا استفاده میکنند و بعضیها هم به دریا دسترسی ندارند؛ لذا اینکه هرجایی چه امکاناتی دارد و از آن امکانات چگونه میشود استفاده کرد، باید موضوعشناسی شود.
فقه معاصر: آیا با رویکرد مالکیت فردی نسبت به منابع انرژی، میتوان منابع انرژی را بهصورت عادلانه و کارآمد تقسیم و مدیریت کرد؟
رضایی: برخی از منابع انرژی، در طبیعت، در زمینهای خاصی وجود دارد. آن زمینها ممکن است متعلق به افراد باشد یا اینکه در زمره انفال باشند. حال اگر آنها را متعلق به اشخاص دانستیم، بحث از آن یک الگو دارد، و اگر آن را مصداق انفال دانستیم بحث شیوه دیگری پیدا میکند. البته اگر انرژی در زیرزمین باشد باز هم جزو انفال محسوب میشود. دراینجا این بحث مطرح میشود که آیا اگر این منابع در اختیار دولتها قرار گیرد و دولتها خودشان از آنها استفاده کند و به بهرهوری برساند بهتر و بهصرفهتر است یا اگر در اختیار بخش خصوصی قرار داده شود و مالیات مناسب آن گرفته شود، به بهرهوری بهتر و توزیع کارآمدتری میرسد؟ دراینرابطه، در دنیا شیوههای مختلفی است و لذا پاسخ قاطعی نمیتوان داد.
فقه معاصر: آیا روایات مرتبط با انرژی، به میزانی هستند که بتوان یک باب حدیثی به همین نام را ایجاد کرد؟
رضایی: باتوجهبه احادیث و آیات متعددی که در زمینه مباحث مربوط به انرژی مطرح است؛ چه در بحث معادن، چه در بحث هوا، آب و امورات که در واقع خداوند برای انسان به ودیعه گذاشته، مثل خورشید، باران و… به نظر میرسد میتوان یک باب مستقل را در مورد انرژی مطرح کرد. البته قابل ذکر است که ابتدا باید مسئلهای مطرح شود تا سپس جواب از ادله به دست بیاید؛ ولی در مرحله آخر میتوان همان اساس آیات و احادیث را سر تیتر قرار داد و ادله را ذیلش نگاشت تا بهصورت یک باب مستقل تنظیم شود.
فقه معاصر: آیا فقه انرژی، نظام تولید و توزیع خاصی را برای انرژی پیشنهاد میکند یا اینکه صرفاً حکم چند مسئله فقهی را بیان مینماید؟
رضایی: اصولاً این مسئله در همه شاخههای فقه اقتصادی و نظامهای اقتصادی مطرح است. به نظر میرسد ازآنجاکه تولید انرژی و مصرف آن شیوههای بسیار متنوعی دارد که هر کدام نیز آثاری دارد و آن آثار خودشان را در اسراف، تبذیر و اتلاف، بالا بردن هزینههای زندگی مرد، سلامتی مردم محیطزیست و… نشان میدهند، باتوجهبه این آثار ممکن است نوعی خاصی از تولید و توزیع را تأیید یا رد کنیم. تجارب بشری هم روزبهروز سیستمهای بهتری از استفاده از انرژی را برای ما نشان میدهد. اگر زمانی استفاده از انرژی باد فقط در کشتیهای بادبانی مطرح بود امروز برای تولید برق هم از آن استفاده میشود. سیستم خورشید اگر فقط برای گرمای منزل در زمستان بود بهگونهای که خانهها را جوری میساختند که نور خورشید در زمستان بیشتر استفاده شود، ولی امروزه از آن برای تولید انرژی برقی و انرژیهای دیگر استفاده میشود که بهشدت به آنها نیازمندیم. یعنی قدیم از طبیعت بهصورت مستقیم استفاده میکردیم ولی الان از همان انرژی مثل انرژی خورشید، بهصورت غیرمستقیم و بهرهوری شده استفاده میکنیم. برای اینکه انرژی را بهنوعی دیگر از انرژی که قابلیت استفادهاش در امور مختلف است تبدیل کنیم مثل تبدیل به انرژی مکانیکی و برقی و…، به نظر میرسد فقه انرژی میتواند چارچوبهای تولید و مصرف را نشان دهد؛ مثلاً برخی گفتهاند که عدالت بیننسلی اقتضا میکند از انرژیهای فسیلی کمتری استفاده کنیم؛ در مقابلش این حرف هم هست که اگر ما از اینها استفاده نکنیم یک مدت دیگر بهخاطر پیشرفت علم، ممکن است این انرژیها به طور کامل بلااستفاده بمانند، مثل زمانهایی که از زغال فراوان استفاده میشد اما با استخراج نفت، عملاً استفاده از زغال جز برای کارهای بسیار بسیار محدود کنار گذاشته شد.
بنابراین، میتوانیم بگوییم فقه انرژی چهارچوبهایی را برای ما ارائه میکند که میتواند تولید، توزیع و مصرف انرژی را متناسب با پیشرفت علم و تکنولوژی تبیین کند.
فقه معاصر: باتوجهبه اهمیت انرژی در طول تاریخ، چرا تاکنون بهعنوان یک باب حدیثی یا فقهی یا موضوع پژوهشهای مستقل در فقه و حدیث، مطرح نبوده است؟
رضایی: اصولاً دستهبندی و تبویب احادیث در هر دورهای متناسب با موضوعات جدیدی که مطرح میشود صورت میگیرد. اگر تقسیم و دستهبندی کافی را نگاه کنیم با دستهبندی وسایل الشیعه متفاوت است. در وسایل الشیعه، موضوعات بهصورت ریز دستهبندی شدهاند، حتی در بابهای عبادی مثل نماز و حج نیز اینگونه است؛ چون فقه در دوره صاحب وسائل پیشرفتش نسبت به دوره شیخ کلینی بیشتر بوده است. ابواب حدیثی وسایل الشیعه نیز برای پاسخگویی به مسائل عصر صاحب وسائل دستهبندی شده است. حالا اگر کسی بخواهد بر اساس فروعاتی که صاحب جواهر مطرح کرده کتب حدیثی را تبویب و دستهبندی کند قطعاً ابواب کتب حدیثی متفاوت خواهد بود. از دوره شیخ انصاری به بعد نیز دوباره کتب فقهی یک تغییر جدی پیدا کرد تا دوره معاصر. حال نیز اگر کتب حدیثی باتوجهبه این فروعات تنظیم بشود باز هم ابواب فرق میکند. بعد از انقلاب اسلامی و حتی قبلتر از آن، در دوره مرحوم بروجردی هم باز هم تحولاتی در فقه شیعه پدید آمد که مسائل دیگری را فراروی جامعه قرار داد. در این دوران، کسانی مثل مرحوم امام و آیات منتظری، سید کاظم حائری و جوادی آملی، کتاب ولایتفقیه نوشتند و در حوزه اقتصاد نیز شهید صدر کتاب اقتصادنا را نوشت و دیگرانی مثل مرحوم آصفی نیز کتابهایی نگاشتند.
پاسخ اینگونه مسائل جدید البته در میان احادیث هست و در لابهلای آنها اشارتی در مورد این مسائل وجود دارد؛ بنابراین از نظر بنده، اگر مبتنی بر این فقههای جدیدی که به وجود آمده، کتاب وسایل الشیعه مجدداً تنظیم شود خیلی متفاوت خواهد شد. بهعنوان نمونه، حتی در عبادات مثل ابواب حج، چقدر مسائل جدید پدید آمده است که تکتک آنها باید در وسایل نوشته شود و در ذیلش احادیثی که قابل استناد، چه در رد چه در اثبات باشد، نوشته و باببندی شود.
نکته دیگر اینکه بعضی از دانشها و مباحث، پسینی هستند؛ یعنی شما باید ابتدا سؤال را مطرح کنید، بعد در پاسخ به آن سؤال، مبحث ایجاد شود. فقه هم همینطور است، هرگاه مسئلهای بهعنوان سؤال ایجاد شود آنگاه فقه با استناد به ادله، به آن پاسخ میگوید؛ امری که بهتدریج موجب گستردگی فقه شد و احادیث نیز بسته به ابواب فقهی باببندی شدند؛ لذا در دوره اخیر که مسائل خیلی گسترده شده بابهای فقهی نیز میتواند گسترده شود و متعاقب آن متون حدیثی نیز تنظیم و باببندی شود. در کل، چون تاکنون فقه انرژی به این صورت مطرح نشده بود لذا باب حدیثی جداگانهای هم برای آن نداشتیم. در قرن بیستم است که این نیاز در مورد مسائل انرژی مطرح شده است. امیدوارم فقه انرژی چهارچوبهایش در بیاید تا بر اساس آن متون حدیثی نیز تنظیم شود.