اشاره
شاید بتوان گفت نقطۀ کلیدی در بحث تغییر جنسیت، پاسخ به این پرسش است که ماهیت جنسی انسانها به چیست؟ آیا به امور جسمی و ظواهر بدن است یا به تمایلات روحی و درونی افراد یا هر دو؟ حجتالاسلام دکتر سید محمد موسوی صدیق، اگرچه تحصیلات خود را در فقه و حقوق انجام داده و هم اکنون نیز رئیس شعبه ۲۴۸ دادگاه عمومی حقوقی تهران است؛ اما به مناسبت رشتۀ دورۀ دکترایش یعنی مطالعات زنان، از پژوهشگران حوزه زنان و تغییرجنسیت به شمار می آید. وی در این یادداشت اختصاصی، از منظری فلسفی و کمتر شنیده شده، به بیان ماهیت جنسی انسانها پرداخته است.
شاید بتوان گفت مهمترین پرسش پیرامون دوجنسیها یا ترنسها، پیرامون این است که اساساً ماهیت جنسی افراد به چیست؟ آیا ماهیت جنسی افراد وابسته بهظاهر فیزیکی آنها است یا تمایلات درونی؟
برای پاسخ به این سؤال لازم است به سؤالات زیر پاسخ دهیم:
اولاً: ماهیت جنسی چیست؟
ثانیاً: آیا ماهیت جنسی یک حقیقت خارجی است یا امری انتزاعی؟
ثالثاً: اگر ماهیت جنسی یک حقیقت خارجی است، این حقیقت وابسته به چیست؟ وابسته به جسم است یا وابسته به روح یا وابسته به هر دو؟
در تعریف ماهیت جنسی باید گفت، مجموعهای از اوصاف است که باعث تمایز بین دو صنف از نوع انسان به مذکر و مؤنث میشود.
بیان مطلب آنکه حقیقت انسانی بین مذکر و مؤنث مشترک است لیکن هرکدام مجموعهای از اوصاف اعم از جنسی و روحی را دارد که باعث ایجاد دو گروه و صنف در نوع انسان شده است. بهعنوانمثال، آناتومی بدن این دو صنف از یکدیگر متفاوت است و خلقیات و اوصاف روانی این دو صنف نیز با یکدیگر تمایز دارند.
حالا باتوجهبه تعریف جنسی میتوان پاسخ داد که آیا این ماهیت یک حقیقت خارجی است، یعنی ما به ازاء خارجی دارد؛ یا خیر یک امری انتزاعی و نسبی است. با تعریف مذکور روشن است که هویت جنسی ما به ازاء خارجی دارد و جزء معقولات اولی است؛ یعنی عقل بدون واسطه این معنا را از اوصاف خارجی انسان (اعم جسمی و روانی) درک میکند. این درک به کمک تمام ماهیتهای خارجی نشئت گرفته بدون واسطه از واقعیتهای خارجی که ساختهوپرداخته تمایلات درونی انسان نیست ناشی میشود؛ درکی که حتی مانند مفاهیم اخلاقی جزء معقولات ثانی نیست تا دعوای نسبیت در آن مطرح گردد؛ مانند مفاهیم خوبی و بدی، تا کسی مدعی گردد چون این مفاهیم ما ازاء خارجی ندارد پس نسبی و نشئتگرفته از تمایلات فردی و اجتماعی است؛ هرچند آن مفاهیم نیز دارای التزام حقیقی است و به طور مطلق، نسبی نیست.
حال باید دید که آیا ماهیت جنسی برگرفته از اوصاف جسمی است یا روحی یا هر دو؟
ابتدا باید گفت این موضوع محل اختلاف است، عدهای از صاحبنظران معتقدند هویت جنسی صرفاً مربوط به جسم انسان بوده و روح انسان منزه از این اوصاف است. عدهای از متأخرین بهخصوص در جوامع غربی، هویت جنسی را مربوط به اوصاف جسمی نمیدانند و منکر منشأ و اوصاف جسمی برای هویت جنسی هستند. لیکن به نظر میرسد هویت جنسی انسان ناشی از اوصاف جسمی و روحی هر دو است. شاهد این مدعا آن است که تمام خلقیات انسانی و عواطف در وصف روح انسان است و این روح است که متصف به مهربانی یا قساوت و….. میگردد و این اوصاف در صنف مرد وزن متفاوت است.
بر اساس اصل جسمانیۀالحدوث و روحانیۀالبقاء بودنِ نفسِ انسان که در حکمت متعالیه به اثبات رسیده است و شواهد قرآنی نیز بر آن دلالت دارد، نفس انسانی یک حقیقت واحد است که مرتبه نازلۀ آن، بدن انسان است که در سیر تکاملی خود دارای مرتبه روحانی میگردد؛ لذا جنسیت و هویت جنسی، از جسم و روح انسان نشئت گرفته است.
با عنایت به مطالبی که گذشت مشخص میگردد اولاً ماهیت جنسی افراد، یک حقیقت خارجی است که نشئتگرفته از اوصاف حقیقی و خارجی انسان است، پس ساختهوپرداخته تمایلات درونی انسان نیست؛ ثانیاً ماهیت جنسی شامل جسم و روح انسان هر دو است.