اشاره: استاد محمد محمدی قائینی، سالهاست که در حوزه عملیه قم به تدریس و پژوهش مشغول است. او که در سال ۱۳۴۰ در تهران متولد شده است، در سال ۱۳۵۹ وارد مدرسه آیتﷲ مجتهدی قم گردید و پس از آن، در سال ۱۳۶۵ رهسپار قم شد. او در قم، پس از اتمام دروس سطح، در مقطع خارج، از محضر آیات عظام گلپایگانی، مرعشی نجفی، میرزا هاشم آملی، به جهت، تبریزی، وحید خراسانی و فاضل لنکرانی استفاده کرد. او هم اکنون نزدیک به بیست سال است که در مقطع خارج، به تدریس میپردازد. او مدتی مدیریت مدرسه آیتﷲ مجتهدی تهران و مدرسه اهلبیت(ع) سیرالئون را به عهده داشته است. تأسیس و مدیریت دوره کارشناسی ارشد مرکز جهانی علوم اسلامی و تدریس علوم و معارف اسلامی در دانشگاههای تهران و بوعلی همدان نیز از دیگر سوابق اوست. با او در مورد مبانی و پیشفرضهای فقه حیوانات سخن گفتیم. او تلاش کرد تا با استدلال به آیات و روایات متعدد، این مبانی را بیان کند. مشروح گفتگو با این استاد درس خارج حوزه علمیه قم، از نگاه شما میگذرد:
دررابطهبا احکام و حقوق حیوانات، چه پیشفرضها و مبانیای در ذهن فقها وجود دارد؟
محمدی قائنی: از آیات قرآن و همچنین از روایات متعدد، میتوان این پیشفرضها را به دست آورد. به برخی از آیات قرآن در این زمینه اشاره میکنم. خداوند متعال در سوره مبارکه اسرا آیه ۴۴ میفرماید: «إِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلاَّ يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَ لكِنْ لا تَفْقَهُونَ تَسْبيحَهُمْ» یعنی هیچ موجودی نیست مگر اینکه همراه ستایش، پروردگارش را منزه میداند؛ ولی شما تنزیه آنان را نمیفهمید. این آیه این نکته را میفهماند که حیوانات با خالق خویش در ارتباطاند.
مرحوم کلینی در کافی ج ۶ ص ۵۳۹ روایتی را از امام صادق علیهالسلام نقل کرده است که حضرت فرمودند: «مَهْمَا أُبْهِمَ عَلَى الْبَهَائِمِ مِنْ شَيْءٍ فَلَا يُبْهَمُ عَلَيْهَا أَرْبَعَةُ خِصَالٍ مَعْرِفَةُ أَنَّ لَهَا خَالِقاً وَ مَعْرِفَةُ طَلَبِ الرِّزْقِ وَ مَعْرِفَةُ الذَّكَرِ مِنَ الْأُنْثَى وَ مَخَافَةُ الْمَوْتِ» یعنی اگرچه حیوانات از ادراک انسانی بیبهرهاند ولی از درک چهار چیز محروم نیستند: شناخت خالق، شناخت روزی یابی، شناخت نر از ماده و ترس از مرگ. در روایت دیگری از امام سجاد علیهالسلام نقل شده که حضرت فرمودند: «مَعْرِفَتِهَا بِالْمَرْعَى عَنِ الْخِصْبِ» یعنی حیوان، چراگاه را از منطقه خشک و بیحاصل میشناسد.
در مقابل بهرهبرداری از حیوانات، انسانها مکلف به احترام و حق حیات برای آنها هستند و از سوی پروردگار حقوق واجبی دارند که به عهده انسان است. مرحوم شهید ثانی رحمتﷲ علیه در مسالک الافهام ج ۱۲ ص ۱۲۰ میفرماید: «كما يجب بذل المال لإبقاء الآدمي، يجب بذله لإبقاء البهيمة المحترمة و إن كانت ملكا للغير» یعنی همانطور که هزینه کردن برای بقای آدمی لازم است، هزینه نمودن برای بقای حیوانات محترم و ارزشمند واجب است، اگرچه آن حیوان، ملک فرد دیگری باشد. مرحوم نجفی در جواهر الکلام ج ۲۷ ص ۱۱۱ میفرماید: «بل يجب عليه سقيها و علفها مراعاة لحق ﷲ تعالى شأنه» یعنی برای درنظرگرفتن حق خدا سیرابکردن و علوفه دادن آنها بر انسان واجب است. نگهداری از حیوانات از سفارشهای دین مبین اسلام است و کسی که اندک آشنایی با منابع دینی و روایی ما داشته باشد، بهوضوح این مطلب را درخواهد یافت.
در بهرهگیری از حیوانات و استفاده مناسب از آنها مثل حملونقل، جهاد، ورزش، تغذیه، در منع آزار و توهین و حبس و زدن و استثمار بیش از توان، توصیههایی ظریف، دقیق و لطیف فراوانی وارد شده است که میتوان به آیه ۳۱ سوره مبارکه زخرف و آیه ۶۰ سوره مبارکه انفال و همچنین میتوان به روایاتی که در کافی شریف ج ۵ ص ۵۰ و من لایحضره الفقیه ج ۲ ص ۲۸۶ و مکارمالاخلاق ص ۱۲۹ و همچنین کنز العمال ج ۵ ص ۳۱۲ در این زمینه مراجعه کرد.
در شریعت اسلام حقوق فراوانی مثل حق تغذیه، حق بهداشت و درمان، حق استراحت، حق تولیدمثل، حق دوستی بر انسان، حق نوعدوستی، حق احترام به حیوان برای حیوانات ذکر شده است.
آیا میتوان احکامی نظیر جواز قتل بیرویه حیوانات وحشی و اهلی را ناشی از پیشفرض «عدم وجود حق حیات» برای حیوانات دانست؟
محمدی قائنی: کسانی که قتل حیوانات را بدون هیچ مجوزی و بدون هیچ خوفی و بدن هیچ اضطراری، جایز میدانند، یا برای حیوانات حق حیاتی قائل نیستند و یا حیات آنها را وسیلهای برای ارضای تمایلات نفسانی و شهوات حیوانی خود تفسیر میکنند که ناشی از جهالت به حکمت خالق عالم و حقانیت نظام امکانی و غایت داشتن همه مخلوقات است.
آیا میتوان عدم فتوای به حرمت در مواردی مانند «اخته کردن و بریدن گوش و اعضای بدن حیوانات بدون بیهوشی»، «پرورش صنعتی مرغ در محیطهای بسیار کوچک» و … را ناشی از پیشفرض «عدم احترام و کرامت حیوانات» دانست؟
محمدی قائنی: صدمهزدن و آزار و اذیت و شکنجهکردن و مثله نمودن و قطع عضو حیوانات اگر بدون اضطرار و وجه شرعی باشد، یقیناً برخاسته از جهل و قساوت قلب است که صدور چنین فتوایی از مجتهد عادل مستبعد است؛ اما پرورش صنعتی حیواناتی شبیه مرغ در محیطهای کوچک، اگر مخالفتی با دستورات دینی یا قوانین حکومتی نداشته باشد، بیاحترامی و بیحرمتی به حیوان محسوب نمیشود.
نظرتان دررابطهبا ادله گیاهخواران برای خودداری از خوردن گوشت حیوانات مانند عدم جواز سلب حق حیات آنها و … چیست؟
محمدی قائنی: ازآنجاییکه خدای متعال انسان را موجودی بسیار شریف و بلکه اشرف مخلوقات شناخته شده قرار داده است، برای بقای او در عالم ماده، غذاهای مادی مقدر کرده که از مهمترین آنها، گوشت حیوانات است. قرآن کریم صریحاً در سوره نحل آیه ۵ میفرماید: «وَ الْأَنْعامَ خَلَقَها لَكُمْ فيها دِفْءٌ وَ مَنافِعُ وَ مِنْها تَأْكُلُون». همچنین در سوره مبارکه انعام، آیه ۱۴۲ میفرماید: «وَ مِنَ الْأَنْعامِ حَمُولَةً وَ فَرْشاً كُلُوا مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّه». نیز نخوردن گوشت به مدت ۴۰ روز مکروه شمرده شده است و از نظر علمی نیز ثابت شده است که گوشت به مقدار کم، مقوی قلب و محرک فعالیت کبد و نگهدارنده نیرو و انرژی حیاتی است. پس خوردن آن لازم است.
از سوی دیگر، این سخن که ذبح حیوانات، موجب محرومیت حیوانات از حق حیات و باعث قساوت قلب میشود، با سنت الهی و قانون خلقت سازگار نیست؛ زیرا هر حیوانی، غذای نوع بالاتر از خود است؛ همانطور که گیاهان برای تغذیه حیوانات آفریده شده و حیوانات نیز برای تغذیه و امور ضروری انسان آفریده شدهاند. علاوه بر اینکه استفادهنکردن انسان از گوشت حیوانات باعث نجات آنها از مرگ نیست. حیوانات اگر یکدیگر را شکار نکنند، فاسد شده و میمیرند و بیشتر از ذبح رنج خواهند برد. از طرفی اکوسیستم زندگی انسانی بههمخورده و زندگی برای او تلخ و سخت خواهد شد؛ لذا ذبح حیوانات، نوعی تکامل در زنجیره زندگی طبیعی است.
/////////////////
این مطلب بخشی از پرونده «مبادی فقه محیط زیست و منابع طبیعی» است با همکاری شبکه اجتهاد تهیه شده و منتشر خواهد شد