اشاره
ابواب نوپدید فقه معاصر، مانند فقه رسانه، پیش از آنکه نیازمند واکاوی فقهی و پاسخ عالمانه باشند، نیاز به بیان دقیقه ماهیت و سرفصلها و شبکه مسائل دارند تا پژوهشگر آن باب فقهی، تصویر درستی از آن را دریافت کند. حجتالاسلام غلامرضا حلوانی، معاون آموزشی مرکز تخصصی فرهنگ و هنر اسلامی، در این یادداشت اختصاصی، به بیان چیستی، سرفصلها و شبکه مسائل فقه رسانه پرداخته است.
رسانه به معنای ابزار انتقال پیام، سابقهای بس دراز در تاریخ حیات بشر دارد. سنگنبشتهها، نقاشیهای حک شده بر غارها و مجسمههای سنگی و چوبی بر جای مانده از روزگاران دور، همه شواهدی از تلاش بشر برای جستن راههایی بهمنظور رساندن پیام خویش به همنوعانش است؛ تلاشی که گرچه در آغاز، به دلیل پیچیده نبودن نیازهای انسان چندان فراگیر نبود و با ابزار ارتباطی ساده و ابتدایی شکل میگرفت؛ اما با پیشرفت زندگی اجتماعی بشر و نیاز روزافزون انسان به ارتباط با همنوعان خود، روشها و ابزار پیچیدهتری پیدا کرد، بهطوریکه با تنوع و گسترش نیازهای ارتباطی، رسانه نیز به گونههای مختلف ظهور پیدا کرد و بهعنوان یک واقعیت زندگی بشری فراگیر شد. اگر در گذشته انسانها برای کارهایی مانند مقابله با دشمن یا شکار جمعی، از تولید صدا، علامت دادن و ایجاد حرکاتی خاص استفاده میکردند، در ادامه و با پیشرفت بشر و نیاز انسان به همکاری و همفکری با انسانهای دیگر، عرصههای جدیدی برای ارتباط داشتن گشوده شد که نیاز به وسایل پیشرفتهتر و ابزار کاراتر داشت. انسانها دیگر تنها برای تهیه غذا یا دفع مهاجم به همکاری و در نتیجه ارتباط نیاز نداشتند؛ بلکه آنها برای اعمال حاکمیت و اداره جامعه، تولید محصول کشاورزی، ساخت بناها، آموزش و کارهای جمعی دیگر که نیاز به همیاری و هماهنگی داشتند، نیازمند وسایل ارتباطیای مثل زبان و خط و تصویر و… بودند که در حیات جمعی بشر در قالبهای مختلفی خود را به منصه ظهور رساندند.
با پیشرفت علم و دانش بشر، این وسائل نیز دستخوش تغییر و تحولات اساسی گردید و روز بروز با سیمایی کاملتر به سیر تکاملی خود ادامه داد. امروزه اما زندگی همگانی انسان ابعاد وسیع و چهرههای گوناگونی یافته است. این جریان، رسانه را وارد مرحله جدیدی از حیات خود کرده و تمام شئون زندگی بشر را تحت پوشش خود قرار داده است. وسایل ارتباطی متنوع و گسترده با دارا بودن قابلیت برقراری ارتباط در هر لحظه و در هر مکان و هر تعداد مخاطب و با ارسال بیشمار محتوا و خبر و پیام، موجب برقراری پیوندی وثیق در جهان متنوع و متکثر شده و آن را به دهکدهای درهمتنیده تبدیل کرده است.
اما در این میان، فقه که رسالت آن بهدستآوردن حکم شرعی اعمال مکلفین است و لذا علمی است کاربردی که باید به کار زندگی روزمره انسانها بیاید نمیتواند از این واقعیت رو به گسترش دنیای جدید که همه زوایای زندگی مکلفین را فراگرفته بر کنار مانده و به حیات سنتی خود ادامه دهد؛ بلکه دانش مذکور باید در هر برههای از زمان و بهموازات تغییرات زندگی بشر و در نتیجه دگرگونی رفتار انسانها، به میدان تازه گشوده شده وارد شود و با تلاش در زمینه تحقیق جدید حکم شرعی را به دست آورده و به این وسیله تکلیف متشرعین را روشن نماید. البته روشن است که این وظیفه مهم بهوسیله چند بحث استطرادی که به طور پراکنده و در لابهلای ابواب فقهی دیگر قرار داده شود، به انجام نمیرسد؛ بلکه به واسطه نکته فوقالذکر و اهمیت رسانه در دنیای امروز، ضروری است بابی جداگانه برای بررسی مسائل فقهی رسانه گشوده شده و آن را به طور مجزا مورد تحقیق قرار دهیم. بنابراین، در این مقطع باید سخن از باب فقهی جدید به نام فقه رسانه به میان آورد و به این شکل بحث از این مقوله را پیگیری کرد.
با این وصف، تأسیس یک باب فقهی و روشن کردن حدود و ثغور و ابعاد آن و تدوین و تفصیلش در کنار موضوعیابی و مسئلهیابی، کاری است که در ابتدای امر، نیاز به تلاش و مجاهدتی دارد. کنندۀ این کار، علاوه بر تسلط بر مبانی فقهی و برخورداری از دانش اصولی، ضروری است آشنایی شایستهای با موضوع مذکور داشته تا بتواند تحقیق فقهی همهجانبه در زمینه مورد نظر را انجام داده و احکام آن را بهدرستی استخراج کند. بنابراین، اولین گام در این زمینه، احاطه و شناخت موضوع است؛ چنانکه گام بعدی، بهدستآوردن مسائل این باب و تحقیق در مورد آنها است تا در نهایت، فقه رسانه متولد شده و احکام آن، مکانی مختص به خود در جغرافیای فقه به دست آورد.
در این نوشته، علاوه بر توضیحی مختصر دررابطهبا رسانه و شناختی اجمالی از آن، مروری خواهیم داشت بر سرفصلها و عناوین این باب فقهی و چگونگی ترتیب و تبویب مباحث مطروحه در آن و سپس شبکه مسائل فقه رسانه و نحوه چینش و تدوین مسائل هر شاخه از این مقوله را از نظر گذرانده و مجملاً مورد بررسی قرار میدهیم.
برای ارائه فهرستی از آنچه در باب فقه رسانه باید طرح گردد، نیازمند شناختی از رسانه، عناصر رسانه و شاخهها و اقسام رسانه داشته باشیم و تحقیق خود را بر این مبنا استوار سازیم.
توضیحی در باب رسانه
تعریف رسانه را در ابتدای نوشته حاضر بیان کردیم و گفتیم رسانه هر ابزار و روش و وسیلهای است که با انتقال پیام انجام میگیرد. همچنین رسانه در یک تقسیمبندی، دارای سه شاخۀ رسانۀ نوشتاری مانند کتاب و روزنامه و مجله، رسانۀ شنیداری مثل رادیو و پادکست، و رسانۀ دیداری و شنیداری مثل سینما و تلویزیون است. از سوی دیگر، طبق توضیحی که در مورد رسانه داده شد، رسانه دارای سه عنصر اساسی محتوا یا پیام، مخاطب و بستر ارتباطی است.
سرفصلهای فقه رسانه
باتوجهبه این توضیح، مباحث فقه رسانه را بهطورکلی میتوانیم در دو بخش پیام و بخش ابزار مدون نماییم و ازآنجاییکه پیام در رسانه به دو قسم خبر و محتوا (مفاهیم) تقسیم میشود – یعنی رسانه گاه در امر انتقال و مخابره یک خبر و گاه در کار رساندن یک مفهوم نقشآفرینی میکند – در قسمت مربوط به پیام، این دو جنبه را مدنظر قرار میدهیم و مباحث را بر این اساس تقسیم میکنیم.
در مباحث مربوط به خبر، عناوینی مانند صدق و کذب خبر، کتمان خبر، شایعه، اشاعه فحشا و اموری مانند اینها که از آسیبها و مخاطرات خبر است و نحوه تحقق این امور در رسانه مورد مطالعه واقع میشود. در مسائل مربوط به محتوا نیز مواردی مانند مفسده، بدعت، گمراهکنندگی، ترویج بیدینی و بیعفتی موجود در پیام را بررسی مینماییم.
همچنین در مباحث مربوط به ابزار، بحث را بر اساس سه شاخه اساسی موجود در رسانه در سه مبحث رسانههای نوشتاری، رسانههای شنیداری و رسانههای شنیداری- دیداری مترتب میکنیم. در بخش رسانههای نوشتاری، مباحثی مانند رعایت حرمت اسماء متبرکه در این سری از رسانه، بحث نگهداری یا امحای کتب و نوشتههای ضلال، خواندن و در اختیار دیگران گذاردن نوشتههای منحرفکننده؛ و در قسمت مربوط به رسانههای شنیداری، احکام مربوط به اجرای زنان و سخن گفتن ایشان در رسانه، اجرای برنامه به همراه مردان، شنیدن صدای زن، غنا و آواز خواندن؛ و در مسائل مربوط به رسانههای دیداری- شنیداری، احکام مربوط به حضور زنان و همراهی ایشان با مردان، احکام گریم، مسائل مربوط به لوکیشن و دکور و غیره مورد بحث قرار میگیرد.
شبکه مسائل فقه رسانه
امروزه تدوین شبکه مسائل، اقدامی اساسی و مهم در پژوهش و تحقیق در کارهای فقهی به شمار میآید. در یک تعریف، شبکه مسائل عبارت است از مجموعه مسائلی که از تحلیل ابعاد و روابط مختلف یک موضوع به دست میآید و با پاسخگویی به آنها میتوان دیدی حداکثری به موضوع پیدا کرد. شبکه مسائل موجب احصاء روشمند مسائل علوم شده و زمینه لازم را برای تولید علم دینی ایجاد میکند[۱].
به همین منظور تدوین شبکه مسائل در فقه رسانه ضروری بوده و هر تلاش فقهی منسجم و جامع متوقف بر چنین امر مهمی است.
حال میگوییم چنانکه گذشت، رسانه دارای اقسام و شاخههای رسانه نوشتاری، رسانه شنیداری و رسانه دیدار- شنیداری است. هر یک از این شاخهها نیز دارای زیرشاخههای متعدد و گونههای متنوعی است؛ بهگونهای که میتوان از رسانههای فراوانی مانند کتاب، روزنامه، رادیو، تلفن، منبر، سینما، تلویزیون، اینترنت و رسانههای ارتباطی دیگر نام برد.
در تدوین شبکه مسائل برای فقه رسانه، به شاخهها و اقسام مذکور توجه کرده و در ابتدا مسائلی که در همه اقسام رسانه جریان دارد را بهعنوان مسائل عمومی استخراج مینماییم؛ مانند مسائل مربوط به مالیت داشتن ابزار انتقال پیام، مالکیت آنها، مالکیت معنوی پیام، مسئلههایی در ارتباط با ارث و مسائلی ازاینقبیل. سپس به مسائل اختصاصی هر یک از اقسام میپردازیم و برای هریک از آنان، شبکهای منسجم از مسائل را تنظیم میکنیم؛ مثل شبکه مسائل کتاب، شبکه مسائل روزنامه، شبکه مسائل سینما و…
در تهیه شبکه مسائل، به چند نکته باید توجه کرد:
۱- به دلیل آنکه رسانه با اموری مانند هنر و فرهنگ قرابت زیادی دارد، در هنگام تنظیم مسئلهها باید متوجه بود که تداخلی میان مسائل مقولات مذکور ایجاد نشود و حیثیات مختلف یک پدیده که از سویی هنر است و از سوی دیگر جنبه رسانهای دارد در تدوین شبکه مذکور مورد ملاحظه قرار گیرد؛ همچنین پرسشی که برای آن پدیده در فقه رسانه انجام میگیرد، باتوجهبه حیث رسانهای آن؛ و سؤال مربوط به آن در فقه هنر، با نظر به حیث هنری آن پدیده مطرح گردد.
۲- ازآنجاییکه رسانه امری است تخصصی که محقق فقه، توان دریافت همه زوایای آن را ندارد و لذا نمیتواند چشم انداز روشنی نسبت به مسائل آن بیابد، ضروری است ضمن تحقیق در مورد رسانه و شناخت هر چه بهتر آن، از دغدغهها و نقطه نظرات اصحاب رسانه و فعالان این عرصه با روشهایی مانند مصاحبه، گفتگو، بارش فکری و مانند اینها نیز استفاده کرده و بدین وسیله به مسائل فقهی خود غنا بخشیده و آنها را هر چه بیشتر به سمت کاربردی بودن سوق دهد.
۳- اشارت رفت که در تدوین شبکه مسائل فقه رسانه، مسئلههای هر بخش را به طور مجزا بررسی کرده و مندرج مینماییم؛ اما از آنجا که بعضی از اقسام شباهت و مانندی زیادی با یکدیگر دارند، در عین حال که در تقسیمات رسمی رسانه، جدای از یکدیگر عنوان میشوند؛ اما در تدوین مسائل میتوان آنها را ذیل یک عنوان کلی گنجاند و بخش مجزایی به هر کدام اختصاص نداد. بهعنوان مثال، روزنامه و مجله دو شاخه جدا از رسانه نوشتاری به شمار میروند؛ اما در شبکه مسائل فقه رسانه، به دلیل پیش گفته، در یک عنوان یا شماره مورد بحث و بررسی قرار میگیرند.
[۱] . کاظمی مقدم ایمان، نظریه شبکه مسائل گام اول مدل تحول در علوم انسانی از منظر روش شناسی، فصلنامه تحقیقات علوم انسانی ص۱۶۴، شماره ۱۴، ۱۳۹۸