فهرست مطالب
- 1 اشاره
- 2 فقه معاصر: فقه رسانه چیست و به چه موضوعاتی میپردازد؟
- 3 فقه معاصر: تفاوت فقه رسانه با ابواب فقهی مشابه مانند: فقه هنر، فقه فضای مجازی، فقه فرهنگ و غیره چیست؟
- 4 فقه معاصر: آیا بین مسائل فقه رسانه و ابواب دیگر مانند فقه هنر مسائلی وجود دارد که کاملاً با یکدیگر همپوشانی داشته باشند و یا در این صورت این مسائل در کدام یک از این ابواب فقهی قرار میگیرد؟
- 5 فقه معاصر: پس در واقع همپوشانی ندارند؟
- 6 فقه معاصر: ابواب و سر فصلها و مهمترین مسائل فقه رسانه، کدام هستند؟
اشاره
حجتالاسلام سید حمید میرخندان، از اساتیدی است که هم در فقه، تحصیلات خود را در سطح عالی در حوزه علمیه قم به انجام رسانیده است و هم در دانشگاه، دکتری خود را در رشته فقه ارتباطات اخذ کرده است. همین امر وی را به یکی از بهترین افراد برای گفتگو پیرامون فقه رسانه و چیستی آن قرار داده است. عضو هیئتعلمی دانشکده صداوسیما در این گفتگوی اختصاصی با فقه معاصر، به واکاوی چیستی فقه رسانه پرداخته است. به باور وی، اگرچه بین هنر و رسانه، تفکیک دقیقی صورت گرفته است؛ اما چنین تفکیکی بین فقه هنر و فقه رسانه صورت نگرفته و شاید ممکن هم نباشد. مشروح گفتگوی اختصاصی فقه معاصر با عضو شورای علمی گروه فقه فرهنگ، هنر و رسانه پژوهشگاه مطالعات فقه معاصر، در پی میآید:
فقه معاصر: فقه رسانه چیست و به چه موضوعاتی میپردازد؟
میرخندان: فقه رسانه، مباحث فقهی است که حول یک پدیدهای تحت عنوان رسانه در واقع شکل میگیرد. طبیعتاً بایستی این پدیده را یک مقداری موضوعشناسی کرد و درباره آن تعریف اجمالی داد. توضیح اینکه: رسانهها عمری به قدمت انسان دارند و رسالت پیامبر(ص) باتوجهبه رسانه بوده است. آن چیزی که در فقه رسانه به کار میآید و باید گفت این است که وقتی واژه رسانه وقتی بهصورت مطلق به کار برده میشود، منظور از آن، رسانههای مدرن و جمعی هستند؛ مانند کتاب چاپی، روزنامه، رادیو، تلویزیون و سینما.
یک اصطلاح خاصتری هم از رسانه است که مراد از آن، تلویزیون است. وقتی واژه رسانه به طور مطلق به کار میرود و پسوندی هم ندارد گاهی از آن، رسانه تلویزیون بالاخص اراده میشود. پس فقه رسانه، دو اصطلاح عام و خاص دارد. البته الآن رسانههای جدیدی دیجیتالی هم داریم که آنها هم در ذیل بحث فقه رسانه قابل بحث هستند.
فقه معاصر: تفاوت فقه رسانه با ابواب فقهی مشابه مانند: فقه هنر، فقه فضای مجازی، فقه فرهنگ و غیره چیست؟
میرخندان: اگر ما رسانه را به معنای خاص خودش یعنی رسانههای مدرن، به معنای وسیلهای یا ابزاری برای ارتباط در نظر بگیریم و ارتباط را هم به معنای «انتقال معنا» بدانیم؛ بنابراین رسانه وسیلهای برای تبادل و انتقال معنا است.
این تعریف از رسانه، آن را از عرصههای دیگری که احیاناً ممکن است همپوشانیهایی با رسانه داشته باشند جدا میکند؛ به تعبیر دقیقتر، فقه رسانه ازاینجهت در فقه از آن بحث میشود که یک وسیله ارتباطی برای تبادل معنا و انتقال معنا است. و بهعبارتدیگر، فقه رسانه، عرصهای است که به مسائل فقهی در باب وسایل ارتباطجمعی قدیم و جدید مثل اینترنت و شبکههای اجتماعی که امروزه فعال هستند میپردازد. این جنبۀ انتقال پیام و تبادل معنا، رسانه را از رشتههای هنری تفکیک میکند؛ همچنان که آن را از فقه فرهنگ جدا میکند. البته ممکن است فقه رسانه ذیل فقه فرهنگ قرار بگیرد؛ چون رسانهها کارشان انتقال فرهنگ است و فرهنگ در یک اصطلاح، با معنا سر و کار دارد.
فقه معاصر: آیا بین مسائل فقه رسانه و ابواب دیگر مانند فقه هنر مسائلی وجود دارد که کاملاً با یکدیگر همپوشانی داشته باشند و یا در این صورت این مسائل در کدام یک از این ابواب فقهی قرار میگیرد؟
میرخندان: این احتمال وجود دارد که رسانههایی مثل سینما که در واقع هنر هم هستند، موجب همپوشانی مباحث فقه هنر و فقه رسانه شوند. اما اگر دقت شود و به حیث مباحث توجه شود این همپوشانی رخ نخواهد داد. به تعبیر دیگر، اگر این مباحث از حیث هنری مورد پرسش واقع شوند، ذیل فقه هنر قرار میگیرند؛ و اگر از حیث انتقال معنا مورد بحث قرار گیرند، مصداق فقه رسانه خواهند شد.
فقه معاصر: پس در واقع همپوشانی ندارند؟
میرخندان: بحثهای هنری و رسانهای، اینها از هم تفکیک شده و منفک هستند و در واقع دو حوزه بحث وجود دارد؛ ما یک حوزه بحثهای هنری داریم و یک حوزه بحثهای رسانهای. اما در بحثهای فقهی، یعنی فقه هنر سینما یا فقه رسانه سینما، این تفکیک و تمایز خیلی دقیق نیست؛ یعنی چهبسا بحثهای فقهی همپوشانی داشته باشند.
فقه معاصر: ابواب و سر فصلها و مهمترین مسائل فقه رسانه، کدام هستند؟
میرخندان: اگر ما رسانه را به معنای تلویزیون، یعنی معنای اخص آن در نظر بگیریم، سرفصلهای فقه رسانه، در حقیقت سرفصلهای فقه تلویزیون خواهد بود. اما اگر آن را به معنای رسانههای جمعی یعنی معنای عام آن بدانیم، هر یک از رسانهها نظیر کتاب، روزنامه، مجله، رادیو و تلویزیون، یک سرفصل از این باب فقهی میشوند.
البته باید این مطلب را هم در نظر داشت که یک سری مباحث جامعتری در فقه رسانه داریم که ناظر به یک رسانه خاص نیستند؛ مثل مباحث مرتبط با رسانههای چاپی که رسانههای مختلفی ذیل آن قرار میگیرند. اگر بخواهیم این مباحث را هم ذیل فقه رسانه قرار دهیم، شاید مناسب باشد سرفصلها را بهصورت رسانههای چاپی، رسانههای دیداری و رسانههای شنیداری تقسیم کنیم. سپس ذیل هر یک از این سرفصلها، گفتارهایی است که به اقسام آن نوع رسانهها میپردازد؛ مثلاً رسانههای شنیداری، به مباحث مرتبط با رادیو، پادکستها، رادیوهای اینترنتی و… تقسیم میشوند.
البته این تقسیمبندیها، در حقیقت یک سری پیشنهادها هستند که در طول زمان، پس از نقدها و بررسیها، صیقل خورده و بهتر خواهند شد.