محمدمهدی صدیقی، کارشناس حوزه انرژی:

مبادی فقه انرژی / ۳

به نظر می‌رسد استفاده از عبارت تجدیدپذیر به‌عنوان روشی برای تولید انرژی، به‌نوعی دور زدن مفهوم پاک بودن است؛ چراکه تمام فعالیت‌های انسانی، از جمله کشاورزی و تولید انرژی از جهات مختلف تأثیری خالص بر طبیعت می‌گذارند که این تأثیر هیچگاه کاملاً صفر نخواهد شد ولی باید تلاش کنیم مجموع این تأثیرات را تا حد ممکن کاهش دهیم.

اشاره: تقسیم انرژی به انرژی‌های تجدیدپذیر و انرژی‌های تجدیدناپذیر، تقسیمی نوپدید است. چرایی نوپدید بودنِ این تقسیم نیز روشن است؛ زیرا انرژی‌های تجدیدپذیر در گذشته، از انرژی بادی فراتر نرفته و لذا آن‌چنان مهم و موضوع گفتگو نبوده‌اند. در دهه‌های اخیر اما با افزایش استفاده از انرژی‌های تجدیدناپذیر در کنار پیدایش انواع جدیدی از این نوع انرژی مانند انرژی خورشیدی، نقش این نوع انرژی در زندگی بشر امروز را اهمیتی بیش‌ازپیش بخشیده است. به همین مناسبت، خبرگزاری مهر، در گفتگو با محمدمهدی صدیقی، به واکاوی مفهوم دقیق انرژی‌های تجدیدپذیر پرداخته است.

محمدمهدی صدیقی، کارشناس حوزه انرژی در گفتگو با خبرنگار مهر درباره ماهیت انرژی‌های تجدیدپذیر گفت: به نظر می‌رسد استفاده از عبارت تجدیدپذیر به‌عنوان روشی برای تولید انرژی، به‌نوعی دور زدن مفهوم پاک بودن است؛ چراکه تمام فعالیت‌های انسانی، از جمله کشاورزی و تولید انرژی از جهات مختلف تأثیری خالص بر طبیعت می‌گذارند که این تأثیر هیچگاه کاملاً صفر نخواهد شد ولی باید تلاش کنیم مجموع این تأثیرات را تا حد ممکن کاهش دهیم.

وی با اشاره به اینکه کلمه پاک درباره انرژی یک مفهوم نسبی است، ادامه داد: به طور مثال در کشور افغانستان که مصرف هیزم که دی‌اکسیدکربن بیشتر و انرژی کمتری تولید می‌کند رایج‌تر است، استفاده از نفت، به دلیل عدم آسیب به جنگل‌ها، نسبت به هیزم پاک‌تر محسوب می‌شود. به همین ترتیب استفاده از گاز نسبت به نفت آلایندگی کمتری دارد و پاک‌تر است.

به گفته صدیقی، تجدیدپذیر بودن برای انرژی لزوماً معادل پاک بودن نیست. اساساً منابع مختلف انرژی را می‌توان با دو معیار چگالی (فشردگی) و منظم بودن مورد بررسی و قضاوت قرار داد. به‌این‌ترتیب هر چه یک انرژی فشرده‌تر و منظم‌تر باشد از نظر تولید انرژی و سرمایه‌گذاری و حتی از نظر محیط زیستی بهتر است.

این کارشناس انرژی افزود: هر چه یک منبع تولید انرژی فشرده‌تر باشد در مساحت کمتری از محیط‌زیست و با مصرف مواد و حجم تأسیسات کمتری انرژی بیشتری را در اختیار ما قرار می‌دهد؛ به طور مثال، نفت نسبت به زغال‌سنگ فشرده‌تر بوده و ارزش انرژی بیشتری دارد.

وی با بیان اینکه اکثر منابعی که به آن تجدیدپذیر می‌گوئیم از چگالی و فشردگی پایینی برخوردار هستند، توضیح داد: این نوع انرژی‌ها علاوه بر اینکه فشردگی کمی دارند و در نتیجه به نسبت مساحت، تأسیسات و مواد، در مقایسه با منابع انرژی فشرده‌تر، انرژی کمتری تولید می‌کنند، نامنظم نیز هستند. به عبارتی روند تولید انرژی از منابع تجدیدپذیر در طول روز نامنظم و شلخته است. نرخ تولید انرژی خورشیدی یا بادی قابل‌پیش‌بینی و برنامه‌ریزی مطابق الگوی مصرف شبکه نیست بنابراین در عمل قابل‌اتکا نیستند درحالی‌که نیروگاه‌های گازی چنین مشکلی را ندارند. این نامنظم بودن هزینه مالی و بنا به تجربه کشور آلمان و ایالت کالیفرنیا، هزینه زیست‌محیطی زیادی در پی دارد.

صدیقی تصریح کرد: نمودار زیر نشان می‌دهد پنل خورشیدی و بیومس‌ها از نظر شاخص کلیدی EROI (انرژی تولیدی به انرژی سرمایه‌گذاری شده) در محدوده کمتر از عدد ۷ که حد توجیه‌پذیری اقتصادی است، قرار دارند. در حقیقت، بدون یارانه‌های سرشار دولتی، هیچ انگیزه و سود اقتصادی برای بهره‌برداری از این انرژی‌ها وجود نخواهد داشت. درباره انرژی بادی نیز با وجود مساحت زیادی که از طبیعت اشغال می‌کند میزان تولید انرژی و پایداری آن رقم چندانی نیست.

این کارشناس انرژی در مورد امکان حل مشکلات انرژی تجدیدپذیر با فناوری‌های جدید ذخیره‌سازی انرژی (باتری) گفت: نیروگاه آیون پا در کالیفرنیای آمریکا به‌عنوان پیشرفته‌ترین و بزرگ‌ترین نیروگاه خورشیدی جهان، علی‌رغم استفاده از بهینه‌ترین روش استخراج انرژی آفتاب (خورشیدی متمرکز) و بهینه‌ترین روش ذخیره انرژی (نمک مذاب)، ۴ هزار هکتار فضا از محیط‌زیست بکر را اشغال کرده است اما تنها به‌اندازه یک نیروگاه گازی متوسط یعنی ۳۹۰ مگاوات برق تولید می‌کند.

صدیقی با اعلام اینکه ۱۰ درصد برق کالیفرنیا در سال ۲۰۱۶ میلادی از انرژی خورشیدی تأمین می‌شد، اظهار داشت: بااین‌وجود آهنگ کاهش آلایندگی تولید برق در این ایالت در آن سال‌ها از کل آمریکا کمتر شد. قیمت برق نیز به دلیل هزینه‌هایی که نامنظم بودن شبکه دارد، افزایش نسبتاً زیادی داشت. در عمل، تنها منبعی که می‌تواند نامنظمی انرژی‌های بادی و خورشیدی در شبکه برق را جبران کند، منبعی از سوخت فسیلی است. علت اینکه آلمان به‌عنوان پایتخت انرژی‌های تجدیدپذیر دنیا وابستگی روزافزونی به زغال‌سنگ خود و گاز روسیه و آمریکا دارد جبران همین نامنظم بودن است. بر خلاف تصور عمومی، بررسی‌های کلان آماری نشان می‌دهد که هیچ ارتباط حائز اهمیتی بین افزایش سهم منابع انرژی تجدیدپذیر و کاهش استفاده از انرژی فسیلی در کشورها وجود ندارد. علت این امر غیرقابل اتکا بودن انرژی‌های تجدیدپذیر در شبکه برق است.

منبع: خبرگزاری مهر.

پاسخ دهید