اشاره: ازآنجاکه هر حکم، نیازمند موضوع است و شناخت حکم بدون شناخت موضوع، میسر نیست، بنابراین عمر موضوعشناسی بهاندازه عمر حکمشناسی است؛ اما آیا این بدین معنا است که فقها در طول تاریخ، همواره به موضوعشناسی توجه داشتهاند؟ حجتالاسلاموالمسلمین دکتر سید مهدی نریمانی زمانآبادی معتقد است فقدان دانشگاه و بسیط بودنِ موضوعات در گذشته، موجب میشده که فقها بهتنهایی و بدون نیاز به کسب دانشی خاص یا مشورت با متخصصین، بتوانند موضوعشناسی کنند درحالیکه دررابطه با موضوعات پیچیده کنونی، چنین چیزی امکانپذیر نیست. این استاد حوزه و دانشگاه اما این مسئله را به معنای عدم اهمیت فقهای پیشین به موضوعشناسی نمیداند. مشروح گفتگوی اختصاصی فقه معاصر با عضو هیئتعلمی و معاون آموزش دانشگاه مفید در موضوع رویکرد فقها در موضوعشناسی، بهقرار زیر است:
فقه معاصر: اهمیت موضوعشناسی برای فقها، در طول تاریخ را چگونه ارزیابی میکنید؟
نریمانی: پیش از پاسخ به پرسش شما، دو مقدمه را عرض میکنم.
مقدمه اول اینکه موضوعشناسی در گذشته، خیلی پیچیدگی نداشته است. پیچیدگی موضوعات در این ۱۰۰ سال اخیر پیش آمده که موجب تخصصیشدن مسائل شده است؛ وگرنه در گذشته، این میزان پیچیدگی در موضوعات مبتلابه مردم وجود نداشت و خیلی مسائل قابل فهم بود، هم برای عرف هم برای فقیه، و نکته خاصی نداشت.
مقدمه دوم اینکه تا پیش از رضاخان، حوزههای علمیه، بهخاطر عدم تأسیس دانشگاه، طب، هیئت، نجوم، ریاضیات، جبر، هندسه و مثلثات را هم آموزش میدادند؛ کمااینکه الان هم بعضی مردم توقع دارند یک طلبه، طب را هم بلد باشد و اسم آن را طب اسلامی یا طب حدیث میگذارند که یک جهت آن، همان ذهنیتی است که تا چند دهه پیش از طلاب وجود داشت که در همه دانشها تخصص داشته باشند. برخی از علما مانند مرحوم آیتﷲ حسنزاده آملی یا آیتﷲ جوادی آملی هم در خاطراتشان و کتابهایی که نوشتند تصریح میکنند که دروسی نظیر نجوم و هیئت و ریاضیات و مثلثات را در کلاس آموختهاند.
موضوعات گذشته، موضوعاتی نظیر تعیین قبله بوده است که پیچیدگی خاصی نداشته است؛ اما امروزه موضوعات پیچیدهتر شدهاند. بهعنوان نمونه، در بحث صوم، عنوان «ذوالعطاش» را داریم که به معنای کسی است که تشنگی زیادی دارد و در روایات گفته شده که میتواند هر زمان تشنه شد آب بخورد و روزهاش نیز باطل نمیشود. در گذشته، معلوم بوده که ذوالعطاش کیست و چه ویژگیهایی دارد؛ اما امروزه بیماری به نام دیابت شناخته شده است. حال پرسش این است که آیا ذوالعطاش همان مرض دیابت است؟ در گذشته، بهخاطر عدم پیشرفت علم، منشأ ذوالعطاش روشن نبوده است اما امروزه مناشی متعددی برای آن کشف شده است و این پرسش را به وجود آورده که مراد از ذوالعطاش، کدام یک از این مناشی و بیماریها است؟
مثال دیگر، قراردادهای جدید بانکی، شیوههای جدید سرمایهگذاری، بازاریابی چندسطحی، پول کاغذی، تورم، خلق پول، اجارۀالابدان و… است که در گذشته اصلاً مطرح نبوده و نیازمند موضوعشناسی جدی است.
در بحث پزشکی، مسئله تلقیح مصنوعی، پیوند اعضا، مرگ مغزی و مرگ ترحمی، از جمله مسائلی است که امروزه پیدا شده و نیازمند موضوعشناسی است.
برخی دیگر از موضوعات جدید عبارتاند از: اقسام بیمه، اقسام شرکت، شخصیت حقوقی، کالبدشکافی، تنظیم خانواده، تلقیح مصنوعی انسان و حیوان، پیوند اندامها و بافتها، حوادث و سوانح رانندگی در جاده، هوا و دریا، مسئله مرز، حقوق بشر، جنگهای هیبریدی، هوش مصنوعی، متاورس، رمزارزها، چک و سفته، سرقفلی، حقالتألیف و حقالاختراع و حقالاکتشاف، هزینه درمان، احداث خیابانها، تغییر جنسیت، رادیو و تلویزیون و رسانه، خبرنگاری، خبررسانی و خبرگزاری، هنرهای جدید مانند هنرهای گرافیکی.
علاوه بر این موضوعات جدید، برخی موضوعات در گذشته وجود داشته است اما امروزه به جهت تغییر کارکرد آن، بهکلی عوض و پیچیده شده است؛ مانند پیوند عضو قطع شده در قصاص، تلقیح مصنوعی، روشهای جدید تربیت، واکسیناسیون، فروش اشیای عتیقه، حقوق کودکان، مصادیق و مرزهای جدید جنون در روانشناسی، اختلالات روانی جدید.
باتوجهبه نکات بالا، فقها از دیرباز به موضوعشناسی توجه داشتهاند؛ بهعنوان نمونه، در مسئله پرندگان، در لمعه و جواهر و سایر کتب فقهی، مباحث دقیقی را برای تشخیص نوع پرنده انجام میدادهاند؛ چرا که تصور میکردند این مباحث در حکم فقهی دخیل است. البته چون موضوعات خیلی پیچیده نبودهاند طبیعتاً برای موضوعشناسی آنها، زحمت زیادی را نکشیده یا مثلاً کمیتهای را تشکیل نمیدادند؛ اما این بدین معنا نیست که به شناخت موضوعات توجهی نداشتهاند.
فقه معاصر: آیا فقها در طول تاریخ، روشهای متفاوتی برای موضوعشناسی احکام فقهی داشتهاند؟
نریمانی: باتوجهبه نکتهای که در مباحث قبلی عرض کردم، طبیعتاً چون موضوعشناسی آنقدر هم تنوع و پیچیدگی نداشته است؛ لذا فقها هم روشهای مختلفی برای کشف آنها نداشتهاند؛ ولی در همان موضوعاتی که مورد ابتلایشان بود، مثل مسائل طب، نجوم، هیئت و… تسلط داشتند و موضوعشناسی آنها را بهدقت انجام میدادند.