دکتر محدثه معینی فر، در گفتگوی اختصاصی با فقه معاصر مطرح کرد:

مهم¬ترین سیاست حکمرانی در فضای مجازی، مبتنی بر قاعده نفی سبیل است؛ زیرا رویکرد کشورها در قبال حکمرانی فضای مجازی به سه گروه تقسیم می¬شود؛ براین‌اساس، گروه نخست، مانند آمریکا بر لایه¬های کلان فضای مجازی در دنیا حکمرانی می¬کنند و گروه دوم تابع این گروه هستند و گروه سوم، نیز مستقل هستند و درعین‌حال، قواعدی برای حکمرانی فضای مجازی ندارند. براین‌اساس، استقلال درونی برای مدیریت و حکمرانی فضای مجازی دارای اهمیت ویژه است.

اشاره: دکتر محدثه معینی فر، عضو هیئت‌علمی دانشگاه بین‌المللی امام خمینی قزوین، سال‌هاست که در عرصه‌های فقهی و حقوقی مرتبط با فضای مجازی و رسانه، به تألیف و پژوهش می‌پردازد. مقالاتی نظیر «حقوق کودک، قواعد اسلامی فرزندپروری دیجیتال و ضمانت اجرای آن در قوانین ایران»، «الزامات استیفای حق بر حریم خصوصی در بستر اینترنت اشیا از منظر حقوق ایران» و «الزامات شناسایی و استیفای حقوق در فضای دیجیتال» برخی از تلاش‌های او در این زمینه است. با او پیرامون سیاست‌گذاری در مورد فضای مجازی گفتگو کردیم. او ضمن بیان دقیق بایسته‌های سیاست‌گذاری، به عرصه‌های متصور برای کنشگری فقه در این عرصه اشاره کرد. مشروح این گفتگوی اختصاصی، از نگاه شما می‌گذرد:

فقه معاصر: سیاست‌گذاری در مورد فضای مجازی، به چه معناست؟ چه بایسته‌ها و ابعادی دارد؟

معینی فر: سیاست در سطح کلان به معنای تدوین راه­حلی عملی برای حل مشکل خاص اجتماعی یا برای دستیابی به هدفی ویژه است. براین‌اساس، سیاست­گذاری­های فضای مجازی، مجموعه تدابیر و برنامه­هایی هستند که به‌منظور تأثیر بر رفتار مردم باهدف بهبود وضعیت فضای مجازی اتخاذ و اجرا می­شوند؛ اما ابزار سیاستی در این موضوع را می­توان به پنج دسته تقسیم نمود: اطلاعات، قوانین و مقررات، مالیات و کنترل قیمت، تحقیقات و هزینه و سرمایه­گذاری­های مستقیم. در مورد نخست، باید دولت در زمینه آگاهی‌بخشی به مردم یا گروه­های هدف، برنامه­هایی را پیشنهاد کند و زمینه به اجرا در آمدن آن­ها را نیز فراهم آورد. در مورد دوم، دولت با تصویب قوانین و مقررات برای بهبود وضعیت گروه­های هدف تلاش می­کند. در بحث مالیات و کنترل قیمت، کسب‌وکارهای نوپا که در بستر فضای مجازی شکل‌گرفته و توسعه یافته­اند، می­توانند از بخشودگی مالیاتی برخوردار شوند یا برخی مشاغل دیگر، مشمول مالیات سنگین شوند؛ اما در تحقیقات، باید اذعان نمود که در همه کشورها طرح­های پژوهشی برای سنجش عملکرد دولت در مسئله فوق و سایر مسائل صورت می­گیرد. دولت نیز در بحث سرمایه­گذاری­ها باید بودجه­هایی را برای ایجاد تسهیلات و امکانات اختصاص دهد تا علاوه بر تنظیم مقررات و قوانین و ایجاد آگاهی، زمینه عملی دسترسی درست به فضای مجازی را فراهم آورد، مانند ایجاد زیرساخت­های لازم برای اینترنت ملی یا تولید سکوهای ملی.

فقه معاصر: موفقیت در سیاست‌گذاری در فضای مجازی، چه بایسته‌ها و شاخصه‌هایی دارد؟

معینی فر: برای سیاست‌گذاری موفق در حوزه فضای مجازی باید به چند مورد مهم توجه کرد:

نخست، سیاست‌گذاری موفق در فضای مجازی در صورتی محقق می­شود که برآورد مناسبی از خواسته­های مردم و شهروندان در مورد فضای مجازی به دست آورده شده و سپس تلاش شود با ایجاد تعادل در تحقق این خواسته­ها و لحاظ معیارهای مناسب اخلاقی، حقوقی و شرعی، به فهرستی مناسب از این خواسته­ها برسیم.

دوم، یکی از مهم­ترین عناصر سیاست‌گذاری، مسئولیت­پذیری و پاسخگویی است که در مورد سیاست‌گذاری موفق فضای مجازی نیز این شاخصه مطرح است و چه‌بسا شاید این شاخصه در این موضوع، از اهمیت بیشتری برخوردار باشد؛ زیرا مسائل این حوزه بر ابعاد مختلف زندگی انسان اثرگذاری بسیاری دارد و ورود آن در برخی مواضع، بسیار خطرناک است.

سوم، تأثیرگذاری از دیگر ویژگی­های سیاست‌گذاری موفق است. منظور از آن، این است که سیاست‌گذاری در فضای مجازی بر گروه­های هدف مؤثر واقع شود تا هدف از سیاست­های مذکور محقق شود.

چهارم، مقرون‌به‌صرفه بودن سیاست‌گذاری در فضای مجازی است. منظور از این ویژگی، آن است که هزینه­های اجرای سیاست‌گذاری در فضای مجازی به‌گونه‌ای باشد که به بودجه کشور هزینه مضاعفی را تحمیل نکند و درعین‌حال، با هزینه قابل‌قبول، اجرای سیاست‌گذاری مذکور محقق شود.

پنجم، سیاست‌گذاری فضای مجازی باید مبتنی بر عدالت باشد. فراهم کردن شرایط دسترسی برابر به منابع و امکانات در موضوع فضای مجازی مثل اینترنت یا سایر امکانات مرتبط، می­تواند از موفقیت­های یک سیاست باشد.

ششم، همخوانی تأثیرات کوتاه‌مدت با تأثیرات بلندمدت در سیاست‌گذاری فضای مجازی است. منظور از آن، تأمین نیازهای حال و توجه به نیازهای آینده به طور هم‌زمان است. این ویژگی در اجرای سیاست­های موفق فضای مجازی از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است؛ زیرا فضای مجازی به مناسبت توسعه فناوری­های این حوزه دائماً در حال تحول است.

فقه معاصر: آیا دانش فقه، اساساً توان و ابزار لازم برای تنظیم «سیاست»ها را دارد یا آنکه صرفاً در عرصه حقوقی و قانون‌گذاری، تأثیرگذار است؟

معینی فر: در ابتدا ترجیح می­دهم این سؤال را بدین ترتیب اصلاح کنم که قانون­گذاری یا تنظیم­گری، خود بخش عمده­ای از سیاست­هاست؛ بنابراین، سؤال بدین ترتیب درست خواهد بود که دانش فقه در کدام بخشِ سیاست‌گذاری مؤثر است. همان‌طور که پیش‌ازاین بیان شد، ابزار سیاستی در این موضوع را می­توان به پنج دسته تقسیم نمود: اطلاعات، قوانین و مقررات، مالیات و کنترل قیمت، تحقیقات و هزینه و سرمایه­گذاری­های مستقیم. به نظر می­رسد دانش فقه در دو مورد نخست، می­تواند نقش مؤثری را ایفا کند؛ زیرا در حوزه آگاهی‌بخشی، فقیه با بیان احکام فقهی مربوط به فضای مجازی می­تواند گام­های مؤثری در این زمینه بردارد، به‌ویژه آنکه بر موضوع اقتدار روحانیت نیز باید تمرکز شود تا این اثرگذاری به حداکثر برسد و محدود به‌صرف استنباط احکام نشود. در حوزه قوانین و مقررات نیز فقه تقنین به‌عنوان یکی از ساحت­های جدید مطرح است که تأثیر فقه را می­تواند بسیار بارزتر بر حقوق و وضع قواعد حقوقی و قوانین نشان دهد.

فقه معاصر: آیا اساساً «سیاست‌گذاری» امری تک دانشی است یا آنکه حتماً باید با مشارکت چند دانش صورت پذیرد؟ در این صورت، دانش فقه در سیاست‌گذاری در فضای مجازی، چه جایگاهی دارد؟

معینی فر: هدف سیاست­گذاری­ها به‌طورکلی، انسان و نیازهای او است؛ ازاین‌رو، برای شناخت ابعاد مختلف انسان و نیازهای او، اکتفا به یک علم صحیح نیست؛ بلکه باید از دانش­های مختلف در کنار هم برای دستیابی به تصویر درست از انسان امروز و نیازهای او بهره برد. ابزار متنوع در سیاست­ها نیز از مواردی است که نقش سایر علوم را در تعیین سیاست­ها بیش‌ازپیش روشن می­کند. فقه، حقوق، علوم اجتماعی، آمار، مدیریت، جغرافیا، اقتصاد و برخی علوم دیگر در تعیین این ابزارها نقش مؤثری دارند.

فقه معاصر: به لحاظ فقهی، چه سیاست­هایی برای حکمرانی در فضای مجازی قابل‌توصیه است؟

معینی فر: باتوجه‌به پیشرفت فناوری در این حوزه که روزبه‌روز در حال گسترش است، مهم­ترین سیاست حکمرانی در فضای مجازی، مبتنی بر قاعده نفی سبیل است؛ زیرا رویکرد کشورها در قبال حکمرانی فضای مجازی به سه گروه تقسیم می­شود؛ براین‌اساس، گروه نخست، مانند آمریکا بر لایه­های کلان فضای مجازی در دنیا حکمرانی می­کنند و گروه دوم تابع این گروه هستند و گروه سوم، نیز مستقل هستند و درعین‌حال، قواعدی برای حکمرانی فضای مجازی ندارند. براین‌اساس، استقلال درونی برای مدیریت و حکمرانی فضای مجازی دارای اهمیت ویژه است.

دومین سیاست حکمرانی فضای مجازی، مبتنی بر قاعده حفظ نظام است که می­تواند ابعاد مختلف امنیت فردی، اجتماعی، اقتصادی، ملی و غیره را پوشش دهد.

سومین سیاست حکمرانی فضای مجازی، هماهنگی میان لایه­های حکمرانی در فضای مجازی است که باید میان انواع حکمرانی فضای مجازی مانند حکمرانی داده­ها، حکمرانی سکوها و غیره ارتباطی منطقی برقرار شود.

چهارمین سیاست حکمرانی می­تواند مبتنی بر اصل امربه­معروف و نهی­ازمنکر باشد تا بدین ترتیب، باب مشارکت مردم در این مسئله باز شود.

فقه معاصر: چالش­ها و آسیب­های احتمالی دخالت دانش فقه در عرصه سیاست‌گذاری در فضای مجازی چیست؟ برای رهایی از این چالش‌ها و آسیب‌ها، چه باید کرد؟

معینی فر: باتوجه‌به رویکرد به فقه و توانایی آن برای برنامه­ریزی برای زندگی انسان­ها در همه عرصه­ها، به نظر می­رسد این سؤال با سوگیری روبرو است و فقه را متهم به دخالت در حوزه سیاست‌گذاری فضای مجازی نموده است. این در حالی است که ادعای برنامه‌ریزی برای زندگی انسان­ها بدون حکمرانی و حکومت بر آن­ها میسر نیست؛ بنابراین، فقه می­تواند ابزاری مناسب برای یک حکمرانی موفق بر فضای مجازی باشد. بااین‌حال، به برخی چالش­های عام حکمرانی فضای مجازی اشاره می­شود:

تنوع درک از فضای مجازی و عدم اتحاد نظری در این زمینه که می­تواند بر نقش فقه بر حکمرانی فضای مجازی نیز تبعات منفی داشته باشد.

تشتت دیدگاه­ها درباره نحوه تعامل با فناوری­های نوین فضای مجازی که می­تواند در میان فقیهان نیز وجود داشته باشد.

کمبود مراکز مطالعاتی فقهی با تخصص ویژه در حوزه فضای مجازی که البته در مورد سایر علوم نیز این مشکل مطرح است.

چالش توسعه منابع انسانی در حوزه فضای مجازی که در مورد متخصصان حوزه فقه فضای مجازی نیز این موضوع می­تواند چالش جدی باشد.

پاسخ دهید