اشاره: نشست «یکشنبههای روش» که به صورت دورهای توسط پژوهشگاه مطالعات فقه معاصر و دفتر تبلیغات اسلامی برگزار میشود، نشست این هفته با تمرکز بر نقش نظریه عدالت در انتقال و تبدیل معارف اسلامی به فرهنگ عمومی، به یکی از مباحث کلیدی و روز علوم اسلامی پرداخت. حجتالاسلام والمسلمین دکتر مهدی شجریان در ارائه خود، با تمرکز بر مفهوم عقل و عدالت، به بررسی چالشهای روششناختی در استنباط احکام اجتماعی پرداخت و حجتالاسلام والمسلمین حسنعلی علیاکبریان به عنوان ناقد، دیدگاههای متفاوت و نقدهای خود را مطرح کرد.
پژوهشگاه مطالعات فقه معاصر، با همکاری میز توسعه و توانمندسازی علوم اسلامی دفتر تبلیغات اسلامی، روز یکشنبه ۹ شهریور ۱۴۰۴ نشست ۵۵ از دوره تابستان «یکشنبههای روش» را با موضوع «تأثیر نظریه عدالت در روش تبدیل معارف اسلامی به فرهنگ عمومی» برگزار کرد.
حجتالاسلام و المسلمین حقانی فضل؛ دبیر جلسه در آغاز این نشست ضمن تسلیت سالروز شهادت امام حسن عسکری(علیه السلام) به معرفی و تشریح موضوع این نشست تخصصی پرداخت. ارائهدهنده این نشست، حجتالاسلام والمسلمین دکتر مهدی شجریان، استادیار گروه مطالعات عدالت اجتماعی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی بود که در ابتدای با اشاره به گستردگی و اهمیت نظریه عدالت در علوم اسلامی، تأکید کرد که موضوع در این نشست به شکل تخصصیتر و متمرکز بررسی خواهد شد.

دکتر شجریان به یکی از چالشهای اساسی در جوامع معاصر اشاره کرد که شکاف عمیقی میان هنجارهای فقهی، به ویژه احکام اجتماعی و فرهنگ عمومی وجود دارد. وی این پدیده را مختص به جامعه ندانست و تصریح کرد: این شکاف محصول پیچیدگیهای جهان مدرن میباشد.
حجتالاسلام والمسلمین شجریان در ادامه خاطرنشان کرد: یکی از عوامل مهم این شکاف، تفاوت نگاه به عقل در فقه و استنباط احکام شرعی است. در فقه اسلامی، عقل «مضیق» و محدود به قطعیت و کلیت استنباط میشود؛ به این معنا که عقل باید در عناوین کلی مانند عدالت و ظلم حکم کند و توانایی تصمیمگیری در مصادیق جزئی و مصالح واقعی را ندارد. این عقل مضیق، به گفته ایشان، توانایی تبدیل هنجارهای فقهی به فرهنگ عمومی را محدود میکند.
از نگاه وی یکی از عوامل مهم این شکاف، تفاوت نگاه به عقل در فقه و استنباط احکام شرعی است. در فقه اسلامی، عقل «مضیق» و محدود به قطعیت و کلیت استنباط میشود؛ به این معنا که عقل باید در عناوین کلی مانند عدالت و ظلم حکم کند و توانایی تصمیمگیری در مصادیق جزئی و مصالح واقعی را ندارد. این عقل مضیق، به گفته ایشان، توانایی تبدیل هنجارهای فقهی به فرهنگ عمومی را محدود میکند.
دکتر شجریان پیشنهاد داد که برای حل این معضل باید به سمت عقل «موسع» حرکت کرد؛ عقلی که به قطعیت روانشناختی نزدیک باشد و بتواند در مصادیق جزئی نیز حکم کند. ایشان بر این باور بودند که عقل موسع میتواند ضامن تبدیل هنجارهای فقهی به فرهنگ عمومی باشد، اما باید حجیت آن نیز اثبات شود.
وی برای اثبات حجیت عقل موسع مطرح نمود:
۱ ـ دلیل عقلی: عقل ذاتی حجت است و تا دلیل قویتر ارائه نشود، نمیتوان آن را نفی کرد.
۲ ـ دلیل نقلی: قرآن و روایات متعدد بر اهمیت عقل و حجیت آن تأکید دارند.
۳ ـ دلیل سیره عقلا: تجربه تاریخی نشان میدهد عقل در تعیین هنجارهای اخلاقی و رفتاری نقش معتبر و پذیرفتهای دارد.
حجتالاسلام والمسلمین دکتر مهدی شجریان در بخش دیگری از این نشست، بحث مهمی درباره معیار عدالت مطرح نمود و افزود: آیا معیار عدالت «شرعی»، «عرفی» یا «واقعی» است؟ وی در این باره به دو دیدگاه اشاره نمود:
دیدگاه عدالت شرعی: عدالت مطابق نصوص شرع تعریف میشود.
دیدگاه عدالت عرفی: عدالت مطابق فهم عرف زمان و مکان استتبدیل هنجار دینی به هنجار اجتماعی: دو دیدگاه

در ادامه، حجتالاسلام والمسلمین علیاکبریان به نقد و تحلیل دیدگاه دکتر شجریان پرداخت کرد. ایشان معتقد بود که نباید تلاش کرد هنجارهای دینی را مطابق فهم اجتماعی امروز مردم بازسازی کنیم، بلکه باید از طریق تبیین، تبلیغ و گفتوگو، مردم را با هنجارهای دینی آشنا کرد و به سمت نزدیک کردن هنجارهای اجتماعی به هنجارهای دینی حرکت نمود.
حجتالاسلام والمسلمین علیاکبریان به عنوان ناقد، مفهوم «قاعده ملازمه» را توضیح داد که عقل در فقه باید قطعاً و کلیتاً حکم کند تا حکم آن نافذ باشد. این قاعده باعث محدود شدن عقل مستقل در فقه اسلامی میشود و عقل مستقل توانایی لازم برای تبیین و تغییر فرهنگ عمومی را ندارد.
وی در پایان سخنان خود یادآور شد: یکی از معضلات در ارائه مطالب علمی پرداختن به اصلاحات نامأنوس بوده و این سبب عدم استقابل از پروژه های تحقیقاتی و پژوهشی می باشد.