اشاره: بحث از سلولهای بنیادی و استفادههای روزافزون و شگفتانگیزی که از آن برای درمان و پیشگیری و جوانسازی انسانها میشود، لزوم پرداخت فقهی و حقوقی به آن را افزون میسازد. دکتر نجلاء لبیب حسین عبدالرحمن، فقهپژوه عربزبان، در کتاب «مشروعیۀ التداوی بالخلایا الجذعیۀ من منظور الفقه الاسلامی» تلاش کرده است تا ابعاد فقهی درمان با سلولهای بنیادی را به بحث بگذارد. در زیر، گزارشی کوتاه از این کتاب میآید.
در مقدمه کتاب، دکتر نجلاء لبیب حسین عبدالرحمن به اهمیت تحقیقات در زمینه درمانهای نوین پزشکی و استفاده از سلولهای بنیادی برای درمان بیماریهای مختلف اشاره میکند. نویسنده بر این نکته تأکید میکند که در دنیای مدرن، پیشرفتهای علمی و پزشکی بهسرعت در حال تغییر و تحول است و این امر نیاز به بررسی دقیق مسائل فقهی و دینی را از نظر مشروعیت این روشها ضروری میسازد.
سلولهای بنیادی به دلیل تواناییهای خاص خود در بازسازی بافتها و درمان بیماریهای مختلف مانند سرطان، بیماریهای عصبی و نقصهای ژنتیکی، اهمیت زیادی پیدا کردهاند؛ بنابراین، بررسی مشروعیت استفاده از این سلولها در درمان، یک مسئله مهم در فقه اسلامی است.
مفهوم سلولهای بنیادی و کاربردهای آن
نویسنده در فصل اول از کتاب خود، به توضیح و تبیین مفهوم سلولهای بنیادی پرداخته است. سلولهای بنیادی به سلولهایی گفته میشود که توانایی تمایز به انواع مختلف سلولهای بدن را دارند. این سلولها به دو نوع عمده تقسیم میشوند:
سلولهای بنیادی جنینی: که از جنینهای انسان به دست میآیند و قابلیت تمایز به هر نوع سلول در بدن را دارند.
سلولهای بنیادی بالغ: که از بافتهای بالغ بدن مانند مغز استخوان یا خون محیطی گرفته میشوند و قابلیت محدودی در تمایز به انواع مختلف سلولها دارند.
کاربردهای سلولهای بنیادی
فصل دوم از کتاب به شرح ویژگیها و کاربردهای مختلف سلولهای بنیادی میپردازد و تأکید میکند که این نوع سلولها در درمان بسیاری از بیماریها مانند سرطان، بیماریهای قلبی، دیابت، بیماریهای عصبی و آسیبهای بافتی مؤثر هستند.
مبانی فقهی در بررسی مشروعیت استفاده از سلولهای بنیادی
یکی از فصول کلیدی کتاب، بررسی مبانی فقهی است که بر اساس آنها استفاده از سلولهای بنیادی برای درمان بیماریها در اسلام، بهصورت مشروع یا غیرمشروع شناخته میشود. نویسنده ابتدا به اصول فقهی کلی همچون «ضرورت»، «فطریبودن درمان»، «عدم ضرر و زیان»، و «حفظ حیات انسانی» اشاره کرده است.
ضرورت: در اسلام، یکی از اصول اساسی در تعیین مشروعیت هر عملی، اصل «ضرورت» است. اگر استفاده از سلولهای بنیادی بهعنوان یک درمان ضروری برای حفظ جان انسانها یا درمان بیماریهای لاعلاج باشد، در این صورت مشروعیت آن تأسیس میشود.
فطریبودن درمان: درمان انسانها ازآنجاکه لزومی فطری دارد و لزوم آن را همه انسانها با فطرت پاک خود متوجه میشوند، لذا بینیاز از دلیل و برهانی دیگر است.
عدم ضرر: یکی از اصول دیگری که در فقه اسلامی مورد توجه قرار میگیرد، اصل «عدم ضرر» است. این بدین معناست که هیچگونه درمان یا روش پزشکی نباید به سلامت فرد آسیب برساند. درصورتیکه استفاده از سلولهای بنیادی به نحوی باعث آسیب به فرد شود، مشروعیت آن مورد سؤال قرار خواهد گرفت.
حفظ حیات انسانی: اسلام بهطورکلی از هر چیزی که به حفظ حیات انسان منتهی شود حمایت میکند؛ بنابراین، استفاده از سلولهای بنیادی بهعنوان ابزاری برای حفظ حیات انسانها مشروع است، مشروط بر اینکه هیچگونه مشکلی از لحاظ اخلاقی یا شرعی در فرآیند به وجود نیاید.
مشروعیت استفاده از سلولهای بنیادی جنینی
در این فصل، نویسنده به بررسی مشروعیت استفاده از سلولهای بنیادی جنینی از منظر فقه اسلامی پرداخته است. سلولهای بنیادی جنینی که از جنینهای انسان گرفته میشوند، موضوعی پیچیده و حساس از دیدگاه دینی هستند. زیرا در فقه اسلامی، جنین بهطورکلی دارای حرمت است و هرگونه اقداماتی که منجر به آسیبرساندن به جنین یا ازبینبردن آن شود، نیازمند بررسی دقیق است.
بعضی از فقیهان معتقدند که استفاده از سلولهای بنیادی جنینی درصورتیکه برای درمان بیماریهای لاعلاج باشد و خطرات آن قابلپیشبینی نباشد، میتواند مشروع باشد. در مقابل، عدهای دیگر معتقدند که هر گونه دستکاری در جنین، حتی با هدف درمان، باتوجهبه حرمت جنین در اسلام، غیرمجاز است.
در نهایت، نویسنده تأکید میکند که درصورتیکه سلولهای بنیادی جنینی از جنینی که به طور قانونی سقط شده باشد به دست آید، میتوان در برخی موارد از آنها استفاده کرد.
مشروعیت استفاده از سلولهای بنیادی بالغ
در این فصل، دکتر نجلاء لبیب حسین عبدالرحمن به بررسی مشروعیت استفاده از سلولهای بنیادی بالغ در درمان بیماریها پرداخته است. سلولهای بنیادی بالغ به طور معمول از بافتهای خود فرد گرفته میشوند و در این صورت، مشکلی از نظر فقهی برای استفاده از آنها وجود ندارد. زیرا این سلولها به طور طبیعی در بدن انسان وجود دارند و استفاده از آنها نهتنها به حیات انسانی آسیبی نمیرساند، بلکه میتواند به درمان بیماریها کمک کند.
به باور نویسنده، استفاده از سلولهای بنیادی بالغ از جمله مغز استخوان یا خون محیطی، به طور گسترده در درمان بیماریهای مختلف همچون سرطان و نارساییهای قلبی به کار میرود. در این مورد، فقه اسلامی هیچگونه منع خاصی ندارد، زیرا استفاده از آنها به حفظ حیات و بهبود وضعیت سلامتی فرد کمک میکند.
چالشها و مسائل اخلاقی
در فصل بعدی، نویسنده به مسائل اخلاقی مرتبط با استفاده از سلولهای بنیادی اشاره میکند. یکی از بزرگترین چالشها در این زمینه، نحوه جمعآوری و استفاده از سلولهای بنیادی است. برخی از افراد نگرانیهایی در مورد استثمار انسانها برای تأمین سلولهای بنیادی دارند. همچنین، مسائل مربوط به استفاده از جنینها برای اهداف پزشکی و درمانی نیز یکی از مسائل مهم اخلاقی است که در فقه اسلامی باید مورد توجه قرار گیرد.
در پایان کتاب، نویسنده نتیجهگیری میکند که استفاده از سلولهای بنیادی از دیدگاه فقه اسلامی بستگی به نوع و شیوه استفاده از آنها دارد. استفاده از سلولهای بنیادی بالغ برای درمان بیماریها بهطورکلی مشروع است، اما استفاده از سلولهای بنیادی جنینی نیازمند بررسیهای دقیق فقهی و اخلاقی است. در نهایت، فقه اسلامی بر اساس اصول «ضرورت» و «عدم ضرر»، امکان استفاده از این روشهای درمانی را درصورتیکه برای حفظ حیات و درمان بیماریهای لاعلاج باشد، تأسیس میکند.
در انتهای کتاب، نویسنده توصیههایی برای پزشکان، پژوهشگران و فقیهان ارائه میدهد تا با بررسی دقیقتر مسائل فقهی و اخلاقی، راهحلهای مناسب برای استفاده از سلولهای بنیادی در درمان بیماریها ارائه کنند. همچنین، نویسنده پیشنهاد میکند که فقها باید با همکاری علمای پزشکی، به توسعه فقه پزشکی پرداخته و راهحلهایی متناسب با پیشرفتهای علمی جدید ارائه دهند.