پژوهشگاه مطالعات فقه معاصر با همکاری میز توسعه و توانمندسازی علوم اسلامی دفتر تبلیغات اسلامی، پنجشنبه ۲۷ شهریور ۱۴۰۴ نشست پنجاهوهفتم از دوره تابستانه «یکشنبههای روش» را با موضوع «تأثیر رویکرد حکمرانی در روش تبدیل معارف اسلامی به فرهنگ عمومی» برگزار کرد. این نشست علمی با ارائه دو تن از اساتید برجسته حوزه علوم اسلامی و انسانی، حجتالاسلام والمسلمین دکتر نجف لکزایی و حجتالاسلام والمسلمین دکتر رضا غلامی، و با دبیری حجتالاسلام والمسلمین محمد کاظم حقّانی فضل، مدیر دانشنامه فقه معاصر برگزار شد.
در ابتدای جلسه حجتالاسلام والمسلمین حقّانی فضل، با تبین فلسفه برگزاری این سلسله نشستها و با استناد به آیه قرآن «لِیُظْهِرَهُ عَلَی الدِّینِ کُلِّهِ» اظهار داشت:«دغدغه اصلی دینداران گسترش عمومی معارف دینی است و این غلبه در دو حوزه سیاسی و فرهنگی رخ میدهد».
همچنین مدیر دانشنامه فقه معاصر با استناد به سخن رهبر معظم انقلاب اسلامی:«ما از انقلاب اسلامی آغاز کردیم تا به حکومت اسلامی برسیم، و از حکومت اسلامی به دولت اسلامی، و از آنجا به جامعه اسلامی» اظهار داشت:
روشن است که سیاستهای حکمران، از فرهنگسازی و فرهنگگذاری گرفته تا قانونگذاری، و حتی کوچکترین حرکات او مانند نوع اقتصاد و شیوه سیاستورزیاش، همگی میتوانند بر فرهنگ عمومی و فرهنگ دینی یک کشور تأثیر بگذارند. از این رو، مهم است که به مسئله حکمرانی ـ بهویژه حکمرانی دینی ـ از زاویه تأثیر آن در فرهنگ عمومی و نقش آن در تبدیل معارف اسلامی به فرهنگ عمومی نیز نگریسته شود».

در ادامه نشست حجتالاسلام والمسلمین دکتر رضا غلامی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در اتریش، با تمجید از برگزاری این نشستها اظهار امیدواری کرد این جلسات گام به گام به مقصد خود نزدیک شود و منجر به یک بینش و شناخت که بتواند در میدان عمل تأثیرگذار باشد.
دکتر رضا غلامی در سخنان خود به نقش محوری حکمرانی سالم و توانمند در تحقق تبدیل معارف اسلامی به فرهنگ عمومی پرداخت. وی با تأکید بر نقش «حکمرانی» در تحقق معارف اسلامی در بستر جامعه به ارائه مطالب خود پرداخت و تصریح کرد:«ما اگر به دنبال تبدیل معارف اسلامی به فرهنگ عمومی هستیم، باید بدانیم که بدون حکمرانی سالم، توانمند و متعهد، این تبدیل به نتیجه نخواهد رسید. تا زمانی که حکمرانی پایههای درستی نداشته باشد، هیچ تحول فرهنگی پایداری در جامعه نیز رخ نمیدهد».
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی با تاکید بر تکثرگرایی و پرهیز از نگاه تکنظریهای بیان داشت:«من معتقدم باید نظریههای متنوع و متکثری شکل بگیرند و آنکه کارآمدتر است، در میدان عمل تأثیرگذار شود».
وی همچنین بر ضرورت مطالعه و نظریهپردازی عمیق برای تدوین چارچوب حکمرانی صحیح اسلامی تأکید کرد و افزود:«ما هنوز در ابتدای راه هستیم و نظریههای قابل توجهی در این حوزه نداریم».
رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در اتریش با بیان لزوم مطالعه و برنامهریزی صحیح در جهت رشد و اعتلای فرهنگ عمومی بیان داشت:«نخست باید از طریق مطالعه گسترده و عمیق و نظریهپردازیهای گوناگون، چارچوب جامع و بسیار قوی برای حکمرانی اسلامی بر پایه ارزشهای انسانی فراهم کنیم. این امر اجتنابناپذیر است و باید توجه کنیم که بهرغم تلاشهایی که در این زمینه صورت گرفته و در جای خود قابل تحسین و تقدیر است، ما در ابتدای راه هستیم و هنوز به یک، در واقع، نظریههای قابل توجهی در این ساحت دست پیدا نکردهایم».
این استاد حوزه علوم انسانی سپس پنج پایه اصلی حکمرانی اسلامی را معرفی کرد که از دیدگاه وی، بستر لازم برای گسترش معارف اسلامی در فرهنگ عمومی هستند:
- کرامت انسانی:
«اولین پایهای که در نگاه بنده به حکمرانی بسیار مهم است، کرامت انسانی است. قرآن میفرماید: «وَلَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِی آدَمَ». همه فرزندان آدم از کرامت برخوردارند. پیامبر اکرم (صلوات ﷲ علیه) میفرمایند که مردم در کرامت برابرند. لذا حکمرانیای که به کرامت انسان بیاعتنا باشد، هیچگاه مشروعیت واقعی پیدا نمیکند. این یک پایه اصلی هر حکمرانی است که ما برای اسلام در نظر بگیریم».
- آزادیهای فردی و اجتماعی:
رایزن فرهنگی ایران در اتریش با اشاره به آیه «لَا إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ» بیان داشت:«هیچ بنای زور و اجباری در دین وجود ندارد. عقاید، تعارض بین خود و محکمات عقلی را رد میکند. از طرف دیگر، جامعه ما به دلیل برخورداری از عمق انسانی، یک جامعه متنوع است؛ تنوع فکری و فرهنگی دارد و این تنوع را باید به چشم فرصت نگریست، نه به چشم تهدید. بدون احترام به آزادیهای فردی، نمیتواند این تنوع و این تکثر به فرصت تبدیل شود. جنبههای تهدیدآمیز آن دائم رخنمایی میکند. برخی از این جنبههای تهدیدی نیز توهمات ما هستند. ولی به هر حال، آزادیهای فردی در اینجا بسیار حائز اهمیت هستند».
- عدالت اجتماعی:
وی با تاکید بر لزوم اجرای عدالت در جامعه اظهار داشت:« قرآن، عدالت را هدف بعثت انبیاء معرفی میکند. امام علی (علیه السلام) میفرمایند عدالت، نظام را زنده نگه میدارد. یعنی بقا و حیات یک نظام سیاسی در گرو وجود مراتب مناسبی از عدالت است. امروز در جامعه ما، شکاف طبقاتی و بیعدالتیهایی را مشاهده میکنیم. متاسفانه شکافها و بیعدالتیها اینها آشکار هستند و یکی از عرایض من در این نشست این است که تا زمانی که ما به یک مرتبه و سطح مطلوبی از عدالت در عمل دست پیدا نکنیم، از جهت فرهنگ عمومی هم وضعیتمان چندان بهبود نخواهد یافت و اینها کاملاً به هم متصل و مرتبط هستند. وقتی عدالت ضعیف باشد، تحول اساسی در فرهنگ عمومی نیز چندان امکانپذیر نیست و موانع فراوانی در مقابل آن خودنمایی میکند».
- اخلاقمحوری:
دکتر غلامی با برجسته خواندن نقش اخلاق از سوی حکمرانی در تبدیل معارف اسلامی به فرهنگ عمومی به تشریح و تبین این بخش از سخنان خود پرداخت و خاطرنشان کرد: «اخلاق زیربنای همه روابط اجتماعی و سیاسی است. اگر اعتماد عمومی آسیب دیده است، چارهاش نه در تبلیغات، بلکه در بازسازی اخلاق است. باید صداقت، انصاف، تواضع، وفای به عهد، احترام و مسئولیتپذیری را در حکمرانی نهادینه کرد. هر چند اخلاق و فرهنگ عمومی یکسان نیستند، اما اگر اخلاق در زندگی فردی اعضای جامعه به طور نسبی جاری شود، به تبع آن میتوان گفت بخش مهمی از فرهنگ عمومی نیز اصلاح و تقویت خواهد شد». - مردمسالاری دینی:
حجتالاسلام و المسلمین غلامی یک از ارکان و پایههای مهم حکمرانی را مردم سالاری دانست و گفت: «موفق است که با مردم باشد، نه بر مردم. مشروعیت سیاسی تنها در صورتی ماندگار است که رضایت آگاهانه و فعال مردم را در پی داشته باشد. مردم باید ثمرهی تحول فرهنگی را در زندگی روزمرهی خود لمس کنند».
در ادامه، دکتر غلامی به الزامات فرهنگی و ساختاری حکمرانی اسلامی پرداخت و بر مواردی چون مسئولیتپذیری اجتماعی، پذیرش تکثر فرهنگی، نقش نظام آموزش و پرورش، اصلاح قوانین مدنی و بهرهگیری از تجارب موفق بینالمللی تأکید کرد. وی افزود:«اگر مردم ثمره تحول فرهنگی را در زندگی روزمره خود لمس نکنند، این تحول پایدار نخواهد بود».
در ادامه، دکتر غلامی به برخی الزامات فرهنگی-ساختاری حکمرانی اسلامی که نقش تعیینکننده در ارتقای فرهنگ عمومی دارند پرداخت و به موارد زیر اشاره کرد:
- • مسئولیتپذیری اجتماعی:
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی مسئولیتپذیری اجتماعی را یکی از ارکان مهم در تبدیل معارف اسلامی به هنجارهای عمومی دانست و تاکید کرد: «اگر مردم، کشورشان و مردمشان را آگاهانه و عزیز بدارند، حتی بدون اجبار، سطح مسئولیتپذیری آنها به طور طبیعی افزایش مییابد. این احساس مسئولیت میتواند در خانواده، محیط کار و جامعه معجزه کند».
- • پذیرش تکثر فرهنگی:
وی با استناد به آیه («وَجَعَلْنَاکُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا») بیان داشت:«یکدستسازی جامعه در همه ابعاد فرهنگی کاملاً غلط است و موجب میشود که تحول در فرهنگ عمومی شکست بخورد. تکثر فرهنگی فرصتی است برای شناخت، خلاقیت و همکاری، نه تهدیدی برای وحدت.»
- • نقش نظام آموزش و پرورش:
وی جایگاه آموزش و پرورش را در فرهنگسازی ممتاز دانست و خاطرنشان کرد:«نمیتوان با اضافه کردن چند درس به متون درسی، تحول فرهنگی به وجود آورد. آموزش و پرورش باید بر پایه تفکر انتقادی، تربیت اخلاقی، مسئولیتپذیری اجتماعی و تنوعگرایی فرهنگی بازطراحی شود».
- • اصلاح قوانین مدنی:
دکتر غلامی در ادامه نظم، عدالت، انصاف و اخلاق پایه اساسی وضع قوانین مدنی دانست و افزود:« ما باید قوانینی طراحی کنیم که با فرهنگ اسلامی سازگار باشد؛ قوانینی که بر پایه نظم، عدالت، انصاف و اخلاق عمل کنند. اگر حکمرانی از نظر قانونی عادلانه نباشد، هیچ برنامه فرهنگیای مؤثر نخواهد بود.»
- • توجه به تجربههای موفق بینالمللی:
وی الگو گرفتن از تجربیات موفق دیگر کشورها را یکی از راههای رفع چالشهای موجود توصیف نمود و گفت: ما باید از کشورهایی که در حوزه فرهنگ عمومی توفیقات خوبی داشتهاند استفاده کنیم. نه تقلیدی، بلکه تحقیقی و آگاهانه. تحول فرهنگی نیاز به یادگیری دارد؛ همانطور که نیاز به اعتماد به نفس دارد.»
در جمعبندی، دکتر غلامی مجدداً بر مردممحوری در حکمرانی اسلامی تأکید کرد و گفت:«نکتهای که بسیار مهم است، این است که مردم باید ثمره تحول فرهنگی را در بهبود زندگی روزمره خود لمس کنند. اگر زندگی آنها بهتر نشود، تحول فرهنگی پایدار نمیماند یا اصلاً رخ نمیدهد. نمیتوان با ثمره تحول فرهنگی، نسیه برخورد کرد و آن را به آیندهای نامعلوم حواله داد. خیر، هر تحول فرهنگی اگر درست و معقول باشد، میتواند نشانههای بهبود زندگی را ظاهر کند. اگر نشانههایی در زمینه بهبود زندگی و بهتر شدن کیفیت زندگی نداشته باشد، در بخشی از کار ایرادی وجود دارد. ما با تبلیغ صرف نمیتوانیم فرهنگ اسلامی را عمومی کنیم. باید از مسیر عدالت، احترام و اخلاق، دلها را تسخیر کنیم. اگر فرهنگ را تحمیل کنیم، زود از بین میرود. اما اگر مردم خودشان آن را انتخاب کنند، ماندگار میشود. حکمرانی اسلامی موفق، حکمرانیای است که با مردم باشد، نه بر مردم. رمز موفقیت ما در اقناع، انصاف و همدلی است».

در ادامه، حجتالاسلام والمسلمین دکتر نجف لکزایی، رئیس پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، با ارائه تحلیلی نظاممند درباره پیوند میان فقه و حکمرانی نوین اظهار داشت:«حکمرانی بهعنوان یک دانش و رویکرد، باید بتواند فقه را از سطح آموزههای فردی فراتر برده و آن را در سطح راهبردی حکمرانی به کار گیرد».
دکتر لکزایی نقش فقه در حکمرانی نوین را مورد بررسی قرار داد و تصریح کرد:« تأمل من از اینجا شروع شد که حکمرانی بهعنوان یک دانش و رویکرد، چگونه میتواند به امتداد راهبردی فقه در جامعه کمک کند، نه اینکه صرفاً آموزههای فرهنگی یا معرفتی دین را پیاده کنیم، بلکه چطور میتوان فقه را از یک سطح فردی به سطح راهبردی در حکمرانی ارتقا داد».
وی با نقد تلقی سنتی حکمرانی که معادل «حکومت» و «دولت» است، توضیح داد:« در حکمرانی سنتی، دولت به تنهایی مسئول همه امور تلقی میشود؛ اما در حکمرانی نوین، یک اجماع شکل گرفته که مسائل بزرگ جوامع، بهویژه مسئله پیشرفت، فقط با همافزایی تمام بخشهای دولتی و غیردولتی حل خواهد شد.»
حجتالاسلام والمسلمین لکزایی به تجربه کشورهای توسعهیافته اشاره کرد و گفت:« وقتی کشورها دیدند که نه پول و نه برنامه و نه حزب خاص، هیچکدام به تنهایی مشکل را حل نمیکنند، متوجه شدند که باید مدل اداره جامعه را عوض کنند. این شد تولد مفهوم حکمرانی نوین».
رئیس پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در ادامه ارائه خود به جایگاه فقه در حل مسائل پیچیده اجتماعی پرداخت و با تکیه بر تعریف شهید صدر از «حکم شرعی» که آن را «تشریع صادر از جانب خدا برای تنظیم حیات انسان» میداند، پرسید:«اگر فقه خود را مسئول تنظیم حیات انسان میداند، نه فقط احکام فردی، باید بتواند درباره مسائلی مانند پیشرفت، توسعه، حکمرانی و نظم اجتماعی به ارائه برنامه بپردازد.
وی همچنین افزود:«اگر فقه بپذیرد که باید به این مسائل ورود کند، نیازمند استفاده از ابزارهای روشی حکمرانی نوین است. وگرنه، همچنان در سطح فردی و پاسخ به شکیات و وضو و غسل باقی خواهد ماند».