شبیه‌سازی در طبیعت، امری جدید به شمار نمی‌آید!

شبیه‌سازی در طبیعت، امری جدید و نو به شمار نمی‌رود و در بسیاری از موجودات، صورت می‌گیرد. برخی انواع جانوران هستند که بیشتر از طریق شبیه‌سازی تولیدمثل می‌کنند، اما این جانوران هر چند نسل یک‌بار هم از طریق جنسی تولیدمثل می‌کنند تا توانایی تطابق ژنتیک خود را با محیط حفظ کنند، زیرا در طبیعت، تنها راه برای بهبودبخشیدن به ذخایر ژنتیکی گونه‌های مختلف، تولیدمثل جنسی است. اغلب گونه‌هایی که از طریق غیرجنسی تولیدمثل می‌کنند، از میان می‌روند و در موارد استثنایی تعدادشان محدود است.

اشاره: شاید بتوان گفت بسیاری از افرادی که پیرامون شبیه‌سازی و احکام فقهی آن گفتگو می‌کنند درک کاملی از چیستی، انواع و کاربردهای آن ندارند. بسیاری شبیه‌سازی را به معنای ایجاد یک انسان کامل می‌انگارند و سلول‌های بنیادی را نیز منحصر در سلول‌های بندناف می‌پندارند. دکتر محدثه معینی فر، عضو هیئت‌علمی دانشگاه بین‌المللی امام خمینی قزوین، مطالعات زیادی در زمینه ابعاد فقهی و حقوقی شبیه‌سازی داشته است که کتاب «شبیه‌سازی در دیدگاه‌های دینی و اندیشه‌های حقوقی»، یکی از نتایج آن است. با او پیرامون سلول‌های بنیادی و جایگاه آن در شبیه‌سازی گفتگو کردیم. وی با برشمردن انواع شبیه‌سازی، به واکاوی ابعاد و آثار فقهی آنها پرداخت. مشروح گفتگوی اختصاصی فقه معاصر با این پژوهشگر فقه شبیه‌سازی، به‌قرار زیر است:

فقه معاصر: مراد از شبیه‌سازی انسان، به‌صورت دقیق چیست؟ آیا ایجاد یک انسان بدون تلقیح تخمک و اسپرم ممکن است؟

معینی فر: شبیه­‌سازی در لغت به معنای جوانه و ترکه چوب و در اصطلاح، عبارت است از کشت هسته سلول غیرجنسی انسان یا حیوان – که دارای کروموزوم کامل است – در سلول تخمک عاری از هسته جنس ماده، و بارور کردن این تخمک به روش­های ویژه در رحم طبیعی یا مصنوعی، به‌منظور تشکیل موجود زنده­ای که از لحاظ شکل ظاهری، دقیقاً مانند صاحب هسته سلول اولیه باشد. همچنین، شبیه­‌سازی یا کلونینگ اصطلاحاً عبارت است از: «فرآیند تولید غیرجنسی گروهی از سلول­ها، مولکول­‌ها یا موجودات زنده که همگی از نظر ژنتیک مشابه نیای مشترک باشند؛ به بیان دیگر، تکثیر یک سلول یا به‌طورکلی یک ارگانیسم زنده بدون هرگونه تغییر در ژنوتیب آن است». شبیه­‌سازی دارای انواعی است: ۱- شبیه­‌سازی تکثیری ۲- شبیه­‌سازی غیرتکثیری. شبیه­‌سازی تکثیری خود به دو نوع شبیه­‌سازی رویانی و شبیه­سازی DNA تقسیم می‌­شود.

برای بخش دوم سؤال شما باید اذعان کنم که طبق تعاریف فوق، بله؛ این امکان فراهم است و نهایت در این روش صرفاً به تخمک نیاز است تا محملی برای ۴۶ کروموزوم سلول غیرجنسی ایجاد شود. شبیه­‌سازی در طبیعت، امری جدید و نو به شمار نمی­‌رود و در بسیاری از موجودات، صورت می­‌گیرد. برخی انواع جانوران هستند که بیشتر از طریق شبیه‌­سازی تولیدمثل می­‌کنند، اما این جانوران هر چند نسل یک‌بار هم از طریق جنسی تولیدمثل می­‌کنند تا توانایی تطابق ژنتیک خود را با محیط حفظ کنند؛ زیرا در طبیعت، تنها راه برای بهبودبخشیدن به ذخایر ژنتیکی گونه‌­های مختلف، تولیدمثل جنسی است. اغلب گونه‌­هایی که از طریق غیرجنسی تولیدمثل می­‌کنند، از میان می‌­روند و در مواردی استثنایی، تعدادشان محدود است.

فقه معاصر: حکم شبیه‌سازی انسان از طریق سلول‌های بنیادی چیست؟ آیا می‌توان از طریق عناوینی همچون «تغییر خلق ‌ﷲ»، «اختلاط میاه» و مانند آن، آن را حرام دانست؟

معینی فر: در ابتدا ترجیح می­‌دهم این سؤال را بدین ترتیب اصلاح کنم که سلول­‌های بنیادی در شبیه‌سازی درمانی مطرح هستند، اما ادله‌­ای که برای حرمت برشمردید، برای شبیه‌سازی مولد انسان کاربرد دارند؛ زیرا اختلاط میاه در موضوع نسب انسان مطرح هستند. البته تغییر «خلق‌­ﷲ» می‌­تواند برای شبیه‌سازی درمانی هم کاربرد داشته باشد، هر چند فقیهان امامیه به آن اشاره نکرده‌­اند.

به‌طورکلی، در پاسخ به این سؤال ترجیح می­‌دهم که مروری بر حکم شبیه‌سازی درمانی و مولّد و ادله آن در میان فقیهان امامیه داشته باشیم:

در میان علمای امامیه، در مورد حکم شبیه­‌سازی انسان اتفاق‌نظر وجود ندارد و نظرات مختلفی در این باره ارائه شده است:

جواز مطلق: برخی فقیهان و صاحب­نظران به دلیل نبود نصی روشن که بر حرمت شبیه‌­سازی انسانی دلالت کند و همچنین به استناد اصاله اباحه و به استناد قاعده «کل شیء لک حلال حتی تعلم أنه حرام بعینه فتدعه»، شبیه­سازی انسانی را مجاز شمرده‌­اند؛ از جمله آیات عظام سیستانی، موسوی اردبیلی، نوری همدانی، روحانی، علامه فضل‌ﷲ، محمد سعید حکیم، موسوی سبزواری، موسوی تبریزی، سید محسن تبریزی، عبایی خراسانی، جناتی، مؤمن و شهید مطهری.

جواز مشروط: برخی بر اساس نصوص موجود، به استناد اصل اولی در این مورد، شبیه­‌سازی انسانی را مجاز شمرده­‌اند، اما بر این نظرند که انجام گسترده شبیه‌­سازی انسانی مشکلاتی فراهم می‌­آورد، مانند وجود افراد همانند و دشواری بازشناسی آنان از یکدیگر؛ در نتیجه، آنان حکم به جواز موردی و فردی داده­‌اند و آن را در سطح کلان غیرمجاز شمرده­‌اند. از جمله این افراد می­‌توان به آیت‌ﷲ جواهری اشاره کرد.

حرمت ثانوی: برخی از عالمان و فقیهان امامیه بر این نظرند که شبیه­‌سازی انسانی فی‌نفسه و به‌عنوان اولی، اشکالی ندارد و به استناد اصاله اباحه جایز است؛ لکن انجام آن به مفاسدی اجتناب­‌ناپذیر خواهد انجامید؛ ازاین‌رو برای پیش­گیری از این مفاسد، شبیه­‌سازی انسانی به‌عنوان ثانوی حرام به شمار می­‌رود. از جمله این فقیهان می­‌توان به آیات عظام سید کاظم حائری، صادق شیرازی، مکارم شیرازی، صانعی، بیات و فاضل لنکرانی اشاره کرد.

حرمت مطلق: در برابر سه نگرش فوق، دیدگاه چهارمی نیز مطرح شده است که قائلان به آن بسیار اندک هستند. این دیدگاه بسیار نزدیک به نظر اهل‌سنت است و می­‌گوید شبیه­‌سازی به‌عنوان اولی حرام است. علامه محمدتقی جعفری، علامه محمدمهدی شمس‌الدین و آیات عظام تبریزی، بهجت، صافی گلپایگانی و شاهرودی بر این دیدگاه هستند. قائلان به حرمت مطلق شبیه­‌سازی، ادله زیر را در دفاع از نظر خود ارائه می­دهند:

۱- تغییر خلق‌ﷲ  ۲- اصاله الحرمه   ۳- عدم مالکیت بر جسد   ۴- تفرقه میان زن و شوهر

فقیهان امامیه در مورد شبیه‌­سازی درمانی، سه نظر اتخاذ کرده­اند و به ادله­‌ای هم در این زمینه اشاره نکرده‌­اند:

۱- جواز مطلق    ۲- جواز مشروط        ۳- عدم جواز مطلق.

فقه معاصر: آیا ایجاد عضوی از بدن انسان مانند دست یا چشم، از طریق شبیه‌سازی جایز است؟ در این صورت، آیا عضو جدید، به لحاظ محرمیت، مالکیت و… همان احکام عضو پیشین را داراست؟

معینی فر: فقیهان امامیه در مورد شبیه‌­سازی درمانی، سه نظر اتخاذ کرده و به ادله‌­ای هم در این زمینه اشاره نکرده­‌اند:

۱- جواز مطلق    ۲- جواز مشروط        ۳- عدم جواز مطلق.

در نظریه جواز، برخی فقیهان معتقدند شبیه­‌سازی درمانی و تولید عضو برای پیوند اشکالی ندارد. نظریه جواز مشروط نیز مبتنی بر حرمت اسقاط جنین یا قتل است که در نتیجه می‌­توان از عبارات صحیح فقیهان گروه دوم و همچنین عبارات غیرصحیح آن­ها، جواز پیوند اعضا را به دست آورد. برای نمونه، به چند نظر از ایشان اشاره می­کنم:

آیت‌ﷲ مکارم شیرازی: «شبیه­‌سازی برای پیوند اعضا اشکال شرعی ندارد». ایشان همچنین فرمودند: «استفاده از این سلول­‌ها چنانچه موجب هلاکت جنین نشود، اشکالی ندارد».

آیت‌ﷲ بهجت: «سقط یا قتل نباشد، اشکال ندارد».

آیت‌ﷲ هاشمی شاهرودی: «چنانچه شبیه‌­سازی اعضا انسان باشد، به انگیزه درمان اشکالی ندارد».

آیت‌ﷲ تبریزی: «چنانچه قبل از ولوج روح باشد، مانعی ندارد».

نظریه عدم جواز نیز متعلق به آیت‌­ﷲ صافی گلپایگانی است که در پاسخ به سؤال ۱ و ۲ استفتا، یک جواب داده‌­اند و ظاهراً هر دو نوع شبیه‌­سازی را از یک سنخ دانسته و چنین حکم کرده‌­اند: «شبیه‌­سازی حیوان غیر انسان اشکال ندارد، ولی شبیه­‌سازی انسان جایز نیست». از عبارات ایشان می­‌توان دریافت ملاک حرمت در مورد هر دو نوع شبیه‌سازی یکسان است و ارتباطی با پیوند عضو ندارد. پس در مجموع می‌­توان به این نتیجه رسید که ایجاد عضو از سلول­‌های بنیادی که قابلیت تبدیل به اعضا یبدن انسان را دارند، جایز است و سایر احکام مربوط به پیوند اعضا در مورد آن جاری است؛ با این تفاوت که در پیوند اعضا، از شخص دیگری اعم از زنده یا مرگ مغزی صورت می­‌گیرد؛ درحالی­که منبع انتقال در روش شبیه‌سازی درمانی، به چند گروه زیر تقسیم می­‌شود:

الف- سلول­‌های بنیادی رویانی: این سلول­‌ها را می­‌توان از توده سلولی به دست آورد که ۵ تا ۷ روز پس از لقاح ایجاد می‌­شود. چهار منبع بالقوه برای دستیابی به سلول­‌های رویانی وجود دارند: بافت‌­های جنین­‌های مرده، رویان‌­های حاصل از لقاح خارج رحمی بین اسپرم و تخمک، رویان­های حاصل از شبیه­‌سازی به روش انتقال هسته سلول بدنی و بافت­های حاصل از جنین‌­های سقط شده.

ب- سلول­‌های رویشی رویانی: این سلول­‌ها که از غدد جنسی رویان درحال‌رشد به دست می‌­آیند، سلول‌­هایی هستند که در نهایت به اسپرم و تخمک (بر حسب جنس رویان) تبدیل خواهند شد.

ج- سلول‌­های سرطانی رویانی: دودمان­‌های سلولی هستند که از تومورهای منشأ گرفته از سلول­‌های رویشی رویانی به دست می‌­آیند.

د- سلول‌­های بنیادی خون بندناف: سلول‌­های خونی موجود در بندناف، می­‌توانند منبعی مطمئن برای نیازهای درمانی آینده شخص یا وابستگان نزدیک او باشند.

هـ- سلول­‌های بنیادی بالغ یا غیررویانی: این سلول‌­ها نسبت به سلول­‌های بنیادی رویانی و رویشی رویانی، تمایزیافته­‌ترند، ولی تمایز آن­ها کامل نشده است و می‌­توانند به بعضی از دودمان سلولی تخصص‌­یافته‌­تر تبدیل گردند. این سلول­‌ها را می­‌توان از رویان، جنین، کودک و بزرگسال جدا کرد؛ بنابراین در مورد سلول‌های بنیادی اذعان کرد امکان دریافت سلول از خود فرد افزایش یافته است و بسیاری از مسائل ناشی از پیوند اعضا از دیگران نیز در این صورت وجود نخواهد داشت.

فقه معاصر: آیا در حکم شبیه‌سازی اعضای بدن، عناوینی همچون جنسیت و مذهب صاحب سلول و گیرنده آن، دخالت دارد؟

معینی فر: همان‌طور که در سؤال قبل نیز پاسخ داده شد، بر اساس نظر فقیهانی که پیوند اعضا را جایز می‌دانند، متغیرهایی چون جنسیت و مذهب جایگاهی ندارند، زیرا عضو پیوندی از اعضای بدن گیرنده محسوب می‌شود و خون او در آن جریان دارد. برای درک بهتر موضوع لازم می‌دانم در مورد پیوند اعضای تناسلی انسان نظرات فقیهان امامیه را به‌صورت تفصیل مطرح کنم:

الف- پیوند از انسان زنده که در اینجا بحث به دو بخش تقسیم می­‌شود:

۱- پیوند رحم: پیوند رحم می‌­تواند از زن مجرد یا ثیّبه صورت گیرد، در حالت نخست، در فرض عدم ورود ضرر به نظر می­‌رسد که نیاز به اذن خود وی و ولی او در این کار است؛ اما در مورد زن شوهردار نیز نیاز به اذن صاحب رحم و همسرش (چون شوهر وی حق اختصاص یا اولویت بر آن دارد) هست و در صورت عدم نیاز به آن (در حالت‌­ها و زمانی که از اعضای رئیسی به حساب نیاید، مانند آن­که زوجین صاحب فرزندانی باشند یا زن بیوه باشد یا تخمدان وی از بین رفته باشد و برای رحم وی فایده‌ای مترتب نباشد)، اقدام به آن مشمول حرمت یا ممنوعیت نیست.

۲- پیوند تخمدان و بیضه: از نظر برخی، پیوند این دو عضو به جهت داشتن تخمک و اسپرم صاحبان خود جایز نیست، اگرچه عرفاً بعد از پیوند، از اعضای شخص گیرنده به حساب آیند. اما پیوند این دو عضو با پیوند اعضای دیگر فرق دارد. از همین رو، برخی فرزند به دنیا آمده از این طریق را نامشروع می­‌دانند؛ چنانچه برخی فقیهان امامیه چنین پیوندی را محل تأمل و اشکال دانسته، ولی در ادامه می­‌گویند: «اگر پس از عمل جراحی تخمدان جزو بدن دومی محسوب شود، کودک ملحق به اوست». اما آیات عظام خامنه­‌ای، موسوی گلپایگانی و موسوی اردبیلی، به جواز پیوند بیضه و الحاق فرزند به گیرنده حکم کرده­اند. آیت‌ﷲ مکارم شیرازی نیز به جواز پیوند تخمدان حکم کرده و فرزند را نیز به گیرنده ملحق می­دانند.

البته اگر این پیوند تخمدان (برای مثال در درمان سرطان) از خود فرد به خود فرد صورت گیرد، دیگر مشمول حکم حرمت نیست؛ زیرا تخصصاً از موضوع حکم حرمت خارج است.

ب- پیوند از انسانِ مرگ مغزی

  • پیوند رحم: همچون پیوند سایر اعضا نیاز به اجازه ولی دم دارد.
  • پیوند تخمدان و بیضه­‌ها: بنابر نظریه عدم جواز، به همان ادله فوق‌­الذکر جایز نیست و اجازه ولی مدخلیتی در آن ندارد. اما بنابر نظریه جواز، در صورت اذن ولی بدون اشکال خواهد بود.

فقه معاصر: احکام فقهی انسان شبیه‌سازی شده، به لحاظ محرمیت، ارث، دیه، ازدواج و… چیست؟

معینی فر: در بررسی دیدگاه علمای امامیه، پس از بیان فروض متصور در شبیه­‌سازی مولد انسان به شرح دیدگاه علمای امامیه می­‌پردازیم:

– در موردی که هسته فعال سلول و تخمک عاری از جنس ماده (منفعل)، هر دو متعلق به زن صاحب رحم باشد.

– در موردی که هسته فعال سلول متعلق به یک زن و تخمک عاری از جنس ماده (منفعل)، متعلق به زن دیگری باشد و سلول اولیه در رحم زن اولی کاشته شود؛ این وضعیت به‌ویژه در وضعیت نادری اتفاق می‌­افتد که زنی فاقد توان جنسی زایش، ولی دارای رحم سالم و متمایل به داشتن فرزند بدون انتساب به غیرهم‌جنس است.

– حالتی که هسته فعال سلول غیرجنسی مردی در تخمک منفعل زنی کاشته شود و بین ایشان رابطه زوجیت برقرار و شوهر فاقد توان جنسی تولیدمثل باشد.

– در موردی که هسته فعال و تخمک عاری از جنس ماده به یک زن متعلق باشد، ولی طفل در رحم اجاره­ای گذارده شود. البته احتمالات دیگری هم در این زمینه وجود دارد که تنها این چهار مورد از دیدگاه پزشکی ممکن به نظر می‌­رسد.

دیدگاه فقیهان شیعه درباره انتساب طفل شبیه‌­سازی شده به پدر به دو دسته تقسیم می‌­شود: الف- عدم انتساب به پدر ب- انتساب به پدر.

دیدگاه فقیهان شیعه درباره انتساب طفل شبیه­‌سازی شده به مادر نیز به دو دسته تقسیم می‌­شود: الف- انتساب به مادر که به دو نظریه عدم تعدد عنوان مادری و تعدد عنوان مادری تقسیم می­‌گردد. نظریه عدم تعدد عنوان مادری خود شامل چندین دیدگاه است: انتساب به صاحب رحم، انتساب به صاحب تخمک و انتساب به صاحب سلول. نظریه تعدد عنوان مادری نیز شامل موارد زیر است: انتساب صاحب سلول و صاحب رحم با هم، انتساب به صاحب تخمک و صاحب رحم با هم، صاحب تخمک و صاحب سلول با هم، صاحبان هسته و سیتوپلاسم با هم.

ب- عدم انتساب به مادر.

نکته مهم این است که رابطه همسانی میان فرد شبیه­‌سازی شده و فرد اهداکننده DNA از نظر عالمان مسلمان مردود است؛ درحالی‌که این رابطه را در کشورهای غربی طرفدارانی دارد.

در مورد سایر حقوق اعم از نفقه، حضانت و سایر احکام مانند محرمیت، باید اذعان کرد این موارد همگی تابعی از نسب هستند که در هر جایی که نسب اثبات شود، قابل‌استیفا خواهند بود و هرجایی که نسب قابل‌اثبات نباشد، مطرح نخواهند بود.

فقه معاصر: در صورت امکان جوان‌سازی بدن و احیاناً نوسازی آن، حکم مجازات‌هایی از قبیل قصاص نفس و قطع عضو چگونه خواهد شد؟ آیا باید عضو جدید از طریق شبیه‌سازی را نیز مجدداً قطع کرد؟

معینی فر: شاید بتوان در پاسخ به یک قاعده کلی در فقه جزایی اشاره کرد. آن قاعده کلی به بیان مرحوم آیت‌ﷲ شاهرودی به شرح زیر است:

۱- اگر کسی عضوی از شخص دیگری را قطع کند- عضوی از اعضایی که در آنها قصاص هست- و در عوض آن قصاص شود، سپس یکی از آن دو بخواهد عضو مقطوع خود را پیوند بزند و به حال اول برگرداند، دیگری که عضو او همچنان ناقص است حق خواهد داشت او را منع کند و آن را دوباره جدا سازد. آری، اگر عضوی غیر از عین همان عضو قطع شده را به بدن خود پیوند بزند، دیگر حق نخواهد داشت او را منع کند؛ چنانچه مثلاً کسی چشم دیگری را درآورد و او چشم زنده یا مرده‌ای را به جای آن بکارد، یا نرمی گوش کسی قطع شود و او تکه‌ای از گوشت بدن خود یا بدن دیگری را با عمل جراحی پلاستیک به جای آن بگذارد.

۲- اگر کسی عضوی از اعضایی را که قصاص دارند، از بدن دیگری قطع کند و قبل از آنکه قصاص شود، مجنی علیه عضو قطع شده را پیوند زده و به جای خود برگرداند؛ حق قصاص ساقط می‌شود و اثبات دیه نیز برای آن مشکل است، بلکه پرداخت غرامت باید به حکومت تعیین شود. این در صورتی است که عین همان عضو قطع شده را پیوند زده باشد، اما اگر عضوی را از خارج بدن خود به دست آورده و به بدن خود پیوند بزند، حق قصاص یا دیه برای او محفوظ است.

از این بیان می‌توان به این نتیجه رسید که اعضایی که از طریق شبیه‌سازی ایجاد می‌شوند، غیر از اعضایی هستند که از خود بدن فرد جدا شده‌اند؛ بنابراین دیگر قابل‌جداسازی نیستند و مجنیٌ‌علیه یا جانی حق ندارند اعضا قطع مجدد آنها را طلب کند.

فقه معاصر: اگر استفاده از سلول‌های بنیادین منجر به جوان‌سازی دائمی و نامیرایی انسان‌ها شود، حکم آن چیست؟

معینی فر: هر چند فقیهان امامیه در مورد این مسئله مطالبی را بیان نکردند؛ اما به نظر می‌رسد باتوجه‌به نظرات آنان در زمینه شبیه‌سازی انسان، به‌طورکلی می‌توان در اینجا نیز نظرات فوق را اعمال نمود. دامنه نظرات شامل موارد زیر است:

۱- جواز مطلق           ۲- جواز مشروط         ۳- حرمت ثانوی      ۴- حرمت مطلق

به نظر می‌رسد با استناد به اصل اصالۀ‌الاباحه می‌توان به‌حکم اولی این کار را جایز دانست؛ اما با بررسی آثار و جوانب مختلف این موضوع به‌ویژه مفاسد آن شاید بتوان حکم حرمت را نیز در نظر گرفت یا به سمت میانه حرکت کرد و ضمن ملاحظه نظریه جواز برخی موارد را که دارای مفاسد هستند، از حکم جواز استثنا نمود.