رئیس پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی با بیان اینکه ما مواد خوبی در فقه بینالملل داریم زیرا در دولت مدینه پیامبر مرتب با مشرکین و کفار مواجه بودند و هم در قرآن و هم در کتب مغازی و سیره دستمان پر است بیان کرد: امروز ما ابهام فقهی در روابط بینالملل نداریم حداقل در مفاهیم راهبردی مشکلی نداریم گرچه ممکن است در مصادیق اشکالاتی داشته باشیم.
حجتالاسلاموالمسلمین نجف لکزایی، رئیس پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در نشست «ظرفیتهای فقه در روابط بینالملل با تأکید بر اصل عزت، حکمت و مصلحت در راستای بیانیه گام دوم انقلاب» که در تاریخ ۲۸ شهریور ۱۳۹۸ برگزار شد، با طرح این سؤال که بیانیه گام دوم انقلاب در روابط بینالملل دنبال چه چیزی است؟ همچنین اینکه قواعد فقه چه کمکی به تحقق آن میکند؟ گفت: نقطه مرکزی در روابط بینالملل با دو مفهوم توافق و تعارض خود را نشان میدهد؛ یعنی ما در عرصه بینالملل دارای تعارض و توافق با دیگران هستیم که حول اهداف و منافع شکل میگیرد.
وی با بیان اینکه یک بازیگر مانند ایران و آمریکا و … در عرصه بینالمللی دنبال اهداف و منافع خودش هست، تصریح کرد: نقطه شروع در این مسئله هم، نیاز است یعنی اگر ما نیاز نداشته باشیم دنبال ارتباط با دیگران نمیرویم و از نیاز هم ضعف متبلور میشود و ما را مجبور میکند که سراغ دیگران برای رفع این نیاز برویم و فرد مقابل هم در برابر برآوردهکردن آن تقاضایی از ما دارد.
لکزایی اظهار کرد: اینکه برخی میگویند تهدید را به فرصت تبدیل کنید، یعنی از ضعف خارج شویم؛ لذا در اینجا بحث نیازهای کاذب و صادق مطرح میشود.
ابهام فقهی در روابط بینالملل نداریم
رئیس پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی با اشاره به اینکه ما مواد خوبی در فقه بینالملل داریم؛ زیرا در دولت مدینه، هم پیامبر(ص) مرتب با مشرکین و کفار مواجه بودند و هم در قرآن و هم در کتب مغازی و سیره دستمان پر است، بیان کرد: امروز ما ابهام فقهی در روابط بینالملل نداریم، حداقل در مفاهیم راهبردی مشکلی نداریم، گرچه ممکن است در مصادیق اشکالاتی داشته باشیم.
وی افزود: مثلاً قاعده تقدیم اهم بر مهم، اضطرار و لاضرر یا قواعد خاص مانند تقیه، مصلحت، نفی سبیل، حرمت کمک به گناه و تجاوز، قاعده عدالت، حفظ نظام و … پیشروی ما است. همچنین قواعدی که مرتبط با جنگ است مانند قاعده احترام مال و جان مسلمان، قاعده امان، مصونیت سفرا و…، راهبردها را تعیین میکند.
استاد حوزه علمیه قم با بیان اینکه صلح ذاتاً ارزشمندتر است، افزود: سورههای توبه و ممتحنه، سورههای فقه روابط بینالملل هستند. در آیه هشتم ممتحنه «لَا یَنْهَاکُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِینَ لَمْ یُقَاتِلُوکُمْ فِی الدِّینِ وَلَمْ یُخْرِجُوکُمْ مِنْ دِیَارِکُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَتُقْسِطُوا إِلَیْهِمْ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطِینَ»، قرآن کفار را به دو دسته تقسیم کرده است: کفاری که با شما در دینتان میجنگند و از شما میخواهند که دست از دینتان بردارید و حتی سرزمین شما را اشغال میکنند ولی گاهی میگویند دین شما برای شما و دین ما برای ما.
ناسازگاری با ظلم جزء بدیهیات فقهی است
لکزایی تصریح کرد: جزء بدیهیات فقهی و سیاست کلان است که اسلام نمیتواند با ظلم و استکبار کنار بیاید؛ لذا مبانی فقهی در این زمینه آنقدر روشن است که نیاز به زحمت زیادی نیست و این ظرفیت در اسلام هست که بشر را به سمت شعارهای بینالمللی ایران جذب کند.
وی افزود: قاعده نفی سبیل در تمامی نظامات اقتصادی، سیاسی و خانوادگی و … کاربرد دارد و در سطح کلان باید مورد توجه باشد که نفی نظام سلطه هم در این راستا معنا دارد.
لکزایی تصریح کرد: یکی از مهمترین چالشها در دولتسازی این است که سیاستهای کلانی که مقام معظم رهبری تعیین میفرمایند در مواردی اجرایی نمیشود همچنین از مشکلات دیگر این است ما افرادی را که در مهندسی و رشتههای دیگر قوی هستند مدیر فرهنگی میکنیم و یا برعکس که این مسئله آسیب ایجاد میکند.
جامعه امروز بیش از سخن گفتن، به عمل صالح نیاز دارد
در ادامه، حجتالاسلاموالمسلمین مهدی فیروزی، عضو هیئتعلمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در سخنانی با بیان اینکه روابط خارجی کشورها امروز به بیش از گذشته توسعه پیدا کرده و از اهمیت فراوان برخوردار است، گفت: مناسبات داخلی کشورها بهشدت متأثر از روابط بینالمللی هر کشوری است و در کشور ما بهصورت لحظهای، شاخصههای اقتصادی و سیاسی و اجتماعی متأثر از فضای بینالمللی است.
وی افزود: برایناساس کشورها سعی میکنند روابط خود را بر اساس جلب منفعت بیشتر تنظیم کنند. البته کشورهایی که براساس مذهب و فرهنگ خاصی اداره میشوند، اصول دیگری هم دارند که از جمله میتوان به قاعده نفی سبیل یا اصل حمایت از ملل تحت ستم و جنبشهای آزادیبخش اشاره کرد.
فیروزی بیان کرد: بعد از انقلاب، سیاست خارجی ایران بر این اصول استوار شده و مقام معظم رهبری هم سه اصل عزت، حکمت و مصلحت را بهعنوان اصول سیاست خارجی ما که متخذ از قرآن است بیان فرمودند و در بیانیه گام دوم هم مجدداً بر این اصول تأکید و تصریح فرمودند؛ ایشان در چند جا به اصل استقلال، تمامیت ارضی و در بند ششم توصیهها به موضوع عزت ملی و روابط خارجی و مرزبندی با دشمن اشاره فرمودند.
دبیر این نشست علمی اظهار کرد: آموزههای دینی و قواعد فقهی در کشور ما تأثیر زیادی بر روابط خارجی دارد ازاینرو شناسایی قواعد فقهی متعدد مانند اصل حفظ نظام، قاعده نبض و یا قواعد نانوشته برای داشتن روابط بینالمللی مناسبتر ضروری است؛ همچنین اینکه اصالت بر صلح است یا جنگ در روابط بینالمللی از موضوعات مهم است.
وی با اشاره به تعبیر سیاست خارجی بیان کرد: در سیاست خارجی چگونگی رفتار، مبنای کار است، ولی در سیاست بینالملل، سیاست توسط دولتها اتخاذ میشود و در روابط بینالملل، بازیگران هم سازمانهای دولتی و هم غیردولتی هستند؛ لذا حتی مراودات ورزشی هم در زمره این مسایل است.
وحشت از تأسیس قاعده فقهی برای روابط بینالملل نداشته باشیم
حجتالاسلاموالمسلمین رضا اسلامی، عضو هیئتعلمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی نیز در سخنانی گفت: برخی قواعد از سوی قرآن و ائمه پایهگذاری شده است که از آن جمله میتوان به قاعده نفی سبیل، نفی ضرر و … اشاره کرد ولی قواعد مستنبط، نقطه شروع در کارهای اجتهادی متناسب با امروز است.
وی افزود: اگر در روابط بینالملل توانستیم قاعده جدیدی بیاوریم فبها و نعمت؛ و اگر نتوانستیم میتوانیم در حد احکام کلی در قالب یک اصل، اصولی را تأسیس کنیم که از حد قاعده کمتر است ولی حکم شرعی کلی است که مردم هم تطبیقات آن را میفهمند.
اسلامی ادامه داد: ما نباید در تاسیس قاعده برای مسایل مستحدث وحشت داشته باشیم؛ در بحث روابط بینالمللی هم مسلماً تاسیس قاعده را لازم داریم که میتوانیم به خصوص از قواعد بحث معاملات استفاده کنیم.
این محقق افزود: استفاده از قواعد موجود و شناخته شده مانند نفی حرج که اثبات شده است از جمله ظرفیتهای فقه در روابط بینالملل است که باید تطبیقات آن که کاری پیچیده و مشکل است با مسایل جدید مورد بررسی قرار بگیرد.
این محقق و پژوهشگر با بیان اینکه باید میان سیاست بینالملل و روابط بینالملل تفاوت قایل شویم اظهار کرد: در روابط بینالملل، برخی افراد مانند هنرپیشهها و … میتوانند بر آن تأثیر بگذارند درحالیکه سیاست بینالمللی توسط دولت تنظیم میشود و غیر از افراد و دولتها، سازمانهای بینالمللی هم درست شده و حتی برخی نظام بینالملل را هم مطرح میکنند که روابط بینالمللی در درون این نظام تعریف میشود.
عضو هیئتعلمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی با تأکید بر اینکه باید از مسایل بینالمللی مانند تجارت بینالملل به قاعده برسیم، اظهار کرد: تجارت و سیاست بر هم مؤثر هستند و گاهی یک سیاست میتواند زمینه تجارت ایران را تغییر دهد حتی تشریفاتی مانند دستدادن با بانوان و خوردن شراب و … میتواند بر روابط بینالملل مؤثر باشد.
اسلامی افزود: لذا در روابط خارجی هر کسی را با هر هیئت و ظاهری قبول نکنیم و خودمان هم تشریفات مبتنی بر اعتقاداتمان را جاری کنیم همانطور که در دوره پیامبر ۷۰ وفد (گروه) بر پیامبر وارد شدند ولی پیامبر برخوردشان با هیئتهای اعزامی متفاوت بوده و حتی وفد نجران را ابتدائاً به علت ظاهر نامناسبشان نپذیرفت.
وی با تأکید بر استفاده از ابزارهای سخت و نرم برای اعمال عزت و حکمت خودمان بیان کرد: دیپلماسی پنهان و جنگ نرم و تبلیغ نرم از مسایل مهم در روابط بینالمللی است؛ همانطور که در داعش، بردهداری جدیدی رخ داده است زیرا ارباب شلاق نمیزند بلکه طرف با عشق و ارادت دنبال چیزی میرود که از او میخواهد یعنی قدرت نرم طوری شستوشوی مغزی داده که فرد با عشق و ارادت و با احساس موفقیت دست به این اقدامات میزند و ما نباید از این میدان غافل باشیم.
عضو هیئتعلمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی افزود: اصل تقدم صلح بر جنگ از ادله استفاده میشود؛ اصل تعمیم دعوت یعنی هر جا اعمال قدرت میشود قبل از آن باید دعوت باشد و بدون ابلاغ دست به اقدام نزنیم؛ اصل مقابلهبهمثل، اصل رافت و رحمت، اصل غلظت بهعنوان اصل خاص، اصل حمایت از مستضعفان، اصل وحدت اسلامی، اصل تألیف قلوب، اصل بازدارندگی (ارهاب قرآنی)، اصل مدارا با مردم نه فقط مسلمین از قرآن و سنت قابلاستفاده است لذا ما میتوانیم از ظرفیت مردم در سراسر جهان بهره ببریم.
اولویت عزت بر سایر اصول
وی با اشاره به ارتباط اصل عزت، حکمت و مصلحت با قواعد فقهی بیان کرد: این قاعده از سوی یک فقیه ترسیم شده ازاینرو در چارچوب شرع است لذا ایشان نمیفرماید که عزت یعنی قدرت داشتن به هر نحوی برای ما جایز است؛ البته من معتقدم که این سه اصل، سه اصل است نه یکی که عزت در آن از جنس مبانی است و مصلحت و حکمتی را هم که میخواهیم برای کسب عزت است.
اسلامی با اشاره به اهمیت عرف در بحث فقه بینالملل افزود: اگر عرف جهانی از یک حرکت ما تلقی بدی داشته باشد ما مجبوریم که آن را تعدیل کنیم ولو اینکه کار درستی هم هست مانند برخی تعزیرات که در عرف بینالمللی مورد پسند نیست لذا آن را کنار گذاشتهایم؛ یا اگر برخی فقها قمهزنی را مصداق ضجه تلقی کنند ولی در عرف باعث وهن است باید آن را کنار بگذاریم و تعطیل کنیم.
منبع: شبکه اجتهاد.


