اشاره: فقه محیطزیست و منابع طبیعی، سابقه زیادی ندارد و نگاشتههای آن، عمر خیلی طولانی ندارند. شاید بتوان یکی از اولین نگاشتههای فقه شیعی در عرصه محیطزیست را کتاب «فقه البیئه» مرحوم آیتﷲ سید محمد حسینی شیرازی دانست. در زیر گزارشی انتقادی از این کتاب، از نگاه شما میگذرد:
کتاب «فقه البیئة» اثر مرحوم آیتﷲ سید محمد حسینی شیرازی، در ۱۱ عنوان اصلی به ترتیب زیر سازمان داده شده است:
اسلام و محیطزیست؛ زیان رسانیدن به دیگران؛ محیطزیست طبیعی؛ اقسام آلودگیها در طبیعت و محیطزیست؛ اسراف و آلودگی؛ نابودی کشاورزی و نسل انسانها؛ سموم نابودکننده حشرات؛ لایه اُزن؛ پسآبهای صنایع؛ سهم جنگها در آلودگی طبیعت و ویرانگری آن و ارزش صلح و آلودگی معنوی.
اين كتاب در يك جلد، در قطع وزيري و در ۲۶۴ صفحه به چاپ رسيده است. ناشر آن «مؤسسه الوعي الاسلامي» بيروت، است كه آن را با جلد گالينگور در سال ۱۴۰۰ ه.ق منتشر كرده است.
پيشينه فقهي آیتﷲ سيد محمد حسيني شيرازي، حاكي از تسلط و احاطه كامل اين فقيه بر مباحث فقهي امروزي است؛ ازآنجاکه فقه محیطزیست جزء مسائل مستحدثه محسوب میشود، لذا باتوجهبه درجه علمي آیتﷲ حسيني شيرازي، میتوان انتظار داشت كه كتاب، راهگشا و پاسخگوي سؤالات مطرحشده در ابتداي كتاب باشد.
در پیشگفتار کتاب، مؤلف، واژه «بیئه/ محیطزیست» را تعریف کرده است. از نگاه مؤلف، واژه محیطزیست معنایی گسترده دارد و آموزههای دینی احکام سازندهای درباره ابعاد مختلف محیطزیست آدمیان به ارمغان آورده که عمل بدانها سعادت مادی و معنوی بشر را رقم خواهد زد.
در این مقدمه، از محیطزیست فرهنگی، محیطزیست طبیعی و محیطزیست معنوی سخن به میان آمده است. مؤلف درباره «محیطزیست فرهنگی» معتقد است که آمیزهای از باورها، دانش، قانون، اخلاق، عرف و عادات مردم و مسائلی ازایندست، محیطزیست فرهنگی را شکل میبخشد که تأثیر فراوانی بر چندوچون تربیت و رشد انسان از آغاز انعقاد نطفه در رحم مادر دارد. محیطزیست طبیعی، موضوعی است که این کتاب ـ به جز صفحاتی اندک از آن ـ بدان اختصاصیافته است.
وی، بر این اعتقاد است که محیطزیست طبیعی، فرهنگی و معنوی در شکلگیری جسم و جان آدمی سهمی به سزا دارد و انسانها هرگز نباید از تلاش در راه بالندگی و حفظ سلامت آن باز ایستند.
اسلام و محیطزیست
مؤلف برای ورود به مباحث دینی محیطزیست در آغاز کلیاتی از آموزههای اسلام را بیان کرده است. ایشان در این باره مینویسد: احکام اسلامی درباره محیطزیست فراوان است و متنوع، گروهی از این احکام ـ چه مستحب و چه واجب ـ ایجابی هستند و مسلمانان را به انجام اعمالی درباره طبیعت و محیطزیست فراخواندهاند.
آسمان برافراشته، زمین گسترده، کوههای بلندقامت، درختان سرسبز و خرم، رودخانههای دلانگیز و روان، دریاها، اقیانوسها، دشتها، درهها، بیابانها، انواع جانوران و حشرات و ستارگان که شتابان در آسمان ناپیدا کرانه در حرکتاند همه حساب شده، بهاندازه، از سر دقّت و حکمت آفریده شده است؛ ازاینرو خدا همواره به آدمیان هشدار میدهد که این نظم شگفتانگیز طبیعت را که حیات آدمیان و دیگر موجودات زنده در گرو آن است بزرگ و بشمارند و آن را پاس دارند و از هرگونه فساد در کشاورزی و نسل آدمیان و اسراف در بهرهوری از طبیعت بپرهیزند که پیامدهایی بس وخیم و زیانبار دارد. بدین ترتیب، آدمیان می باید خود و طبیعت را بشناسند و از سودمندیهای طبیعت و زیانهای ویرانگر و جبران ناشدنی تخریب آن آگاه گردند و همواره از آن غفلت نکنند و در حفظ و سلامت آن بکوشند.
احکام سلبی اسلام درباره طبیعت و محیطزیست
الف: فساد در زمین: از دیدگاه مؤلف، اسلام دو حکم سلبی و منفی در این باره دارد که بسیار قابل توجه است؛ اول، نهی از هرگونه ویرانگری طبیعت و تخریب در آن، که قرآن از آن با عنوان «فساد فی الارض» یاد می کند و این خطرناک ترین و بزرگ ترین عنوانی است که مجرمان می توانند بدان متصف گردند.
ب: قاعده لاضرر: از آیات قرآن، سخنان معصومان ـ علیهمالسلام ـ و دیدگاه فقیهان بهروشنی استفاده میشود که ضرر زدن به دیگران جایز نیست. بر طبق گروهی از آیات، شمار زیادی از روایات، سیره عقلا و اجماع فقها هیچ مسلمانی مجاز نیست به دیگران ضرر برساند. آلوده ساختن محیطزیست و نابود کردن طبیعت و منابع طبیعی از روشنترین نمونههای زیان زدنِ به دیگران است که اسلام با قاطعیت آن را مردود شمرده است.
وجوب حفظ نسل انسان
لزوم حفظ نوع انسانی را بر قاعده لاضرر باید افزود. از نگاه اسلام، انسان گل سرسبد آفرینش و آفریدهای است که در خلقت او نهایت دقت بهکاررفته است، چنان که خدا به خود دستمریزاد میگوید. وجوب حفظ نوع و نسل انسانی از مهمترین واجبات شرعی و الهی است که مؤلّف بر آن تأکید میورزد.
انواع آلودگیها
آلودگی هوا، آب، خاک و بسیاری از ضروریترین عوامل بقای حیات موجودات زنده، ارمغان تمدن و صنعت در روزگار ماست؛ به عبارتی دیگر از دستاوردهای چگونگی و چندوچون مدیریت رهبران بسیاری از کشورهای جهان است. مؤلف در این بخش به انواع آلودگیها اشاره کرده و تأکید میورزد که نباید آلودگیهای معنوی را بهحساب نیاورد یا آنها را دستکم گرفت؛ چه این که محیطزیست انسان تنها زمانی میتواند مطلوب و سازنده باشد که از آلودگیهای معنوی و مادی، هر دو، پالایش گردد. اما بههرحال در اصطلاح علمی، آلودگی محیطزیست را اینطور تعریف کردهاند: «دگرگونی در اوصاف و ترکیب طبیعی عناصر حیاتی و مؤثر بر محیطزیست انسان که بارزترین مصادیق آن، آب، هوا و خاک است. این آلودگی زمانی خطرآفرین میشود که ماهیت و ترکیب این عناصر را تغییر دهد و از آب، هوا و خاک استفاده ناصحیح شده و آنها را به افزودنِ عناصری بیگانه بیالاید …»
خمیره زندگی انسانها در روزگار ما در برخورد با طبیعت شکل گرفته که بسی ویرانگر و زیان آور بوده است. برخلاف مردمان گذشته که جدالشان با طبیعت برای زنده ماندن بود، در زمان ما جدال انسان با طبیعت بهمنظور دستیابی به رفاه بیشتر است؛ رفاهی پایانناپذیر که صرفاً با تسخیر مواهب طبیعی میتوان به آن دست یافت، مواهب طبیعی نیز پایانپذیر و نابود شدنی است. حاصل آن که این راه در نهایت به نابودی طبیعت و محیطزیست و انقراض بسیاری از گونههای گیاهی و حیوانی خواهد انجامید.
آلودگی، بحرانی جهانی
مهمترین فصلهای بعدی کتاب به مصادیق آلودگی طبیعت، از قبیل آلودگی هوا، آلودگی آب، آلودگی خاک، آلودگیهای صوتی و … اختصاصیافته که هر موضوع از دو زاویه علم و دین بررسی شده است.
در مقدمه بحث، مؤلف به این نکته اشاره کرده که آلودگی در روزگار ما به یک بحران جهانی بزرگ تبدیل شده و به منطقه و اقلیم خاصی تعلق ندارد.
آلودگی هوا
هنگامی که در یک صبح زود به دور از دود برآمده از ماشینها و کارخانهها، نفس عمیق کشیده و دمها و بازدمها را تکرار میکنیم احساس شادابی و سبکی به ما دست میدهد و درمییابیم که هوای پاک و لطیف چه اندازه در نشاط و سلامت انسان مؤثر است. در اهمیت و ارزش هوای پاک، همین بس که حیات آدمیان و حیوانات بدان وابسته است و سازوکارهای درون بدن انسان با آن تنظیم میگردد. هر مقدار هوا پاکتر و لطیفتر باشد تندرستی و سلامت جسمی و شادابی و نشاط روحی انسان افزونتر خواهد بود. هوای پاکیزه کسالت، خستگی و افسردگی را میزداید و در ژرفای وجود آدمی تازگی و طراوت میآفریند.
مؤلف در این بخش ضمن اشاره به اهمیت هوا و پاکی آن، انواع آلایندههای هوا را توصیف کرده و به چندوچون تأثیر آنها بر آلودگی هوا پرداخته و در پایان راه حل هایی برای پاکیزه ساختن هوا ارائه داده و دیدگاه اسلام را در این باره بهصورت مستند فراروی خوانندگان نهاده است.
آلودگی آبها
مؤلف در این بخش بهتفصیل آلودگی آبها، اقسام مختلف آن، سهم نفت در آلودگی دریاها، و دیگر آلایندههای آب و راههای پیشگیری و مبارزه با آنها سخن گفته و به نقش رژیم صهیونیستی اشاره کرده و در پایان با نقل روایات و سخنان معصومان ـ علیهمالسلام ـ این بخش را به فرجام برده است. در این بخش، مؤلف روایات متعددی را گزارش کرده که بر پایه آنها نباید آبها را آلوده ساخت.
آلودگی خاک
خاک عنصری است که نزد بسیاری از انسانها بی ارزش جلوه می کند؛ چه آن که بی هیچ زحمت و منتی در اختیار انسان قرار می گیرد. اما حقیقت چیز دیگری است. خاک، عنصری است گران قیمت و صدافسوس که در هر سال میلیاردها تن خاک حاصلخیز در جهان به سبب فرسایش از چرخه انتقاع خارج میگردد. قرآن کریم با تعبیرهای مختلف اهمیت و ارزش خاک را به انسان می شناساند و می کوشد در این باره تنبه آفریند.
مؤلف در این بخش کوشیده است با ذکر گروهی از آیات و روایات اهمیت خاک را بنمایاند و ارزش و سودمندیهای آن را از نگاه قرآن و روایات تبیین کرده و به مسئولیت انسان در برابر حفاظت از آن توجه دهد.
حرمت آلودهکردن دریاها
در این بخش از کتاب، مؤلف نخست به سودمندیهای عظیم دریاها برای آدمیان و آبزیان اشاره کرده، آنگاه آلودهکردن دریاها را از مصادیق «فساد در زمین»؛ «تبدیل نعمتهای الهی به نقمت» و «کفران نعمت خداوندی» دانسته و آن را در زمره گناهان به شمار آورده و سپس درباره نشت نفت از کشتیهای نفتکش و تخریب چاههای نفت بهواسطه جنگها و سهم عظیم این مسئله در آلودگی آب دریاها سخن به میان آورده است.
آلودگی غذا و دارو
بخشهایی از کتاب به آلودگی غذا و داروهای مورد مصرف مردم جهان اشاره دارد. مؤلف به شرح، این دو نوع آلودگی را تبیین و راههای مبارزه با آن را طرح کرده است.
لایه اُزن
مؤلف در بخشی از کتاب به پدیدآمدن شکاف در لایه ازن، زیانهای عظیم و غیرقابلجبرانی که از این ناحیه بر منافع انسانها و سلامت آنان و حفاظت از حیات در کره زمین وارد میشود، پرداخته است. در لابهلای مطالب یاد شده بارها مؤلف از نظام شگفتانگیز و متقن طبیعت و محیطزیست بشری سخن به میان آورده است.
امتيازات كتاب
يكي از مزاياي كتاب حاضر، تقسیمبندی دقيق و كامل آن است. شايد بهسختی بتوان در ميان كتب موجود كتابي درباره آلودگیهای زیستمحیطی يافت كه به اين جامعيت، مباحث را با طبقهبندی قابلقبول ارائه كرده باشد.
يكي ديگر از مزاياي ديگر اين كتاب، تنوع مباحث آن و ارائه نظم جديد در نگارش است. نويسنده بر خلاف كتب تخصصي ديگر كه در آنها سير استدلالي و تبيين مطالب، در يك راستا قرار دارد، مطالب خود را بهصورت تركيبي ارائه كرده است؛ يعني در برخي موارد، تبيين و بيان تاريخچه و رخدادهاي تاريخي در ابتدا قرار دارد و بعد به ادله پرداختهشده است و در برخي موارد ديگر مباحث تاريخي پس از ادله بيان شده است. اين شيوه نگارش باعث عدم خستگي خواننده از مطالعه كتاب میشود.
نقد كتاب
كتاب حاضر گرچه با موضوع فقه محیطزیست نگاشته شده است، اما عنوان روي جلد آن (البيئة) نشانگر اين است كه بررسي مسائل زیستمحیطی بيشتر موردتوجه و نظر نويسنده بوده تا بررسي ادله فقهي و ارائه حكم مستدل آن؛ با رجوع به محتواي بخشهای مختلف و كنكاشي در شيوه ارائه بحث نويسنده، میتوان به مؤيدات زيادي براي اين سخن دست يافت كه مقصود نويسنده از نگارش اين كتاب نهتنها فقه محیطزیست نيست، كه چهبسا هدف اصلي، بيان موضع كلي اسلام در ابعاد مختلف فقهي، اخلاقي، حقوقي و جامعهشناختی درباره محیطزیست و نحوه تعامل با آن است. در اكثر احكام فقهي ارائه شده در حفظ و نگهداري محیطزیست، مبناي اخلاقي پررنگتر از مبناي فقهي آن است و در برخي موارد كه به طور مستقيم به حقوق شهروندي يا بینالمللی اشاره شده است تنها به بيان حكم فقهي اكتفا شده است و ادله آن مورد بررسي قرار نگرفته است.
در برخي موارد بيان تاريخي، مبناي كلام نويسنده قرار میگیرد. بهعنوانمثال، نويسنده در بخش آلودگي درياها و آبها، به بيان رخدادهاي تاريخي همچون جنگ عراق و كويت میپردازد و صدام را بهعنوان عامل آلودگي خلیجفارس معرفی میکند. در جايي ديگر با اشاره به آلودگي ناشي از فناوري انرژي هستهای، اسرائيل را مهمترین آلودهکننده شيميايي جهان معرفي میکند.
در مجموع آنچه به نظر میرسد اين است كه كتاب حاضر كتابي تخصصي و استدلالي درباره مباني فقهي محیطزیست و حفظ يا آلودگي آن نيست و نمیتوان از آن با اين عنوان نام برد.
//////
این مطلب بخشی از پرونده «مبادی فقه محیط زیست و منابع طبیعی» است با همکاری شبکه اجتهاد تهیه شده و منتشر خواهد شد