حجتالاسلاموالمسلمین دکتر احمدعلی قانع، اگرچه بیشتر در زمینه فقه رسانه و ارتباطات به تألیف کتاب و مقاله پرداخته است؛ اما همواره خود را متعهد نسبت به واکاوی فقهی موضوعات نوپدید نیز دانسته است. نگاشتههایی پیرامون وقف پول و فقه سیاست و امنیت، ناشی از همین دغدغه است. با او که تجربیات زیادی از حضور در کشورهای مختلف و ریاست دانشگاه آزاد اسلامی غنا و مرکز اسلامی سیرالئون داشته است، از آینده فقه انرژی و مسائل فراروی این باب فقهی نوپدید در صدسال آینده گفتگو کردیم. عضو هیئتعلمی دانشگاه امام صادق(ع) معتقد است انرژیهای جایگزین و فقدان مرزهای جغرافیایی، از مهمترین چالشهای فقه انرژی در ۱۰۰ سال آینده خواهند بود. مشروح گفتگوی اختصاصی فقه معاصر، با دانشیار گروه فقه و مبانی حقوق دانشگاه امام صادق(ع) به قرار زیر است:
فهرست مطالب
- 1 فقه معاصر: مهمترین مسائل فراروی فقه انرژی در صدسال آینده را چه مسائلی میدانید؟
- 2 فقه معاصر: آیا پیشفرضها و مبانی فقه انرژی در صدسال آینده تغییر خواهد کرد؟ فکر میکنید این تغییرات در چه بخشهایی باشد؟
- 3 فقه معاصر: آیا شیوه «تحقیق» و «حل» مسائل فقه انرژی در صدسال آینده تغییر خواهد کرد؟ فکر میکنید این تغییرات به چه صورتی باشد؟
- 4 فقه معاصر: ارتباطات میان فقها و حامیان محیطزیست را در صدسال آینده چگونه ارزیابی میکنید؟
- 5 فقه معاصر: برای حل بهتر مسائل مرتبط با فقه انرژی در آینده، چه پیشنهادها و راهکارهایی دارید؟
فقه معاصر: مهمترین مسائل فراروی فقه انرژی در صدسال آینده را چه مسائلی میدانید؟
قانع: یکی از مهمترین مسائل فراروی فقه انرژی، منابع مشترک کشورها است. الآن منابع مشترکی که در اطراف مرز کشورها وجود دارند، بهگونهای تقسیم شدهاند؛ اما این بحث وجود دارد که آیا باید این منابع مشترک کشورها را به نسبت مرز جغرافیایی، بهصورت نصفبهنصف تقسیم کرد یا به نسبت مردمی که هر طرف مرز وجود دارد تقسیم نمود؟ تصور من این است که این یکی از بحثهایی است که در آینده حول مسائل انرژی مطرح خواهد شد.
یکی دیگر از مباحث، حق نسلهای آینده است. در حال حاضر، افراد و کشورها، منابع انرژی را به هر میزانی که میتوانند استفاده میکنند، هم برای سوخت، هم برای پتروشیمی و هم برای سوخت خانگی و مراکز تولیدی. به نظر میرسد که این نوع بهرهوری از منابع انرژی، بهرهوری سفیهانه است. بشر اگر ازاینجهت واقعاً تأمل کند، میتواند برای گرمکردن، از شکلهای دیگری انرژی استفاده کند تا بتواند از منابع نفتی در صنایع دیگر بهرهبرداری کند، کمااینکه از گاز در صنایع پتروشیمی استفاده میکنند. استفاده از منابع نفتی، ضمن ایجاد آلودگی هوا و نازک شدن لایه ازن، آسیبهای مهمی به کشاورزی و محیطزیست میزند. این قبیل مسائل، موضوعات مهم فقها در بحث انرژی در آینده خواهد بود به نظر میرسد در آینده، سبک زندگی بشر در همه کشورها، ازاینجهت کاملاً عوض شود.
مطلب دیگر اینکه احتمالاً بشر در آینده، از انرژی درون زمین یا امواج دریاها و انرژی باد بیشتر استفاده کند و در مقابل، از هیدروکربنهایی که داخل زمین است کمتر بهره بگیرد.
موضوع دیگر، مصرف عادلانه انرژی در داخل کشور است. بهعنوانمثال، در حال حاضر، در مورد بنزین، هرکسی بیشتر برخوردار است بیشتر استفاده میکند؛ بنزینی که با رایانههای بالا هم تولید میشود. اگر بخواهیم این مصرف را عادلانه بکنیم باید بهگونهای دیگر برنامهریزی شود و فقها بیشتر روی این مسئله تمرکز کند؛ چون سبکی که الآن وجود دارد یقیناً سبک عادلانه نیست و روش حرام است. فقه میگوید باید روش عادلانهای جایگزین آن شود. کمااینکه استفاده عادلانه از درآمد انرژی نیز باید برنامهریزی شود. بهعنوانمثال، درآمدهای حاصل از نفت بهصورت عادلانه بین مردم توزیع نمیشود. به طور نمونه، کسانی که در وزارت نفت کار میکنند از حقوقهای بالایی برخوردار هستند که کارمندان بقیه جاها از آن حقوقها بهرهای ندارند. این رفتار ناعادلانه باید ابتدا بهخوبی شناسایی شود و سپس حکم صادر شود و در مرحله بعد به دولت پیشنهاد گردد تا سبک ناعادلانه اصلاح شود.
مطلب دیگر اینکه ما به سمت حکومت جهانی حضرت مهدی(عج) پیش میرویم و قطعاً منابع زیر زمینی جزء انفال خواهد بود. انفال نیز متعلق به امامزمان است. حال سؤال این است که آیا در زمان ظهور حضرت، انفال مثل الآن استفاده میشود؟ آیا مرزهای جغرافیایی و سیاسی که در حال حاضر وجود دارد در زمان حضرت نیز وجود خواهد داشت؟ بهاحتمال زیاد، این حدود و ثغور و مرزها در زمان حضرت وجود نخواهد داشت، درنتیجه منابع انرژی دیگر اختصاصی به داخل مرزها پیدا نخواهد کرد؛ لذا کیفیت استفاده از منابع انرژی نیز متفاوت خواهد بود.
فقه معاصر: آیا پیشفرضها و مبانی فقه انرژی در صدسال آینده تغییر خواهد کرد؟ فکر میکنید این تغییرات در چه بخشهایی باشد؟
قانع: بله، تغییر میکند، آن هم از جهات متعدد. یکی از مباحثی که الآن هم وجود دارد منتها فقها به آن نپرداختهاند ولی بعدها به ناگزیر به آن خواهند پرداخت، رفتارها ناعادلانه در مصرف انرژی میان ساکنان یک کشور و میان ساکنان کشورهای مختلف است. این سبک زندگی ناعادلانه ناشی از پیشفرضهای نادرستی است که در آینده انشاءﷲ تغییر پیدا خواهد کرد.
فقه معاصر: آیا شیوه «تحقیق» و «حل» مسائل فقه انرژی در صدسال آینده تغییر خواهد کرد؟ فکر میکنید این تغییرات به چه صورتی باشد؟
قانع: گمان نمیکنیم شیوه تحقیق و حل مسائل تغییری چندانی بکند. البته علم فقه در گذر زمان، به قواعد فقهی جدیدی دسترسی پیدا میکند؛ اما الآن بهصورت قاطع نمیتوان در این باره چیزی گفت.
فقه معاصر: آیا پاسخ فقها به مسائل فقه انرژی، در صدسال آینده، تغییر خواهد کرد؟ فکر میکنید این تغییرات در چه سمتوسویی باشد؟
قانع: قرار نیست سنن و قوانین الهی عوض شود. اگر در موضوعشناسی روشن شود که فقهای سلف خطایی مرتکب شده باشند یا موضوع، ماهیتش تغییر کرده باشد تبعاً حکمی که صادر میکنند و پاسخی که به مسائل میدهند نیز تغییر میکند؛ اما به ضرس قاطع نمیشود چیزی گفت یا مورد و مثالش را مشخص نمود.
فقه معاصر: ارتباطات میان فقها و حامیان محیطزیست را در صدسال آینده چگونه ارزیابی میکنید؟
قانع: یقیناً میان فقها و حامیان محیطزیست، ارتباطات بیشتری برقرار خواهد شد. آنچه تاکنون دیدهایم عملکرد ناصحیح در مورد محیطزیست است که باعث شده است محیطزیست روبهخرابی و فساد برود و مصداق آیه شریفه ظَهَرَ ٱلفَسَادُ فِی ٱلبَرِّ وَٱلبَحرِ بِمَا کَسَبَت أَیدِي ٱلنَّاسِ لِیُذِيقَهُم بَعضَ ٱلَّذِي عَمِلُواْ لَعَلَّهُم یَرجِعُونَ(روم: ۴۱) گردد. وقتی دیده میشود که کره زمین رو به ویرانی است و لایه ازن رو به سوراخ شدن است حامیان محیطزیست بیشتر خواهند شد و دست کمک به فقها نیز بیشتر دراز خواهند کرد و فقها نیز به این مسائل بیشتر توجه خواهند نمود؛ لذا ارتباطات ازاینجهت بیشتر خواهد شد. چه بسا علم نیز پیشرفت کند و انرژیهای دیگری کشف شود که خطرات و آسیبهای زیست محیطی کمتری داشته باشد.
فقه معاصر: برای حل بهتر مسائل مرتبط با فقه انرژی در آینده، چه پیشنهادها و راهکارهایی دارید؟
قانع: فقها با شناخت بهتر این موضوعات، باید زمینه حلوفصل مشکلات را بیشتر آماده کنند. شناخت موضوع نیز به این است که از کارشناسان فن استفاده نمایند تا منابع انرژی را بهدرستی معرفی کنند و با آنها ارتباطات بهتری برقرار نمایند؛ چون با توضیحات این کارشناسان، مسئله را بهتر درک میکنند. چنانچه الآن نیز در مسائل بانکی، فقیهی که از نظرات کارشناسان مسائل بانکی استفاده میکند موضوع را بهتر درک کرده و با درک درست موضوع، احکام آن را نیز بهخوبی میتوانند استنباط کند؛ بنابراین پیشنهاد مشخص من این است که فقها با کسانی که با دانشهای مربوط به انرژی سروکار دارند ارتباطاتشان را بیشتر کنند.