این کتاب مشتمل بر یک مقدمه و ده فصل است. در مقدمه، در مورد پیشینهای از تعامل و نحوه برخورد انسان با محیطزیست صحبت میکند و متذکر میشود که داشتن محیطی سالم برای زندگی یکی از نعمتهای الهی و از امور موردتوجه مردم است. پیشازاین، به سبب اینکه مسئله آلودگی هوا بهصورت جدی مطرح نبود و آدمیان از نعمت داشتن محیطی پاک برخوردار بودند و طبیعت مورد تهاجم بیرحمانه داعیهداران رشد و ترقی واقع نشده بود؛ خطر آلودگی محیطزیست توجه زیادی را به خود معطوف نکرده بود. انسان از بدو خلقت با تمام وجود از طبیعت هراس داشت. خطر جانوران درنده، خطر آبوهوای نامساعد و خطر محیطزیست وحشی؛ اما همین طبیعت، ضروریات زندگی او ازجمله غذای گیاهی یا جانوری را به وی ارزانی میداشت. سپس انسان ماهر به یاری اندیشه و به کمک ابزار خود را برای رویارویی با خطرها آماده کرد و به مهار عوامل طبیعی و رام نمودن آنها و بالاخره بهرهکشی از آنها در جهت منافع خودپرداخت. انسانها با اتحاد و کوشش توانستند جنگلها را بهصورت زمینهای آباد و قابلکشت درآورده، مسیر جریان آب رودخانهها را تغییر داده، به ساختن بناها و آثار غولآسا مانند اهرام مصر اقدام کنند. بااینحال تمامی این اقدامات به همان اندازه که جمعیت بشری تابع فراز و نشیب برخاسته از رویدادها جنگها بیماریهای مسری و یا بلاهای طبیعی است، محدود میماند.
به باور نویسندگان کتاب، انقلاب صنعتی، همراه با پیشرفتهای علمی فنی و پزشکی، اوضاع را دگرگون ساخت. از سده هجدهم، عواملی چون افزایش و گسترش کشاورزی و انفجار جمعیت، تغییرات و دگرگونیها را سرعت بخشیدند. انسان بیشتر از همیشه به راهها و وسایل پیشرفتهتری مجهز شد که در راه جاهطلبیها و بلندپروازیهایش برای چیرگی بر نیروهای طبیعت و تولید به کار میرفت. اقتصاد نوین بر اثر جنون آزمندی برگرفته از اندیشه رشد مداوم اقتصادی، درصدد کشف روشهای بهرهبرداری هرچه بیشتر از منابع طبیعی برآمد که با تخریب بیشتر آنها نیز همراه بود؛ در واقع انسان اقتصادی بر این باور بود که میتواند از ذخایر و منابعی که طبیعت به وی ارزانی داشته است جاودانه استفاده کند. باوجوداین از زمانهای گذشته افرادی ولو اندک اعتقاد به پایانپذیری منابع طبیعی داشتند. در واقع منابع طبیعی ثروتهای خدادادی است که هرچند بشر در ایجاد آنها دخالتی نداشته و خداوند آنها را در دامان مهربان طبیعت قرار داده است، اما انسان میتواند با روشهای مدیریتی حسابشده مدتزمان بهرهبرداری از آنها را افزایش داده، موجبات تجدید برخی از این منابع را فراهم آورد. این در حالی است که بیتوجهی به این ثروتهای خدادادی و استفاده بیرویه از آنها سبب محرومیت نسلهای آینده و حتی نسل فعلی از منافع این منابع میشود و محیطزیست را تخریب میکند.
طبق آنچه در مقدمه کتاب آمده است، در دهههای اخیر بحرانهایی زیستمحیطی پدید آمده که دامنه آن علاوه بر انسان جانوران و گیاهان را نیز در برگرفته است. مشکلات زیستمحیطی که با آنها مواجهیم عبارتاند از تغییرات آبوهوایی تخریب لایه ازن، تخریب خاک (فرسایش و بیابانزایی)، منابع آب، منابع جنگلی، ضایعات شیلات، آتشسوزی، آلودگی سمی، کیفیت محیطزیست شهری، تنوع زیستی و غیره. بروز این حوادث سبب شد تا جوامع انسانی به این مسئله توجه بیشتری کنند؛ ازاینرو در حال حاضر بیش از ۲۳۰ پیمان بینالمللی زیستمحیطی وجود دارد که بیشتر آنها طی سی سال گذشته منعقدشدهاند اما این پیمانها به سبب اجرای نادرست تأثیر زیادی نداشتهاند. در این راستا نظامهای گوناگون اقتصادی و بهتبع آن دولتها درصدد تبیین حقوق مالکیت و شیوههای بهرهبرداری از این منابع برآمدهاند.
به نظر نویسندگان کتاب، منابع طبیعی در کنار سایر عوامل تولید نقش فراوانی در تولید کالاها و خدمات در سطح خرد و در پیشرفت اقتصادی کشورها در سطح کلان دارد. در دانش اقتصاد منابع هزینههای اجتماعی استفاده از منابع طبیعی موردتوجه قرار میگیرد که علاوه بر هزینههای خصوصی، هزینههای خارجی را هم در برمیگیرد. در واقع هنر این دانش این است که هزینههای خارجی را برای تولیدکننده تبدیل به هزینه داخلی میکند. تولیدکننده یک کالا باتوجهبه اصل حداکثرسازی سود خود، تنها هزینههای خصوصی تولید کالا را در محاسبات خود قرار میدهد و زیر بار هزینههای خارجی که بر اجتماع تحمیل میکند بهصورت داوطلبانه نمیرود. درنتیجه این هزینهها بر بخش عظیمی از جامعه تحمیل میشود. از مهمترین دلایل استفاده نامعقول از منابع زیستمحیطی مدنظر قرارندادن منطق اقتصادی در مدیریت و بهرهبرداری از این منابع است. در حال حاضر این مسئله بهعنوان یک اصل پذیرفتهشده در جهان است که منابع محیطزیستی در ردیف سایر منابع کمیاب قرار داشته و چون آینده توسعه اقتصادی به این منابع وابسته است، در استفاده از آنها باید عقلانیت اقتصادی رعایت شود چراکه منطق اقتصادی حکم میکنند اگر از یک عامل برای تولید استفاده میکنیم، باید سهمی را که متناسب باارزش تولید آن است در نظر بگیریم. امروزه بهرهگیری از دانش اقتصاد محیطزیست و استفاده مؤثر از ابزارهای اقتصادی سازوکارهای بازار و سایر محرکهای تشویقی برای دستیابی به رشد اقتصادی پایدار در بسیاری از کشورهای جهان به یک مسئله اساسی تبدیلشده است؛ زیرا منابع و عوامل تولید از عناصر اصلی پیشبرد توسعه پایدارند.
درنتیجه اهمیت مسائل و مشکلات زیستمحیطی از یکسو و ضرورت پیشبرد توسعه اقتصادی از سوی دیگر، رویکرد جدیدی را برای تلفیق همهجانبه توسعه اقتصادی و حفاظت از محیطزیست پیش روی محافل علمی و کارشناسی جهان قرار داده است که در این کتاب به این مهم پرداخته شده است.
فهرست مطالب
اهداف کلی کتاب
اهداف کلی این کتاب، بررسی مالکیت و بهرهبرداری از منابع طبیعی و چگونگی اداره محیطزیست است. در این راستا، نظریههای مختلف بررسی میشود. یکی از مباحث محوری در بحث منابع بهرهبرداری بهینه از آنها و رعایت حقوق نسلهای مختلف است؛ تقسیمبندی این منابع، بررسی شاخصهای کمیابی، سیاستهای کنترل تخریب منابع و روشهای ارزشگذاری این منابع از دیگر مباحثی است که در این درس مطالعه میشود.
فصلهای کتاب
کتاب حاضر مطابق سرفصلهای جدید مصوب درس اقتصاد منابع و محیطزیست در ده فصل تدوینشده است.
در فصل اول مفاهیم و کلیات مرتبط با اقتصاد منابع طبیعی و محیطزیست بررسیشده است. به سبب ارتباط محکم منابع طبیعی و محیطی با توسعه پایدار در فصل دوم مباحث مرتبط با توسعه پایدار همانند ابعاد توسعه پایدار و ارتباط آن با محیطزیست و عدالت بیننسلی تشریح شده است. در فصلهای سوم تا ششم مباحث اقتصادی محیطزیست شامل بازار منابع زیستمحیطی، موارد شکست بازار و ضرورت دخالت دولت و سیاستهای محافظت از محیطزیست بیان گردیده است. در فصول هفتم و هشتم کتاب به ترتیب به محیطزیست در ایران و جهان پرداخته شده است. در فصلهای نهم و دهم نیز بهرهبرداری از منابع تجدیدپذیر و تجدیدناپذیر موردمطالعه قرار گرفتهاند. ویژگی کتاب حاضر این است که در تمامی فصول ملاحظات اسلامی متناسب با فصل بررسی و در پایان هر فصل پرسشهایی مرتبط یا مطالب فصل آورده شده است.