نقدی بر کتاب «امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر در اندیشه اسلامی»

پرونده فقه حدود اختیارات حکومت در استفاده از امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر/22

کوک نه‌تنها از کنار سنت و سیره نبوی به‌راحتی و به بهانه کمبود منابع می‌گذرد، بلکه نظام معرفتی موجود در قرآن و احادیث نبوی و احادیث اهل‌بیت، مخصوصاً سیدالشهدا را وامی‌نهد و با خلاصه کردن حداکثری ابوذر و امثال او، می‌کوشد تا زودتر به نقل داستان‌های مختلف گمنامان بی‌اهمیتی چون زرگر مرو، صفیه بنت نهیک و حتی سگ سلیمان بن مهران اعمش برسد و درعین‌حال اشکال «نپرداختن به جریان‌های مهم یا آمران و ناهیان جریان‌ساز» را بلااثر و بی‌موضوع کند.

کتاب «امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر در اندیشه اسلامی» اثر مایکل کوک را شاید بتوان مهم‌ترین و مفصل‌ترین اثری دانست که دررابطه‌با این باب فقهی به نگارش درآمده است. نگارش این اثر توسط یک مسیحی مستشرق انگلیسی‌زبان، شگفتی فراوانی را در محافل علمی موجب گردید. در کنار همه تعریف‌ها و تمجیدها، برخی نیز کتاب را دارای سویه‌های ظریف ضد شیعی و ضد ایرانی می‌دانند. در زیر گزیده یکی از این نقدها را می‌خوانیم. [۱]

کتاب امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر در اندیشه اسلامی اثر مایکل آلن کوک، مستشرق انگلیسی و استاد دانشگاه آمریکا، هر چند رویکرد فقهی آن برجسته است، اما دیدگاه‌های مذاهب مهم‌تر را در ابعاد مختلف کلامی، فقهی، حدیثی و… گردآورده است. آشنایی اولیه جهان غرب، با حکومت‌ها و سرزمین‌های اهل‌سنت بود و بعدها مستشرقین اروپایی اسلام را از دریچه مذاهب و آثار آنان شناختند؛ بنابراین به‌صورت پیش‌فرض، فقه اهل‌سنت و دیگر علوم و اندیشه‌های آنها مانند کلام، تفسیر، حدیث و… را اصل و دیگر مذاهب را فرع و متأثر از آنها و شکل گرفته در قرون بعدی می‌دانند. آشنایی‌های بعدی آنها با تشیع باعث نشد برداشت‌های اولیه و پیش‌فرض‌های خود را در باب اسلام تصحیح کنند – البته اقتضائات و ناکامی‌های مختلف نظری و عملی در دهه‌های اخیر، آنها را تدریجاً واداشت تا در بخش‌هایی از اندیشه خود تجدیدنظر کنند.

متأسفانه «مایکل کوک» بر پایه نظریات و پیش‌فرض‌های شرق‌شناسانه، چون شیعه را اصیل نمی‌داند، او را در بسیاری از احادیث، مخصوصاً احادیث «امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر»، وامدار و قرض‌گیرنده از اهل‌سنت و در کلام به‌شدت متأثر از معتزله معرفی می‌کند.

اثر «مایکل کوک»، «امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر» را به ضد خودش تبدیل می‌کند. کتاب امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر در اندیشه اسلامی تألیف مایکل کوک، اطلاعات خام و پراکنده زیادی از مذاهب مختلف جمع‌آوری کرده است. او در بخشی از نتیجه‌گیری‌های خود، به اشتراکات و کلیاتی در باب امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر می‌رسد که در عموم مذاهب اسلامی و – بعضاً در دیگر شرایع الهی – آمده است. او احیاناً به تفاوت‌ها هم اشاره کرده و گاهی نیز جملاتی در تمجید از این کلیات بیان نموده است. تقریباً همه مذاهب و علمای آن به این کلیات و تفاوت‌ها واقف‌اند و ازاین‌جهت، این کتاب کار مهمی انجام نداده است البته تجمیع اطلاعات پراکنده، کاری لازم و ضروری است، به شرطی که چینش و تنظیم جدید، تحلیل و تصویری متفاوت از واقع منتقل نکند.

اما بر خلاف تصور عمومی، برجستگی کتاب او به این خاطر نمی‌تواند باشد؛ بلکه به نظر می‌رسد تمایز و اهمیت این کتاب بیش از هر چیز به لحاظ تحلیل‌ها و تصویرسازی‌هایی که انجام داده است. یکی از مهم‌ترین این تصویرسازی‌ها که به ظرافت در کتاب گنجانده شده، تحلیلی است که از امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر در شیعه معاصر ارائه می‌دهد.

مایکل کوک در این کتاب، ابتدا تلاش می‌کند ظرفیت بزرگ اجتماعی و فرهنگی امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر را خنثی یا کم‌اثر کند؛ بنابراین پس از ارائه تصویری سکولار و بریده از وحی، تدریجاً ذهنیتی ضد فرهنگی، خشن و آشوبگرانه از آن به خواننده منتقل می‌کند.

او با اشاره‌های پراکنده و ضعیف، الگوهای اصیل سنت اسلامی مانند سیره نبوی و قیام حسینی (علیه السلام) را به‌صورت حاشیه‌ای مطرح می‌کند تا بتواند جریان‌های سطحی، خشن ظاهرگرا را به‌عنوان عرف مرجع در فهم، احکام و اجرای آن، برجسته و به‌عنوان الگو معرفی کند. این گروه‌ها که در رأس و ریشه آنها حنابله هستند، با وجود قلت، معمولاً بین مسلمانان دردسرساز بوده‌اند اما کاری به حاکمان و ظالمان نداشته‌اند.

نهایتاً کوک، انقلاب اسلامی و شیعه معاصر را جریانی جدا از بدنه تاریخی و معرفتی جهان اسلام معرفی می‌کند که در حاشیه مذاهب اصلی و اولیه و با تحریف و تغییر در آموزه‌های آنها رشد کرده است و حتی فتاوا و آموزه‌های بنیادین و انقلابی آن که جهان معاصر را تکان داده و توجه جهان اسلام و جوانان مسلمان دیگر مذاهب را به خود جلب نموده است، با شیعه عصر امامان نیز نسبتی ندارد؛ بنابراین دلبستگی به شعارها و پیام آن نمی‌تواند راه درستی برای علاقه‌مندان به اسلام اصیل و بازگشت به دوره مجد و عظمت اسلام باشد.

طراحی برای کنترل و توقف روند تأثیر جهانی انقلاب اسلامی

برای کنترل انقلاب اسلامی که در حال تبدیل به جریان عظیمی در امت اسلامی و بلکه در سطح جهان بود، طراحی‌های مختلفی انجام شده است:

۱- از یک طرف باید جریان‌های رقیب با شعارهای مشابه اما محتوا و عملکردی بسیار ارتجاعی، خشن و نازل، برجسته و بازتولید می‌شدند تا از یک طرف جذابیت جهانی انقلاب اسلامی و شعارهای از بین برود و از سوی دیگر، در درون امت اسلامی، گرایشات و جریان‌های سنتی سنی را به خود جذب کرده و مانع جذب آن به انقلاب اسلامی شود.

۲- از سوی دیگر شروع به بازخوانی دوباره شعارها، احکام و معارف محوری انقلاب اسلامی نمودند تا آنها را به نوعی تحریف معنوی کنند. به‌عنوان‌مثال امربه‌معروف و نهی از منکری از شعارهای اصلی جریان‌های انقلابی و اسلامی است، اما باید نشان داده می‌شد که بر حسب اتفاق، هویتی سکولار و عرفی دارد که نمی‌تواند به حضور حداکثری دین در زندگی بینجامد و بیش از آنکه ریشه در وحی داشته باشد، ریشه در رفتار مسلمانان قرون سوم به بعد داشته است. در واقع امر به معروفی که اکنون می‌شناسیم، بازسازی و تفسیر خود مسلمانان است، نه آنچه که دقیقاً قرآن، حدیث و سنت نبوی گفته است.

۳- در این راستا باید یک الگوی زنده در دوره معاصر و درعین‌حال متصل به سنت‌های کهن و مذاهب قرون اولیه نشان داده می‌شد. بهترین جریان و مذهبی از مسلمانان که می‌توانست یک امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر خنثی، سطحی، سکولار و در خدمت حکام و پادشاهان را به نمایش بگذارد و ضمناً امتدادش تا دوره معاصر هم برسد، سیره مسلمانان حنبلی مذهب است که اکنون بیش از هر فرقه دیگری، مدعی اسلام اصیل و بازگشت به سلف صالح و برپایی امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر هستند و به‌عنوان یک الگوی کامل و اصیل اسلامی برای عینی کردن و نمایش این آموزه معرفی و تبلیغ می‌شوند.

۴- از دیگر سو باید وانمود می‌کردند که انقلاب اسلامی که در ایران روی داده است و به بیداری جهان اسلام منتهی می‌شود، جریانی است که به دلیل خواستگاه شیعی، نه‌تنها نسبتی با اسلام اصیل ندارد بلکه حتی با تشیع اولیه نیز در تضاد است. از این رو، جریانی بی ریشه است. همچنین مهترین الگوهای الهام بخش که در راس آنها قیام حسینی است باید کم رنگ یا تحریف می‌شد تا یا خنثی و بی اثر شود یا اثری متضاد با هویت و کارکرد اصلی خود را بازتولید کند.

تصویرسازی‌های جدید و متفاوت کتاب از امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر

مایکل کوک توانسته است در کتاب امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر در اندیشه اسلامی، به‌خوبی و در میان انبوهی از جمع‌آوری‌ها و داده‌های خام، طراحی فوق را مستندسازی کند.

در زیر، مراحل این مستندسازی، در بخش‌های مختلف نشان داده خواهد شد:

  1. ۱. نسبت امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر با نقل (قرآن، روایات و سیره)

در بخش اول (مقدمه)، فصل دوم، به‌صراحت می‌گوید که کلمات و بیانات قرآن در باب امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر هم ابهام دارد و هم کلی‌گویی کرده است. نتیجه ابهامات فراوان آن است مفسران نیز هر کدام راهی رفته و بر اساس ذهنیت‌های مذهبی و عقیدتی خود که غیر از قرآن است، نظر داده‌اند. در نتیجه نمی‌توان به‌عنوان منبع معرفتی از قرآن بهره جست. به‌عنوان‌مثال می‌نویسد:

«واژه‌های همانند [کلمات همانند امر و نهی و معروف و منکر و مصادیق مختلف آن که در قرآن آمده است]، این عقیده را تأیید می‌کند که مفهوم قرآنی نهی‌ازمنکر، کلی و مبهم است». [۱]

همین مسئله در باب حدیث هم جاری است. او صریحاً احادیث را خالی از بُعد معرفتی می‌داند که بیش از هر چیز لفاظی‌هایی است تا مسلمانان را از جهت انگیزشی تحریک و تشویق کند.

«ویژگی دیگر احادیث که شایان توجه است، ماهیت آن است. حدیث نه مانند احادیث قرآن از خصوصیات مبهم و کلی این وظیفه سخن می‌گوید و نه مقررات مفصل و دقیقی برای این رفتار وضع می‌کند: بیشتر احادیث مربوط به این است که مؤمنان را به نهی‌ازمنکر تشویق کند یا به شکلی از انجام دادن منکر بر حذر دارد، به عبارتی دیگر، هدفش آن است که روحیه‌ای در آنان بیافریند و نخستین وسیله رسیدن به آن، سخن‌پردازی است». [۲]

سپس به سیره نبوی می‌پردازد و با بیان اینکه چیز زیادی از سیره پیامبر نداریم، پرونده آن را به‌کلی می‌بندد:

«اما حقیقت این است که مطالب مربوط به انجام یافتن این وظیفه در زندگی پیامبر در منابع موجود بسیار کم است». [۳]

مایکل کوک به جزئیات و تفاصیل بی‌اهمیت زیادی می‌پردازد اما وقتی به جریان‌های فوق‌العاده مهم مانند نهضت حسینی و قیام عاشورا یا شخصیت‌های تأثیرگذار مانند ابوذر می‌رسد، به‌سرعت از کنار آنها می‌گذرد. کوک، تنها در بعضی جملات پراکنده که بعضاً در پاورقی ذکر کرده است، به قیام عاشورا اشاره می‌کند، اما آن را مستقلاً مطرح نمی‌کند و به تحلیل تفصیلی یا ورود در جزئیات نمی‌پردازد:

«نویسندگان امروزی در موضوع امربه‌معروف اغلب به حسین علیه‌السلام و زیارت مرقد او اشاره می‌کنند. این روایت را کامبیز اسلامی به اطلاع من رساند». [۴]

این بدان معنی است که کوک عملاً نهضت حسینی را حذف کرده است. شاید بهترین انگیزه آن باشد که امتداد اسلام اصیل و اتصال انقلاب اسلامی و دیگر حرکت‌های اصیل دینی امروز تا عصر پیامبر و تاسی آنها به سیره وحیانی اهل‌بیت (علیهم السلام) برجسته نشود و ظرفیت الگو بودن و الهام‌بخشی آنها به حداقل برسد.

او در بخش اول (مقدمه کتاب)، به‌طورکلی، ارتباط امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر را با وحی و منابع نقلی حاکی از آن، زیر سؤال برده است. این بدان معناست که امربه‌معروف و نهی از منکری که از قرون اولیه رواج یافته و اکنون نیز از آن نام برده می‌شود، به دلیل آنکه به لحاظ معرفتی و نظری، ریشه در وحی ندارد، امری سکولار است نه واقعیت و فرهنگی برگرفته از حقایق قدسی و آسمانی. حتی در آخرین فصل از بخش اول (مقدمه) سیره نبوی و در نتیجه تربیت نبوی نسبت به جامعه اسلامی را در این موضوع، به بهانه کمبود منابع، مسکوت می‌گذارد و به‌سرعت از کنار آن می‌گذرد.

  1. ۲. برجسته کردن رفتار گروهی از مسلمانان در قرن ۳ و ۴

با انقطاع معرفتی از وحی و با فقدان سیره پیامبر و تربیت مستقیم جامعه به دست ایشان، خود عرف و جامعه است که باید بیندیشد و عمل کند؛ لذا فهم، تفسیر، قانونمند کردن و اجرای امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر یک امر عرفی و مبتنی بر قراردادهای اجتماعی و به عبارتی دیگر یک امر سکولار خواهد شد؛ بنابراین کوک در بخش دوم، به سراغ رفتار و سیره عملی مسلمانان می‌رود اما بجای پرداختن به مذاهب و فقهایی که اهل قیام و امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر مسلحانه بوده یا هستند، با ابن حنبل که از دیگران متأخر و شخصیتی منزوی و کاملاً غیرسیاسی داشته است، شروع می‌کند و سپس به حنابله قرن چهارم که آخرین مذهب اهل‌سنت هستند و بیشترین تسامح را در امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر مخصوصاً نسبت به حکام قائل بوده‌اند، آغاز می‌کند و تا حنبلیان نجد و دولت اول آل سعود، ادامه می‌دهد. کوک ابن حنبل و پیروان او را نمادی از عمل‌گرایی و تجسم عینی این اندیشه اسلام معرفی می‌کند:

«استفتائات از ابن حنبل تصویر روشنی از وظیفه نهی‌ازمنکر… برای ما بیان می‌کند شاید این واقعی‌ترین تصویری باشد از جامعه اسلامی پیش از دوران جدید که می‌توان در نظر داشت.» [۵]

وقتی «ابن حنبل» و رفتار حنبلیان قرون بعدی معیار امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر قرار گرفت، حیطه آن را هم باید در رفتار آنها جستجو کرد. دامنه امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر این گروه از مسلمانان آمر و ناهی، عمدتاً در سه عنصر زن، شراب و موسیقی بود که در بسیاری از موارد حتی با اجازه علما، منجر به دخالت در زندگی و حریم خصوصی افراد می‌شد یا بلواها و درگیری‌های فراوانی در شهر ایجاد می‌کرد. آشوب‌های بغداد و درگیری‌های بیهوده و بی‌حاصل بین گروه‌های مختلف اهل‌سنت با یکدیگر یا حنبلی‌ها با شیعیان ریشه در این نوع خاص «امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر» حنبلی داشته است.

کوک در بخش چهارم شیعه را متأثر از معتزله معرفی می‌کند. درعین‌حال شیعیان دوره امامان و اصحاب ائمه معصومین علیهم‌السلام را که به دست امامان خود و بر اساس احادیثی که از امام شنیده یا روایت کرده‌اند تربیت شده‌اند، گروهی می‌خواند که اهل تسلیم و رضا هستند و با عملگرایی و رفتار انقلابی یا سیاسی میانه‌ای ندارند. کوک در بخش‌های مختلف بر این مطلب تاکید دارد. اگر این مطلب را به مطالب فصل ۱۸ از بخش پنجم که بخش آخر است ضمیمه کنید نظریه کلی و اهداف کلان نویسنده کتاب بیشتر خودش را نشان خواهد داد: در فصل هیجدهم از بخش پنجم، به تفصیل فتاوای فقهای معاصر شیعه و از جمله امام خمینی –رحمهم ﷲ- را بیان می‌کند. اما این تشیع و این فتاوا را بی ریشه و در تضاد با تشیع اولیه می‌داند که اهل تسلیم، غیر انقلابی و غیر عملگرا بوده‌اند. او با لحنی طعنه آمیز می‌نویسد:

«شیعیان امامی درگیر فعالیت‌های سیاسی [شیعیان معاصر] بدون شک بسیار خوشحال بودند که در کتاب ابن شعبه نویسنده سده چهارم به خطبه‌ای از سیدالشهدا علیه‌السلام برخوردند که بدر آن نهی‌ازمنکر موضوع اصلی این خطبه بلیغ انقلابی است. اما دقیقاً کمبود چنین مطالبی در کتاب‌های حدیث است که سبب ارزشمندی آنها می‌شود.» [۶]

مایکل کوک، فتاوای انقلابی امام که مبنای نهضت اسلامی بود و به انقلاب اسلامی و تشکیل نظام دینی منجر شد را امری منقطع از سنت و فتاوای فقهای شیعه در طول تاریخ و بی‌سابقه می‌داند:

«این مسائل جمعاً این موضوع را بیان می‌کند که دسته‌ای از منکرات وجود دارد که اهمیت اظهار حق و انکار باطل در آنها بر شرط خطر برتری دارد، مخصوصاً برای علمای دین و رؤسای مذهب؛ اینها منکراتی است که اصول دین اسلام را به خطر می‌اندازد. این رأی جدید بدون هماهنگی با آرای قدما اضافه شده است». [۷]

با این تصویر، انقلاب اسلامی دیگر نمی‌تواند به‌عنوان یک الگوی عمل‌گرا با اهدافی که برگرفته از اسلام اولیه و اصیل است خود را در جهان اسلام مطرح کند. اما مسلمانان پر شور و عمل‌گرا در جهان اسلام نیازمند الگوی جایگزین هستند. جریان‌های حنبلی یا جریان‌هایی که برآمده و بازسازی شده آن هستند، می‌توانند این نیاز رو به تزاید را جوابگو باشند.

مسئله اینجاست که کوک این عمل‌گرایی که نیاز مسلمان معاصر است را به ظرافت، به «تجاوزگری دینی» و زیر پا نهادن «حریم‌های خصوصی» پیوند می‌زند، درعین‌حال روحیه پرشور و رفتارهای پرهیجان الگوی جدید که از قرون اولیه تا عصر حاضر امتداد داشته و البته خود را بازتولید و بازسازی هم کرده است، هیچگاه به مقابله با حاکمیت نمی‌انجامد.

مسئله «تجاوزگری به نام دین» برای کوک به‌عنوان یک مستشرق می‌تواند بخشی از انگیزه برای پژوهش مفصل و چندین مسئله در باب امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر را تأمین کند: منشأ تجاوزگری و منبع الهام آن، امربه‌معروف و نهی از منکری است که از اختصاصات اسلام است و در دیگر ادیان سابقه ندارد.

گذشته از آن دامنه تجاوزگری دینی از حنبلیان قرن چهارم تا هفتم – دوره ارتباط حنابله با حکومت عباسی – به وهابیت، سلفی گری و جریان‌های تکفیری معاصر نیز کشیده می‌شود. کوک در این باره چنین می‌گوید:

«… نسل‌های بعدی نیز نقشی را بر او [احمد بن حنبل] تحمیل کردند که خود هرگز در جستجوی آن نبود یعنی بنیان‌گذار و پیشوای امتی مشهور و متجاوز دینی. موقعیت این جامعه در طول زمان و مکان در هزاره پس از مرگش شاهد تغییرات کاملاً مشخصی بود. اما کم‌وبیش، پیامد آن برهم‌زدن بنیادهای روش غیرسیاسی ابن حنبل است.» [۸]

تجاوزگری دینی از کلیدواژه‌های جذابی است که تمدن غرب برای معرفی اسلام به جهان و نیز توجیه بسیاری از پروژه‌ها و دخالت‌ها در کشورهای اسلامی و مخصوصاً غرب آسیا و شمال آفریقا استفاده می‌کند.

  1. ۳. جابجایی اصل و فرع: تغییر جایگاه‌ها و معرفی کاریکاتوری فریضتین و آمران و ناهیان

بهترین راه خراب کردن، بد دفاع کردن است، اما از آن بدتر، معرفی ناقص و کاریکاتوری است که اصل و فرع جابه‌جا شوند و هیچ‌کس در حد و جایگاه خود نباشد. در این حالت کسی متهم به تحریف یا نقص در تحقیق و تبیین نمی‌شود و کثرت اطلاعات، رهزن می‌شود.

کوک آن‌قدر که به گمنامان پرداخته است، به افراد جریان‌ساز و محوری بها نداده است. کوک نه‌تنها از کنار سنت و سیره نبوی به‌راحتی و به بهانه کمبود منابع می‌گذرد، بلکه نظام معرفتی موجود در قرآن و احادیث نبوی و احادیث اهل‌بیت، مخصوصاً سیدالشهدا را وامی‌نهد و با خلاصه کردن حداکثری ابوذر و امثال او، می‌کوشد تا زودتر به نقل داستان‌های مختلف گمنامان بی‌اهمیتی چون زرگر مرو، صفیه بنت نهیک و حتی سگ سلیمان بن مهران اعمش[۹] برسد و درعین‌حال اشکال «نپرداختن به جریان‌های مهم یا آمران و ناهیان جریان‌ساز» را بلااثر و بی موضوع کند.

  1. ۴. فردی انگاشتن امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر و القای تضاد و جدایی آن با حاکمیت

«قرآن» هویت حکومت را «اقامه نماز، زکات و امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر» می‌داند:

«الَّذينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِی الْأَرْضِ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّكاةَ وَ أَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ وَ لِلَّهِ عاقِبَةُ الْأُمُور»؛ کسانی که چون بدانها در زمین حکومت و قدرت تصرف دهیم، نماز را در جامعه اقامه می کنند و زکات می پردازند و امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر می کنند.»[۱۰]

اما وقتی امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر، سکولار و عرفی شد، نمی‌تواند نسبتی با حکومت و وظایف حاکم داشته باشد؛ بنابراین کوک در ابتدای کتاب وقتی می‌خواهد روشش را در باب بررسی جایگاه امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر در اندیشه اسلامی بیان کند، به‌صراحت آن را به عرصه فردی، آنها در محدوده مسائل اخلاقی محدود می‌کند و می‌گوید:

«لازم است در آغاز کار روشن کنم که ذوق و علاقه من به وظیفه فردی مؤمنان مربوط می‌شود جایگاه حاکمان در نهی‌ازمنکر یا مأموران حکومتی «محتسب» و وظایف حکومتی آنان «حسبه» تنها در حاشیه مورد بحث قرار گرفته است.» [۱۱]

او در کل تحقیق نه‌تنها به این بعد اصلی امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر نمی‌پردازد، بلکه بدون اینکه دلیلی اقامه کند نظریه تضاد بین امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر با حکومت و سیاست را ترویج می‌کند.

[۱]. مایکل کوک، امر به معروف و نهی از منکر در اندیشه اسلامی، ترجمه احمد نمایی، بنیاد پژوهش های اسلامی آستان قدس رضوی، ۲ جلد، چاپ چهارم. ج ۱ فصل ۲: قران و تفسیر قران، ص ۵۱ و ۵۲.

[۲]. همان ج ۱ فصل ۳: حدیث، ص ۹۸.

[۳]. همان، ج ۱، فصل ۴: کتابهای سیره مسلمانان صدر اسلام، ص ۱۰۳.

[۴]. همان، ج ۲، ص ۸۴۸، پاورقی ۲۱۸.

[۵]. همان، ج ۱، فصل ۵، ابن حنبل، ص ۱۹۰.

[۶]. همان، ج ۲، ص ۸۷۳.

[۷]. همان، ج ۲، ص ۸۴۵.

[۸]. همان، ج ۱، فصل ۵، ابن حنبل، ص ۲۰۱.

[۹]. همان، داستان زرگر مرو: فصل اول، داستان صفیه و داستان سگ کوفی: ج ۱، فصل ۴، ص ۱۵۴ و ۱۵۵.

[۱۰]. سوره حج، آیه ۴۱.

[۱۱] . ج ۱، پیشگفتار، ص۲۰.

[۱]https://javabcity.ir/node/1213.

رده‌های مرتبط

پاسخ دهید