مصطفی دری

پرونده ادله نوپرداخت در فقه معاصر/سرمقاله

شاید بتوان گفت سنتی‌ها تقریباً همگی متفق القولند که شیوه حل مسائل فقهی، تفاوت با یکدیگر نداشته و نوپدید بودن و دیرین بودن موضوع مسئله، تفاوتی را شیوه حل آن ایجاد نمی‌کند. در مقابل اما برخی نواندیشان معتقدند یا باید ادله جدیدی را به دانش اصول فقه افزود و اینکه از برخی ادله دیرین این دانش که تاکنون کمتر مورد استفاده قرار گرفته و به قولی تزیینی بوده‌اند، بیشتر بهره برد؛ ادله‌ای همچون حکم عقل، سیره عقلاً، کشف مناطات احکام و ... .

«فقه معاصر» از مقوله سهل و ممتنع است. از سویی، به جهت معاصرت مسائل فقهی آن، گمان می‌رود هم فهم این مسائل و ابعاد آن‌ها آسان است و هم کشف سیره‌های عقلایی و نظر عقل و عرف پیرامون آن؛ و از سویی دیگر، شیوه استنباط این مسائل و تفاوت آن با استنباط احکام فقهی مسائل دیرین فقه، چالش مهمی را فراروی فقیه قرار می‌دهد.

فقه معاصر همواره با این پرسش مواجه بوده است که تا چه میزان با فقه سنتی متفاوت است؟ آیا این تفاوت تنها در ناحیه دیرین بودن و نبودن موضوعات و مسائل است یا آنکه روش استنباط، نوع مواجهه با مسئله، میزان تعامل با سایر دانش‌های اسلامی و انسانی و… نیز در حل مسائل این دو تفاوت می‌کند؟

شاید بتوان گفت سنتی‌ها تقریباً همگی متفق القولند که شیوه حل مسائل فقهی، تفاوت با یکدیگر نداشته و نوپدید بودن و دیرین بودن موضوع مسئله، تفاوتی را شیوه حل آن ایجاد نمی‌کند. در مقابل اما برخی نواندیشان معتقدند یا باید ادله جدیدی را به دانش اصول فقه افزود و اینکه از برخی ادله دیرین این دانش که تاکنون کمتر مورد استفاده قرار گرفته و به قولی تزیینی بوده‌اند، بیشتر بهره برد؛ ادله‌ای همچون حکم عقل، سیره عقلاً، کشف مناطات احکام و… .

این چالش دیرین فقه معاصر، ما را بر آن داشت تا مجله‌ای پیرامون «ادله نوپرداخت در فقه معاصر» منتشر کنیم. واژه «نوپرداخت» نیز به این دلیل انتخاب شد که ادله‌ای همچون حکم عقل، مقاصد شریعت و سیره عقلاً، ادله جدید دانش اصول فقه نیستند بلکه در فقه سنتی نیز سابقه دارند لکن کمتر مورد استفاده قرار گرفته‌اند.

به‌سان مجلات الکترونیکی پژوهشگاه مطالعات فقه معاصر، در این مجله نیز ابتدا به پیشینه مسئله پرداختیم. در این بخش، نمایه مقالات و کتابشناسی سه دلیل نوپرداخت مهم در دانش اصول فقه، یعنی حکم عقل، سیره عقلاً و مقاصد شریعت را به تفکیک، به نگارش درآوردیم.

پس از آن، در یک یادداشت و یک گفتگو، کلیت مسئله و جایگاه و ابعاد ادله نوپرداخت در فقه معاصر را به بحث گذاشتیم.

سپس وارد گفتگو پیرامون این ادله شدیم و در گام اول، مقاصد شریعت را بررسی کردیم. این بررسی هم از ناحیه پرداخت به خود این دلیل و بایسته‌ها و ابعاد آن بود و هم از سویه بیان چالش‌های استدلال به مقاصد شریعت به‌عنوان یک دلیل اصولی؛ چالش‌هایی که مدت‌هاست از سوی مخالفین این دلیل مطرح می‌گردد.

در مورد سیره عقلاً، شاید مهم‌ترین عرصه، شیوه استدلال به سیره‌های عقلایی مستحدث است؛ چرا که در بسیاری از مسائل فقه‌های معاصر، سیره‌های کهن به کار نمی‌آیند و نوپدید بودنِ مسئله موجب شده است که تنها سیره‌های مستحدث پیرامون آن وجود داشته باشند. حجیت سیره‌های مستحدث اگرچه تا گذشته‌ای نه‌چندان دور، مورد عتاب و انکار اکثریت قریب به اتفاق اصولیون بود اما در دهه‌های اخیر نظریات فراوانی پیرامون حجیت آن، با بیان‌های گوناگون عرضه گردیده است که نیاز به واکاوی این نوع از سیره را ضروری نموده است. در این بخش نیز هم به ابعاد و بایسته‌های استدلال به سیره‌های مستحدث عقلایی پرداختیم و هم چالش‌های استدلال به آن که همواره از سوی بسیاری از اصولیون مورد تأکید قرار می‌گرفته است را به بحث گذاشتیم.

حکم عقل به‌عنوان سومین دلیل نوپرداخت در دانش اصول، هم از منظر تفاوتش با مفاهیم مشابه مانند سیره عقلاً موردبحث قرار گرفته است؛ اما ابعاد و بایسته‌های استدلال به آن بیان شده است و هم چالش‌های استدلال استقلالی به آن، به بحث گذاشته شده است.

باری، به نظر می‌رسد اصرار بسیاری از اصولیون به عدم استفاده از این سه دلیل، یک اتفاق نیست و پیش‌فرض‌ها و مبانی خاص خود را دارد. این موضوع را با دو تن از اساتید اصول فقه به بحث گذاشتیم و نظرات آن‌ها را منعکس کردیم.

همچنین چالش عرفی شدن دانش فقه، به‌واسطه استفاده فراوان از این ادله، به‌عنوان چالشی که مخالفین این ادله، همواره از آن یاد می‌کنند در گفتگو با دو استاد حوزه علمیه قم، مورد واکاوی قرار گرفت.

در پایان به دو چالش استنباط احکام فقه معاصر پرداختیم. چالش اول، برون دانشی است و به شیوه تعامل دانش با سایر دانش‌های دینی و غیردینی باز می‌گردد. به‌عنوان نمونه، در مباحث فقه شهرنشینی، تا چه میزان می‌توان به یافته‌های دانشیان شهر و حقوق شهرنشینی اعتماد کرد یا در حل مسائل فقه پزشکی، تا چه اندازه، نظرات پزشکان مورد اعتنا قرار می‌گیرد؟

چالش دوم اما درون دانشی است. در این چالش، به امکان‌سنجی استفاده از عمومات و اطلاقات ادله لفظی برای استدلال بر احکام مسائل نوپدید پرداختیم؛ اینکه آیا عموم و اطلاق کلام معصوم(ع) دررابطه‌با موضوعی که در زمان صدور نص، اساساً وجود نداشته است آیا می‌تواند مورد استدلال قرار گیرد یا نه؟

این مجله الکترونیکی با مساعدت پژوهشگاه مطالعات فقه معاصر و سایت شبکه اجتهاد تولید و منتشر گردیده است. امید که این تلاش‌ها، گامی کوچک بر توسعه، ترویج و تعمیق فقه اهل‌بیت(ع) قلمداد شده و موجبات رضایت مولای دو عالم، امام عصر(عج) را فراهم آورد. آمین.

رده‌های مرتبط

پاسخ دهید