فهرست مطالب
- 1 اشاره
- 2 فقه معاصر: فقه رسانه چیست و به چه موضوعاتی میپردازد؟
- 3 فقه معاصر: آیا از فتاوای فقها دررابطهبا استفاده از ماهواره، ویدئو، تماس تصویری و غیره میتوان نتیجه گرفت که نوع بدبینی در ایشان نسبت به مسائل وجود دارد یا خیر؟
- 4 فقه معاصر: باتوجهبه فتاوای فقها پیرامون موسیقی، نگاه به نامحرم، مجسمهسازی، نمایش آلات موسیقی و غیره، اساساً میتوان رسانه مؤثر اسلامی داشت یا خیر؟ مثلاً آیا تولید یک مجموعه نمایشی بدون موسیقی، بیان جمله عاشقانه بین بازیگران نقش زن و مرد، نگاه نکردن بازیگران نامحرم به یکدیگر ممکن است یا خیر؟
- 5 فقه معاصر: مهمترین چالشهای پیشروی پژوهش در فقه رسانه چیست؟
اشاره
حجتالاسلام محمدصادق لیراوی، سالهاست که در حوزه پژوهش رسانه، مشغول به فعالیت است. او سالها مدیر دفتر پژوهشهای بنیادین مرکز پژوهشهای اسلامی رسانه بود و هم اکنون نیز چند سالی است که ریاست این مرکز را به عهده دارد. با او پیرامون چالشهای فقه رسانه گفتگو کردیم. او معتقد است اموری که بهعنوان چالشهای فقه رسانه مطرح میشود، با موضوعشناسی دقیق، قابلحل هستند. مشروح گفتگوی اختصاصی فقه معاصر، با رئیس مرکز پژوهشهای اسلامی رسانه، از نگاه شما میگذرد:
فقه معاصر: فقه رسانه چیست و به چه موضوعاتی میپردازد؟
لیراوی: در مورد فقه رسانه خیلی گفتگو شده است و تعریفهای مختلفی ارائه شده است؛ ولی اگر بخواهیم یک تعریف سادهای از آن داشته باشیم، باید گفت: رسانه چیزی است که پیامی را به کسی یا به چیزی منتقل میکند که اشکال متفاوتی، از کتابها و نشریات گرفته تا رسانههای نوینی که دیداری و شنیداری هستند و امروزه از آنها خیلی هم استفاده میشود، دارد. بنابراین، فقه رسانه یعنی استنباط احکام شرعی از ادلّه تفصیلی بر اساس رسانههای نوین؛ یعنی به بررسی مسائلی که در رسانههای نوین وجود دارد که دیداری و شنیداری هستند میپردازد تا حکم شرعی آنها را به دست بیاورد.
در بررسی مسائل فقهی رسانه، باید توجه داشت که فقه رسانه، فقط شامل مسائل فردی نمیشود؛ بلکه بخشی از آن، مسائل فردی است و بخشی دیگر، مربوط به آثار اجتماعی است. مثلاً دررابطه با این پرسش که اگر در نقاشی که از رسانه پخش میشود یا انیمیشنی که منتشر میشود، حیواناتی که مؤنث هستند حجاب نداشته باشند، حکم آن چیست؟
از جهت ظاهری و فردی، حکم این است که اشکالی ندارد؛ زیرا حیوان که تکلیفی ندارد! اما همین مسئله ممکن است بهصورت انیمیشن در بیاید و در جامعه ارائه بشود و بچههای ما ببینید و روی آنها اثر بگذارد و نسبت به حجاب بیتفاوت شوند. حال باتوجهبه ترتب این آثار اجتماعی، آیا باز هم میتوان گفت که نمایش آن بلااشکال است؟ در اینجا توجه به آثار اجتماعی، حکم مسئله را تغییر میدهد؛ بنابراین، در فقه رسانه، علاوه بر توجه به فقه فردی، باید به فقه اجتماعی و آثار آن نیز پرداخته شود.
همچنین لازم است برای فقه رسانه، یک نظام مسائل درست کنیم که منقّح باشد و در دسترس همه کسانی که در این قسمت کار میکنند قرار بگیرد تا آنها بر اساس این نظام مسائل، به بررسی احکام فقه رسانه بپردازند.
فقه معاصر: آیا از فتاوای فقها دررابطهبا استفاده از ماهواره، ویدئو، تماس تصویری و غیره میتوان نتیجه گرفت که نوع بدبینی در ایشان نسبت به مسائل وجود دارد یا خیر؟
لیراوی: ببینید فقهای ما واقعبین هستند؛ یعنی بدبینی غیرواقعی ندارند. اگر هم بدبینی ایجاد شده است، به جهت این است که عمده توجه فقها به استفادهها و استعمالاتی است که از این ابزارها میشود. وقتی یک وسیلهای، عمده استفادهاش استفاده حرام باشد، خب فقها خودبهخود نسبت به آن موضع میگیرند؛ بنابراین نمیشود از این حکمی که فقها نسبت به این ابزار دارند این نتیجه را بگیریم که اینها بدبین هستند؛ بلکه اگر واقعاً یک ابزاری، بیشترین استفاده از آن معقول باشد فقها هیچ نگاه بدبینانهای به آن ندارند؛ اما وقتی ببینند که بیشترین استفاده از یک ابزار، چه ماهواره باشد و چه تماس تصویری، در راههای غیرمعقول استفاده میشود، خب نتیجتاً حکم به حرمت آن میکنند تا در جامعه رواج پیدا نکند. درنتیجه، نگاه آنها بدبینانه نیست؛ بلکه نگاهشان به استعمالات آن ابزار در جامعه است.
فقه معاصر: باتوجهبه فتاوای فقها پیرامون موسیقی، نگاه به نامحرم، مجسمهسازی، نمایش آلات موسیقی و غیره، اساساً میتوان رسانه مؤثر اسلامی داشت یا خیر؟ مثلاً آیا تولید یک مجموعه نمایشی بدون موسیقی، بیان جمله عاشقانه بین بازیگران نقش زن و مرد، نگاه نکردن بازیگران نامحرم به یکدیگر ممکن است یا خیر؟
لیراوی: جواب کلی این است که یک رسانه اسلامی، الآن در جامعه ما، وجودش ضرورت دارد. نمیتوانیم بگوییم چون یک سری مشکلات فقهی وجود دارد، بهخاطر وجود این مشکلات فقهی، اصل موضوع را انکار بکنیم و زیر سؤال ببریم و رسانه اسلامی نداشته باشیم.
الآن در دنیایی زندگی میکنیم که خیلی از مسائل بر اساس همین رسانه تبیین میشود و افکار مردم و زندگی مردم را عوض میکنند و در همه ابعاد زندگی مردم نقش دارند؛ لذا نمیتوانیم این صحنه بازی را در اختیار دیگران قرار بدهیم و بگوییم ما بهخاطر این مسائل، رسانه نداریم و هیچ ورودی هم به آن نمیکنیم. اگر اینطور باشد اول شکست ماست و اصلاً حرفی برای گفتن در دنیا نخواهیم داشت. بنابراین، باید رسانه اسلامی داشته باشیم و آن را پیگیری کنیم. حالا مسائل و مشکلاتی که در این مسیر وجود دارد را هم حل کنیم؛ نه اینکه ما بخواهیم موضوع را از بین ببریم و اصلاً از اساس، بیخیال آن بشویم.
البته در این راه مشکلاتی وجود دارد. یکی از این مشکلات، بحث موسیقی است. در مورد موسیقی، غیر از یکی دو مرجع تقلید، تمام فقها، آن را با شرایطی جایز میدانند؛ استفاده از آن در فیلمها اگر آن حالتهای حرام را نداشته باشد هیچ اشکالی ندارد. موسیقی در روند انتقال پیام در هنرهای نمایشی، نقشی غیرقابلانکار دارد و فقها نیز غالباً با آن مشکلی ندارند.
مسئله دیگر، نگاه به نامحرم است. در مورد آن، کسی بهصورت مطلق نگفته است که حرام است؛ بلکه به بخشی از بدن نامحرم، مثل مو و بالای مچ نباید نگاه کرد، اما نگاه به گردی صورت و مچ دست اگر بدون ریبه و قصد لذّت باشد، به نظر تمام فقها، بلااشکال است. بنابراین، اگر در یک فیلمی که زن و مرد با هم بازی میکنند و بهمقتضای جریان فیلم، باید به هم نگاه کنند و نمیشود که نگاه نکنند، نگاه کردن ایشان به یکدیگر، اشکالی ندارد. اینکه قصد لذت دارند یا ندارند هم قابل احراز نیست و مربوط به منویات خودشان است؛ میتوانند داشته باشند و میتوانند نداشته باشند.
در مورد جملات عاشقانهای که بین آنها ردوبدل میشود هم گاهی این جملات واقعی است و زن و مرد واقعاً دارند با هم این جملات را ردوبدل میکنند، که در این صورت اشکال دارد و شکی هم در آن نیست؛ اما گاهی وقتها دارند بازی میکنند و صرفاً الفاظ را نقل میکنند نه اینکه قصد واقعی از بیان آنها داشته باشند؛ در این صورت، نمیخواهم بگویم که قطعاً اشکالی ندارد، لکن باید مراجع تقلید در نظر داشته باشند که این جملات، در حقیقت، حکایت است نه اینکه واقعاً قصد و نیتی در پشت آن باشد، لذا شاید ازاینجهت اشکالی نداشته باشد.
در مورد مجسمهسازی هم الآن تقریباً مشکلی نیست و فقها معمولاً فتوا به جواز میدهند.
حاصل اینکه به نظر میرسد این اموری که بهعنوان مانع وجود رسانه دینی مطرح میشوند درحقیقت مانع نیستند؛ لذا ما میتوانیم رسانه دینی داشته باشیم؛ چون اصل ضرورت آن مسلم است و این قبیل مشکلات نیز با موضوعشناسی و بیان دقیق محل نزاع، قابلحل است.
فقه معاصر: مهمترین چالشهای پیشروی پژوهش در فقه رسانه چیست؟
لیراوی: به نظر من، همانطور که در خلال مباحث نیز اشاره شد، مهمترین چالش فقه رسانه، عدم موضوعشناسی دقیق است. در مباحث گذشته گفته شد که عدم موضوعشناسی دقیق، ممکن است حکم یک مسئله را دچار تغییر کند؛ درحالیکه با موضوعشناسی دقیق، اساساً فتوا عوض میشود.