مدیر امور بین‌الملل پژوهشگاه مطالعات فقه معاصر، در گفتگوی اختصاصی با فقه معاصر:

اساساً در کشورهای معمول در جهان، یعنی کشورهایی که به شیوه اسلامی اداره نمی‌شوند، ادیان و مذاهب در شیوه حکمرانی تأثّر و تأثیر جدی ندارند و لذا طبعاً می‎توان عدم حضور ایشان در حکمرانی فضای مجازی را نیز مشاهده کرد. بااین‌حال برخی از کارویژه‎های متنوع و متعدد مطرح در حکمرانی فضای مجازی از جمله در عرصه‎های مربوط به تکنوکراسی و بروکراسی، با مسائل مرتبط با ادیان آغشته می‎شود؛ به‌ویژه آنکه در بسیاری از جوامع، حضور دین در عرصه عمومی کمابیش جدی است، هر چند حضور دین در عرصه عمومی به معنای حضور دین در ساحت تخصیص قدرت و ساخت سیاسی نیست.

اشاره: فضای مجازی، تنها چالش کشور ما یا کشورهای اسلامی نیست، بلکه تمام کشورها را با خود درگیر کرده است. حال آیا می‌توان از تجربیات سایر کشورها در حکمرانی فضای مجازی برای کشورمان گرته‌برداری کنیم؟ آیا ماهیت اسلامی حکومت ما، مانع از این گرته‌برداری شده یا آن را با دشواری مواجه می‌سازد؟ دکتر عبدالمجید مبلغی، اساساً نقش دین در حکمرانی در کشورهای غیراسلامی را آن‌چنان پررنگ نمی‌داند که اسلامی بودنِ کشور ما، مانع از استفاده از تجربیات سایر کشورها گردد. مدیر امور بین‌الملل پژوهشگاه مطالعات فقه معاصر که سال‌هاست در عرصه بین‌الملل، به کنشگری و رصد مشغول است، مهم‌ترین نکته برای نیل به حکمرانی مطلوب در فضای مجازی را آموزش‌های شهروندی مؤثر می‌داند.

فقه معاصر: موفقیت در حکمرانی در فضای مجازی، چه بایسته‌ها و شاخصه‌هایی دارد؟

مبلغی: آنگاه می‎توان امید و موفقیت به حکمرانی در فضای مجازی داشت و به این عرصه دل بست که چند مسئله پیش‌تر لحاظ گردد: نخست بهره‎مندی از زیر ساخت فنی پیشروانه برای شکل‌بخشی به مناسبات و روابط مؤثر در حکمرانی فضای مجازی. همچنین لازم است تا آموزش‎های حوزه شهروندی به‌گونه‌ای ارتقا یابد که سواد ضروری برای حضور در ساحت مجازی به‌مثابه عرصه حکمرانی به شیوه‎ای فراگیر در جامعه فراهم آید. در نهایت نباید فراموش نمود که حکمرانی فضای مجازی با بهره‌مندی از سطح قابل توجهی از توانایی برای ابراز نظر و آزادی مرتبط با چنین توانایی، امکان بروز و مکان ظهور می‎یابد.

در برخی کشورها، ما شاهد میل و نیل تدریجی به سمت نوع محدودی از دموکراسی شِبه مستقیم بر پایه قابلیت‌های در حال ارتقاءیابی حوزه مجازی و شکل‌گیری نوع تازه‎ای از حکمرانی بر اساس چنین امکان‎های در حال گشوده شدن و فراهم‌آمدنی‌ای هستیم. مشخصاً در چنین وضعیتی، فراتر از ساختار نمایندگی غیرمستقیم که اکنون به‌مثابه شیوه معمول و رایج حکمرانی در عصر پیشامجازی‌شدنِ مناسبات، محلّ توجه است، ما شاهد انتقال به سمت نوعی از حکمرانی شبه‌مستقیم هستیم؛ به این معنا که اتباع یک سرزمین و مردمان حاضر در یک دولت و ملت می‌توانند در بسیاری از مباحث با حضور در انتخابات مستقیم در عرصه مجازی، به‌جای واگذار کردن حقِّ خود به نمایندگانشان برای تصمیم‌گیری در قالب‎های پارلمانی، عملاً خود، تصمیم‌گیری نمایند.

فقه معاصر: باتوجه‌به حکومت غیرمذهبی غالب کشورهای دنیا، آیا اساساً شیوه حکمرانی آنها بر فضای مجازی، قابل گرته‌برداری برای کشور ما هست؟

مبلغی: باید گفت که بخش مهمی از مناسبات مرتبط به حکمرانی مجازی، اساساً با سرشت اسلامی یا غیراسلامیِ نحوه حکمرانی در فضای غیرمجازی مرتبط نیست، هر چند در برخی از زمینه‎ها و عرصه‎ها میان این دو می‎توان ارتباط برقرار کرد. مشخصاً زمانی که بروز و ظهور حکمرانی در فضای مجازی را با مشارکت فراگیر شهروندان در انتخابات به‌صورت مستقیم و در چارچوب ظرفیت‎های فضای مجازی جهت شکل‌بخشی به روندها و رویه‌های مطلوب خود مربوط می‎نماییم می‎توان از نسبت حکمرانی در فضای مجازی و غیرمجازی، باتوجه‌به سرشت اسلامی و غیراسلامی کشورها سخن به میان آورد. طبعاً در کشورهای اسلامی، امکان نقض قوانین اسلامی به اقتضای مشارکت شهروندان در انتخابات مجازی می‎تواند محلّ خدشه قرار گیرد؛ ولی پر واضح است که تعیین اینکه چنین رویکردی در یک کشور خاص با حکمرانی اسلامی تا کجا تداوم و معنا می‎یابد، پیش و بیش از آنکه به بحث از حکمرانی مجازی پیش کشیده شود به حقوق اساسی معتبر در آن کشور مربوط و معطوف است.

اساساً در کشورهای معمول در جهان، یعنی کشورهایی که به شیوه اسلامی اداره نمی‌شوند، ادیان و مذاهب در شیوه حکمرانی تأثّر و تأثیر جدی ندارند و لذا طبعاً می‎توان عدم حضور ایشان در حکمرانی فضای مجازی را نیز مشاهده کرد. بااین‌حال برخی از کارویژه‎های متنوع و متعدد مطرح در حکمرانی فضای مجازی از جمله در عرصه‎های مربوط به تکنوکراسی و بروکراسی، با مسائل مرتبط با ادیان آغشته می‎شود؛ به‌ویژه آنکه در بسیاری از جوامع، حضور دین در عرصه عمومی کمابیش جدی است، هر چند حضور دین در عرصه عمومی به معنای حضور دین در ساحت تخصیص قدرت و ساخت سیاسی نیست. بااین‌حال زمانی که از حکومت دینی سخن به میان می‎آوریم، دین به‌مثابه بخشی از نظام معرفتی حاکم بر روابط سپهرِ همگانی در فضای مجازی اختصاص یافته به حکمرانی مجازی، حایز وجوهی از حضور و جوانبی از عملکرد اجتماعی می‎شود.

به‌عنوان نمونه، آنجا که در حکمرانی مجازی سخن از تأیید روندها و رویه‎های قانونیِ در جریان به میان می‎آید می‎توان امکان‎هایی را لحاظ نمود که در پایان، همه سخن‎ها با امر دینی و نیز صلاحیت کسانی که در ارتباط با امر دینی کارویژه‎هایی مشخص دارند مرتبط می‌گردند.

فقه معاصر: چالش‌های سایر کشورها برای حکمرانی در فضای مجازی چه اموری است؟ برای حل این چالش‌ها، چه تدابیری اندیشیده‌اند؟

مبلغی: از جمله مهم‌ترین چالش‌ها در ارتباط با حکمرانی در فضای مجازی، ایجاد بستر مناسب برای این کار است؛ اما فراتر از مباحث سخت‌افزاری باید به دشواری‎های حوزه آگاهی و فرهنگ اجتماعی پرداخت. اساساً پس از صدها زیستن ذیل حکمرانی‎های غیرمجازی و جاری و ساری در عرصه مناسبات کلاسیک و واقعی، چنین انتقالی دشوار است.

اینکه شهروندان مناسبات دیوان‌سالارانه و فن‌سالارانۀ خود را در عرصه مجازی و ذیل اقتدار حکمرانی مجازی دنبال نمایند و اینکه مشخصاً رویه‎های سیاسی معطوف به تخصیص قدرت همچون انتخابات و مباحث مهم دیگری ازاین‌دست در عرصه مجازی رقم بخورد، بیش و پیش از هر چیز، به پذیرش عمومی منوط و معطوف و مشروط است؛ لذا برای ایجاد امکان‎های منجر به چنین تحولی، در وهله نخست به آموزش شهروندی باید اندیشید.

اما نباید فراموش نمود که سرعت تغییرات در این عرصه به‌گونه‌ای است که اگر ما از چنین آموزش‌هایی سر باز زنیم و طفره رویم، روزی خواهد رسید که اساساً حکمرانی کلاسیک ناممکن است و آنگاه شهروندان بر پایه تجاربِ نه‌چندان سامان‎مند خود جهت حضور در عرصه عمومی فضای مجازی و متکی بر تجارب ناشی از مناسبات فردپایۀ خود در ارتباط با حضور در فضای مجازی، به عرصه حکمرانی مجازی ورود می‎نمایند. در چنین شرایطی ما با نوعی آشفتگی و ناکامی در مدیریت حکمرانی فضای مجازی که در آن زمان رویکرد به آن اجتناب‌ناپذیر است، مواجه خواهیم شد.

پاسخ دهید