پژوهشگر ارشد مرکز مطالعات سیاسی و بین‌المللی وزارت خارجه، در گفتگوی اختصاصی با فقه معاصر:

علم روابط بین‌الملل در چارچوب علم مدرن تشکیل شده است. این علم به بررسی جنگ و صلح و ازاین‌قبیل مسائل می-پردازد. بازیگران علم روابط بین‌الملل، دولت‌ها و سازمان¬های بین‌المللی و سازمان¬های بین‌دولتی هستند. این علم روابط بین¬الملل است. منتها فقه روابط بین‌الملل به دنبال این نیست که به چیستی جنگ و صلح و این مسائل بپردازد، بلکه به دنبال این است که احکام شرعی را در سطح موضوعات فقهی استخراج و حکم آن‌ها را به دست بیاورد.

اشاره: روابط بین‌المللی اگرچه پس از پایان جنگ جهانی دوم و تشکیل سازمان ملل متحد، سامان بیشتری گرفت و دانش روابط بین‌الملل شکل گرفت؛ اما ورود فقه به این عرصه تاکنون چندان جدی نبوده است. شاید بتوان گفت کمتر از یک دهه است که حجم نگاشته‌های فقهی پیرامون روابط بین‌الملل، افزایش درخوری داشته است. پیرامون چیستی فقه روابط بین‌الملل و تفاوت آن با مفاهیم مشابهی همچون فقه حقوق بین‌الملل، با دکتر سید محمد ساداتی‌نژاد، پژوهشگر ارشد مرکز مطالعات سیاسی و بین‌المللی وزارت امور خارجه گفتگو کردیم. او یکی از چالش‌های مهم دانشگاه را خلط رشته‌هایی مانند روابط بین‌الملل و حقوق بین‌الملل می‌داند. از وی تاکنون کتاب‌ها و مقالات زیادی پیرامون فقه روابط بین‌الملل منتشر شده است که مجموعه سه‌جلدی «فقه روابط بین‌الملل» یکی از آنهاست.

 

فقه معاصر: فقه روابط بین‌الملل چیست و به چه موضوعاتی می‌پردازد؟

ساداتی‌نژاد: یکی از مشکلاتی که در سطح دانشگاهی با آن مواجه هستیم، این است که بحث­هایی مثل فقه روابط بین‌الملل با مباحث علم بین‌الملل مخلوط شده‌اند. علم روابط بین‌الملل در چارچوب علم مدرن تشکیل شده است. این علم به بررسی جنگ و صلح و ازاین‌قبیل مسائل می­پردازد. بازیگران علم روابط بین‌الملل، دولت‌ها و سازمان­های بین‌المللی و سازمان­های بین‌دولتی هستند. این علم روابط بین­الملل است. منتها فقه روابط بین‌الملل به دنبال این نیست که به چیستی جنگ و صلح و این مسائل بپردازد، بلکه به دنبال این است که احکام شرعی را در سطح موضوعات فقهی استخراج و حکم آن‌ها را به دست بیاورد.

فقه روابط بین­الملل احکام شرعی وجوب و حرمت را نسبت به مسائل بین‌الملل بررسی می‌کند. سؤالاتی همچون اینکه آیا جنگ‌کردن حرام است و یا حلال است؟ آیا صلح واجب است یا مستحب؟ اگر صلح واجب است در چه شرایطی واجب است و اگر مستحب است در چه شرایطی مستحب است؟ آیا جائز است که با کشور غیراسلامی رابطه برقرار کنیم یا خیر؟ فقه روابط بین­الملل از منظر فقهی و شرعی و دینی نگاه می‌کند و می­خواهد بگوید کدام کشورها دارالحرب و دارالاسلام و دارالصلح هستند. امریکا جزء کدام‌یک است؟ اسرائیل چطور؟ فرانسه چطور؟ لازم به ذکر است که تفاوت سرزمین‌ها از حیث دارالحرب و دارالاسلام و دارالصلح، مستلزم احکام شرعی متفاوت است.

رساله دکترای من، فقه روابط بین‌الملل بود. خیلی‌ها در این مباحث، از علم روابط صحبت می­کنند ولی به سراغ فقه می­روند. بله، اگر از علم روابط صحبت می‌کنیم می‌توانیم از مفاهیم فقهی هم بحث کنیم؛ منتها اینکه کسی بخواهد مستقیماً از مسائل فقهی در این علم بحث کند محل اشکال است و جا ندارد. این‌ها دو علم هستند که به دو رشته جدا تبدیل می­شوند. تشابهات و تفاوت­هایی میان این دو هست. پس فقه روابط، عبارت است از استخراج حکم شرعی راجع به پدیده­ها.

فقه معاصر: نسبت روابط بین‌الملل با مباحث حقوقی چیست؟

ساداتی‌نژاد: حقوق بین‌الملل یک رشته جداست و علم روابط بین‌الملل نیز رشته­ای جداست. حقوق بین‌الملل، حقوق بشر و حقوق دریاها و جنگل‌هاست. این علم به­دنبال تبیین حقوقی پدیده­هاست؛ مثلاً این­که در کشتیرانی چه حقوقی هست؟ وقتی یک کشتی وارد جایی می­شود چه حقوقی دارد؟ این علم به دنبال تبیین حقوقی پدیده­هایی است که اگر جنگی رخ داد به آن‌ها مراجعه شود. اگر حوزه حقوق بشر مطرح بشود چه مسائلی را باید یک کشور رعایت کند؟ ولی در فقه روابط بین­الملل، به­دنبال استقرار یک حکم شرعی نسبت به پدیده‌ها هستیم. در فقه روابط بین‌الملل، به دنبال تبیین حقوقی مسائل بین‌الملل نیستیم؛ ولی در حقوق بین‌الملل به پدیده­های حقوقی نگاه می­کنند که در صد سال گذشته چه حکمی داشته و امروز به چه حکمی رسیده است و اصلاً با صحت یا فساد شرعی آن کاری ندارند. در فقه روابط بین‌الملل براساس منابع فقهی چهارگانه، فقیه کارشناسی می‌کند که حکمش چیست؛ ولی در حقوق بین‌الملل کار فقیه لزوماً فقهی نیست و از منظر حقوقی دارد مسائل را نگاه و بررسی می‌کند. ممکن است متخصصی که دارد این مسائل را در این علم بررسی می­کند خود فقیه باشد ولی نباید به­عنوان یک فقیه به مسائل نگاه کند.

فقه معاصر: آیا روابط بین‌الملل، امری میان­رشته­ای است یا مستقل؟

ساداتی‌نژاد: علم روابط بین‌الملل یک شاخه مستقل است و این علم را از خانواده حقوق سیاسی در نظر می­گیرند. روابط بین‌الملل به بررسی روابط میان دولت‌ها می‌پردازد. ممکن است در مواقعی، اشتراکاتی با علم اقتصاد و سیاست داخلی و سایر رشته‌ها داشته باشد ولی به این معنا نیست که این علم، رشته اقتصاد یا سیاست داخلی است. در علم روابط بین‌الملل، باید برخی مبانی از رشته­های مشابه را به­عنوان واحدهای کلی پاس کنیم، چون در آن، یک سری مسائل از علوم سیاسی و اقتصادی مطرح می­شود؛ ولی رشته روابط بین‌الملل، رشته­ای مستقل است و کارشناسان خودش را دارد.

فقه معاصر: آیا فقه روابط بین‌الملل صرفاً به روابط بین‌الملل دولت‌ها می‌پردازد یا مسائل مربوط به شهروندان کشورهای مختلف نیز مورد بحث قرار می‌دهد؟

ساداتی‌نژاد: فقه روابط بین‌الملل، درصدد استخراج احکام شرعی در مسائل بین‌المللی است؛ درحالی­که مباحث مربوط به روابط شهروندان، روابط داخلی کشورهاست و این مسائل، با روابط خارجی متفاوت است، لذا فقه روابط بین­الملل به آنها نمی­پردازد؛ ولی اگر مسائل شهروندان به مسائل بین‌الملل برگردد به فقه روابط بین‌الملل نیاز پیدا می‌کنیم؛ مثلاً این­که شهروند کشور الف ارتباطش با شهروند کشور ب چگونه می­شود؟ چه احکامی و چه شرایطی بر آن مترتب است؟ پس در مواردی که روابط شهروندان کشورهای مختلف تا جایی‌که مربوط به روابط داخلی شود فقه روابط بین‌الملل جا پیدا نمی‌کند، ولی در مواردی که به مسائل بین‌المللی مربوط شود فقه روابط بین‌الملل معنا پیدا می‌کند؛ یا این‌که مثلاً در مواردی که نیاز است که یک شرکت چندملیتی تأسیس کنیم و مسائلی بر این پدیده مترتب می­شود که ذیل مباحث فقه روابط بین­الملل جا پیدا می­کند؛ پس در این موارد فقه روابط بین‌الملل جا پیدا می‌کند، خصوصاً در جایی‌که مسائل جنگ و ناامنی و این قبیل مسائل مطرح باشد، ولی در موارد دیگر به عهده حقوق بین‌الملل است؛ یا در مواردی که می­تواند رابطه مسالمت­آمیز با کشور دیگری داشته باشد اینجا مربوط به فقه روابط بین‌الملل می­شود. این‌ها مسائلی است که به عهده فقه روابط بین‌الملل می­شود؛ چرا که به روابط دولت‌ها برمی­گردد. پس مواردی که به روابط دولت‌ها برمی­گردد جا دارد در فقه روابط بین‌الملل مطرح شود.

پاسخ دهید