حجت‌الاسلام‌والمسلمین سعید صراف‌زاده، در گفتگوی اختصاصی با فقه معاصر:

اگرچه سرعت در انتقال و فراگیری امور می‌تواند خیره‌کننده باشد، اما عمق و مانایی هنجارها و ارزش‌ها و... می‌تواند فرآیند متفاوتی داشته باشد و متناسب با آن، نیازمند رویکردها و روش‌های خاصی است که در نوع عمل تبلیغی انبیا و اولیای الهی، گویا توجه به فرآیند رشد همه‌جانبه و پایدار که در نهایت جامعه بشری را در بر بگیرد، در مقابل رویکرد کمّی و ظاهری دشمنان مشهود باشد.

اشاره: ورود هوش مصنوعی به زیست بشر، تغییراتی شگرفی را در عرصه‌های گوناگون موجب شده است. یکی از عرصه‌هایی که بیشتری نزدیکی را با هوش مصنوعی دارد، فضای مجازی است. آیا هوش مصنوعی می‌تواند به‌تنهایی حکمرانی فضای مجازی را به عهده گیرد و آن را از دست انسان خارج کند؟ آیا ورود هوش مصنوعی به فضای مجازی، در کنار مزیت‌های و سهولت‌هایی که به دنبال می‌آورد، آسیب‌هایی را نیز موجب می‌گردد؟ دراین‌رابطه با حجت‌الاسلام‌والمسلمین سعید صراف‌زاده عضو شورای سیاست‌گذاری ستاد راهبری فناوری‌های هوشمند حوزه‌های علمیه گفتگو کردیم. وی معتقد است تا زمانی که اعتباریات و تولید الگوریتم‌های هوش مصنوعی به دست انسان است، حکمران فضای مجازی، انسان است نه هوش مصنوعی. او البته ورود هوش مصنوعی به عرصه فضای مجازی را موجب ایجاد چالش‌ها و خطراتی نیزمی داند. مشروح گفتگوی اختصاصی فقه معاصر با حجت‌الاسلام‌والمسلمین سعید صراف‌زاده، به‌قرار زیر است:

فقه معاصر: هوش مصنوعی، چه تأثیرات عینی و مشخصی در فضای مجازی می‌گذارد؟

صراف‌زاده: شاید بتوان سه سطح مداخله و اثرگذاری هوش مصنوعی را در عالم تصور کرد: ۱- در سطح فیزیکی ۲- در سطح اعتباری ۳- در سطح دانشی. از طرفی آن‌طور که تاکنون هوش مصنوعی را شناخته‌ایم، گره‌خوردگی آن با عناصر اساسی همچون: سرعت پردازش بالا، کلان‌داده، کلان‌رابطه (پیچیدگی) و الگوها (کشف الگو) از شاخصه‌های اصلی آن محسوب می‌شوند.

اگر موجودیت‌ها و عناصر فضای مجازی را بر پایه داده‌ها (و اگر کلان‌داده را هویت مستقلی بدانیم، علاوه بر داده، کلان‌داده‌ها) و اعتباریات بدانیم، شاید بتوان گفت که در نگاه اول، اثرگذاری در سطح اول منتفی است؛ چرا که اثری در حیطه عناصر فضای مجازی نخواهد بود. اما در دو سطح بعدی ممکن است گفته شود که می‌تواند به چندگونه کلی اثرگذار باشد:

۱- تسریع در فرآیندها و علی‌الخصوص فرآیندهای وابسته به الگویابی که در مواردی از الگوهای پیچیده تبعیت می‌کنند که چه‌بسا تاکنون الگویابی‌ها امکان عملیاتی نداشته. این الگویابی‌ها می‌تواند پهنه عریضی داشته باشد که از الگوهای رفتاری کاربران در زمینه‌های مختلف گرفته تا الگوهای اثرگذاری تصمیمات و حتی خود اعتبارات و فراتر از آنها را در بر بگیرد. همچنین تولید محصولات جعلی از کتاب و پایان‌نامه و مقاله تا صوت و تصویر و آمار بر مبنای کشف الگوهای مشابهت با واقع نیز می‌تواند یک نحوه استفاده از الگویابی‌ها باشد.

۲- کشف روابط و داده‌های پنهان از میان انواع داده‌ها علی‌الخصوص کلان‌داده‌ها و کلان‌رابطه‌ها.

۳- اثرگذاری در تمهید برای اعتبارات جدید و بلکه – در صورت دخالت در عرصه تنظیم‌گری – بسط و ترویج یا حتی وضع محدودیت‌ها و بلکه سبک‌های به‌کارگیری.

فقه معاصر: آیا با ایجاد و توسعه هوش مصنوعی به‌خصوص در عرصه فضای مجازی، اساساً امکان حکمرانی و مدیریت فضای مجازی وجود دارد؟

صراف‌زاده: ظاهراً تا زمانی که امر تنظیم‌گری این فضا به دست انسان باشد و اصل اعتبارات و سبک کاربست امکانات را افراد بشر انجام دهند، انسان می‌تواند عامل عمده اثرگذار در این حیطه باشد؛ اما اینکه چه کسانی و به چه نحو این اثرگذاری را صورت خواهند داد، بحث دیگری است. همچنین باید در نظر داشت که بیش و پیش از اینکه به‌کارگیری ابزارهای حکمرانی و ابزارهای مدیریتی صریح همچون قوانین و جرم‌انگاری‌ها و محدودیت‌های اعلامی و مورد اجرا و هنجارهای تبیین شده در این حیطه اثرگذار باشند، سبک‌های به‌کارگیری و مشوق‌ها و مجازات‌ها در راستای هنجارهای لزوماً اعلام‌نشده و اهداف اعلام‌نشده هستند که بسیاری از امور را کاملاً به‌صورت نرم پیش می‌برند و فضا را به دست می‌گیرند.

لازم است توجه شود که اثر تجمیعی رفتاری در فضایی که مبتنی بر داده‌ها تشکیل شده و بر همین مبنا در حال رشد است، بسیار حائز اهمیت است. در حقیقت اگرچه حکّام اسمی و تصمیم‌گیری‌های آنان و نحوه اجرای تصمیماتشان نقش قابل توجهی در این فضا دارند (همچنان‌که در فضای حقیقی نیز چنین به نظر می‌رسد)، اما اثرات تجمیعی برآمده از افراد (اعم از افراد داده و ارتباط و کاربران و…) چه‌بسا قوه این را داشته باشد که این فضا را به‌شدت دگرگون کند.

اگر به‌کارگیری هوش مصنوعی در جهت کشف الگوهای دگرگونی و ایجاد توازن منفی در جهت اهداف کسانی که به این فناوری تسلط دارند به نحو جهت‌دار صورت گیرد، ممکن است گفته شود که به‌مرور، تثبیت نظام سلطه بر این فضا و مقابله با جریانات مقابل آن که حتی به‌صورت چراغ خاموش درصدد ایجاد جریانات مقاومت در فضای مجازی هستند، آنان را به اهدافشان نزدیک‌تر خواهد کرد. پس از این منظر چه‌بسا بتوان گفت که به‌خدمت‌گرفتن هوش مصنوعی، امکان حکمرانی و مدیریت را برای نظام سلطه و مستکبرینی که این فناوری را در اختیار بگیرند، تسهیل و تثبیت می‌کند. اما در طرف مقابل، هم درصورتی‌که نهادسازی‌ها و نظامات ارزشی جامعه ایمانی، کاملاً مجازی‌زده نشود و هسته‌های مقاومت، سعی در دور نگه‌داشتن بخش‌هایی از اطلاعات و ارتباطات مهم و به‌تبع آن الگوهای اساسی خود از بخشی از فضای مجازی که آفتابی و قابل دسترسی توسط دشمن است، داشته باشند، به‌نحوی‌که این بخش‌ها قابل بازیابی یا بازسازی توسط هوش مصنوعی از طریق الگوهای مطالعه شده مشابه نباشند، می‌توان الگوهای بدیعی از فعالیت در این عرصه را با فعالیت مؤمنانه بر اساس تشخیص تکلیف و عمل به آن به‌پیش برد.

فقه معاصر: آیا هوش مصنوعی می‌تواند در مدیریت و حکمرانی فضای مجازی، کمک کند؟

صراف‌زاده: همانگونه که پیش‌تر اشاره شد، کمک این‌گونه ابزارها بستگی به تسلط بر مبادی و عناصر مؤثر بر دو حوزه هوش مصنوعی و فضای مجازی دارد. باتوجه‌به اینکه در فضای داده‌ها، ارتباطات و اعتباریاتی که در این فضا وجود دارد، مرزهای فیزیکی معنا ندارد، حکمرانی منطقه‌ای و بر مبنای مرزهای فیزیکی نیز با چالش اساسی مواجه است؛ مگر آنکه جریان داده‌ها و ارتباطات با ابزارهایی کنترل گشته و محدودیت‌هایی ایجاد شود که در این صورت، باید فضاهای مجازی محلی تشکیل شود و حکمرانی در این فضاها به‌صورت جداگانه مورد بحث قرار گیرد یا در سطح سکوها (platforms) به نحو جداگانه، ابزارهای حکمرانی در نظر گرفته یا پذیرفته شود؛ لذا می‌توان گفت احتمالاً در نوع موارد با یک فضای یکپارچه مواجه هستیم که حاکمیت آن در اختیار نظاماتی است که سلطه بر سکوهای مجازی داشته و قدرت دارند تا با ابزارهای حاکمیتی خاص فضای مجازی، این فضا را کنترل و در راستای هنجارها و ارزش‌ها و اهداف مدنظر خود، جهت‌دهی کنند. حال اگر سلطه بر عناصر تشکیل‌دهنده فضای مجازی با سلطه بر عناصر هوش مصنوعی (اعم از سخت‌افزارها و الگوریتم‌ها الگوهای به‌کارگیری و….) در یک راستا قرار گیرند و جریان مقاومت قوی وجود نداشته باشد یا در جورچین چیده شده توسط نظام سلطه بازی کند، به‌شدت می‌تواند بر تقویت سلطه آنها بر فضای مجازی کمک کند. اگر جریان مقابل، به‌صورت هسته‌های مقاومت هوشیار و مسلط بر فرآیندهای جاری معمول بتواند طرح‌های پدافندی و آفندی مناسبی را در مقابل جریان اصلی مسلط تدارک ببیند و به مرحله اجرا درآورد، در آن صورت می‌توان امیدوار بود که حکمرانی تام جریان اصلی در فضای مجازی تثبیت نشود و بلکه به‌مرور، جریان حکمرانی مقلوبه گردد.

فقه معاصر: چالش‌ها و آسیب‌های احتمالی هوش مصنوعی در عرصه حکمرانی در مورد فضای مجازی چیست؟ برای مقابله با این آسیب‌ها، چه باید کرد؟

صراف‌زاده: برخی از چالش‌ها و آسیب‌ها ناظر به ورود هوش مصنوعی در عرصه حکمرانی و استفاده نظام سلطه و دشمنان از این ابزار در جهت تثبیت و گسترش حکمرانی خودشان است که در این حوزه باید نگاه پدافندی هوشمندانه‌ای داشت که در آن دو عنصر بصیرت و ماندن در جورچین عمل مؤمنانه بر مبنای تکلیف الهی نقشی بسیار اساسی دارد. در کنار آن، چالش‌ها و آسیب‌هایی می‌تواند ناظر به پذیرش الگوهای به‌کارگیری و رواج سبک‌ها توسط شهروندان، نهادها و سازمان‌ها و بهره‌گیری از هوش مصنوعی در حیطه‌های مربوط به هسته‌های مقاومت در فضای مجازی و نحوه تقویت حکمرانی در صورت ایجاد موازنه در مقابل حکمرانی نظام سلطه داشته باشد که تنها راه برون‌رفت از این آسیب‌ها، توجه به روش‌های برآمده از سنن اصیل دینی و بازشناسی و بازتعریف الگوهای به‌کارگیری در تمامی حیطه‌ها و از جمله در حیطه فضای مجازی، بر اساس رد فروع بر اصول متّخذه از تراث عظیم قرآن و اهل‌بیت (علیهم السلام) و به عبارتی نهایت تلاش در جهت تشخیص وظیفه به‌عنوان پیروان اهل‌بیت علیهم‌السلام و جهاد (به معنای عام) در راستای عمل به وظایف است.

در این راستا، یکی از مهم‌ترین امور، شناخت الگوها و سبک‌های به‌کارگیری ترویج‌شده توسط جریان اصلی مسلط کنونی و تحلیل و برخورد بابصیرت با آنها و همچنین تلاش برای طراحی و ترویج الگوهای بدیل و در کنار آن، یافتن روش‌های بدیع ترویجی (که در این میان باز هم توجه به ظرفیت‌های تراث در زمینه ترویج از اهمیت به‌سزایی برخوردار است) برای اثرگذاری در جهت اعتلای کلمه توحید و بندگی خدای متعال در این فضا است.

نباید از نظر دور داشت که اگرچه سرعت در انتقال و فراگیری امور می‌تواند خیره‌کننده باشد، اما عمق و مانایی هنجارها و ارزش‌ها و… می‌تواند فرآیند متفاوتی داشته باشد و متناسب با آن، نیازمند رویکردها و روش‌های خاصی است که در نوع عمل تبلیغی انبیا و اولیای الهی، گویا توجه به فرآیند رشد همه‌جانبه و پایدار که در نهایت جامعه بشری را در بر بگیرد، در مقابل رویکرد کمّی و ظاهری دشمنان مشهود باشد.

پاسخ دهید