دبیر گروه فقه محیط‌زیست و منابع طبیعی پژوهشگاه فقه معاصر:

پرونده مبادی فقه محیط زیست و منابع طبیعی/۱۱

فقه محیط‌زیست آن قدر نوپیدا و نوباوه است که هنوز شبکه مسائلش تدوین نشده است، چه رسد به اینکه پیش‌فرض‌ها و مبانی آن منقح شده باشد. این گفتگوها اما به منزله فتح باب و افق‌گشایی برای همین موضوعات کارنشده است. در رابطه با مبانی و پیش‌فرض‌های فقه محیط‌زیست با حجت‌الاسلام سید حمید جوشقانی، عضو هیئت‌علمی جامعه المصطفی و دبیر گروه فقه محیط‌زیست و منابع طبیعی پژوهشگاه فقه معاصر گفتگو کردیم. او یکی از مهم‌ترین مشکلات در این باب فقهی را عدم نگاه همه‌جانبه و کل‌نگر به این دانش می‌داند. مشروح گفتگو با این استاد و پژوهشگر حوزه علمیه قم، از نگاه شما می‌گذرد.

– مراد از فقه محیط‌زیست و ابعاد و گستره آن را به‌صورت دقیق بیان کنید.

جوشقانی: علم فقه را این‌گونه تعریف کرده‌اند که علم به احکام شرعیه فرعیه از ادله تفصیلی است؛ بنابراین فقه محیط‌زیست را می‌توان بررسی احکام شرعیه فرعیه مرتبط با محیط‌زیست دانست که با مراجعه به ادله تفصیلی استنباط می‌شود. البته فقه محیط‌زیست را می‌توان گسترده‌تر از این هم در نظر گرفت که ان‌شاءﷲ در ادامه در توضیح قسمت دوم سؤال به آن اشاره می‌کنم.

اما از حیث ابعاد و گستره، ابتدا باید به تعریف محیط‌زیست توجه کنیم تا گستره آن مشخص شود. محیط‌زیست به همه محیط‌هایی گفته می‌شود که در آن‌ها زندگی جریان دارد یا به جریان‌داشتن زندگی کمک می‌کند. ازآنجاکه جریان زندگی در درون یک اکوسیستم قابل‌تصور است؛ بنابراین مجموعه‌ای از عوامل فیزیکی خارجی و موجودات زنده که با هم در کنش هستند، محیط‌زیست را تشکیل می‌دهند و بر رشد و نمو و رفتار موجودات تأثیر می‌گذارند. در نگاه اجمالی می‌توان محیط‌زیست را به گیاهان و حیوانات، خاک، آب‌وهوا معرفی کرد؛ بنابراین محیط اجتماعی که انسان در آن زندگی می‌کند نیز بخشی از محیط‌زیست را تشکیل می‌دهد همان گونه که بخش‌هایی هم که انسان در آن سکونت ندارد؛ ولی مستقیم یا غیرمستقیم بر زندگی انسان تأثیرگذار است، جزء محیط‌زیست محسوب می‌شود.

ازاین‌رو وقتی وارد فقه محیط‌زیست می‌شویم گستره مباحث فقهی نیز باتوجه‌به گستره خود موضوع، دارای ابعاد متفاوتی مانند ابعاد فردی، جامعه و اجتماعی می‌شود، به این معنا که مسائلی که در ناحیه تعاملات فردی ناظر بر محیط‌زیست است بُعد فردی آن را تشکیل می‌دهد و مسائلی که دررابطه‌با مسائل کلان اجتماعی محیط‌زیست است، به بُعد اجتماعی آن مرتبط می‌گردد.

البته دررابطه‌با محیط‌زیست از نگاه اسلام، بایستی نگاهی فراتر از بحث فقهی به معنای مصطلح آن داشت. بحث از نظر اسلام پیرامون زندگی انسان و اجتماع انسانی بسیار فراتر از بحث پیرامون احکام فقهی آن است. محیط‌زیست که مشتمل بر زندگی انسان در محیط‌زیست هست نیز در اسلام از ابعاد مختلفی موردتوجه قرار گرفته است که بعد فقهی و اخلاقی، از جمله آن‌ها است.

در نگاه فقهی به بحث محیط‌زیست نیز یک‌وقت نگاه فقه به مسائلی است که ناشی از رفتار مستقیم انسان با طبیعت است و یک‌وقت نگاه به مسائلی است که مربوط به رفتار انسان در دامن و بستر محیط‌زیست است. روایاتی که از ائمه اطهار علیهم‌السلام درباره قوانین جنگی رسیده است؛ احکام مربوط به طهارات، احکام مربوط به احرام و احکام ابواب مختلف عبادات و معاملات، در قسم دوم قرار دارند. مباحث اخلاقی و محیط زیستی و رعایت حقوق حیوانات و گیاهان و غیره که به‌طورکلی به طبیعت پیوند می‌خورد را می‌توان نگاهی جامع به بحث‌های اسلام در مورد محیط‌زیست دانست؛ از جمله ممنوعیت قطع درختان، آلودگی آب‌ها و مسموم‌کردن آب‌ها که آسیب وارده به این عناصر عمدتاً از طریق آلوده نمودن آن‌ها صورت می‌گیرد و از عوامل مهم تضییع حق جامعه بشری محسوب می‌شود.

به‌عنوان نمونه، رسول خدا (صلی‌ﷲ علیه و آله) نهی فرمودند از مدفوع نمودن در کنار نهر آب، چراکه مردم از آن رنج می‌برند یا در نهر آب که موجب رنجش مردم می‌شود. از امیرالمؤمنین علیه‌السلام روایت شده که نباید در آب‌های جاری ادرار کرد، چه آنکه در آن زیست کنندگانی وجود دارند و نیز از آلوده‌کردن سواحل رودها و چاه‌ها نهی شده است. حتی می‌فرماید: «لاتفسد علی القوم ماءهم» از آلوده‌کردن آب دشمنان بپرهیزید. باز امام علی امیرالمؤمنین علیه‌السلام می‌فرماید: «اتقوا ﷲ فی عباده و بلاده فانکم مسؤولون حتی عن البقاع و البهائم»؛ تقوای خدا را در مورد بندگان خدا و شهرها رعایت کنید؛ چراکه شما حتی نسبت به مکان‌ها و حیوانات مورد بازخواست و پرسش قرار می‌گیرید.

– پیش از ورود به فقه محیط‌زیست، چه مبانی باید موردتوجه قرار گرفته و در آن، اتخاذ مبنا شود؟

جوشقانی: به نظر می‌رسد می‌توان در این زمینه به موارد زیر اشاره کرد:

امانی بودن محیط‌زیست، ضرورت تداوم وجودی محیط‌زیست و تضمین بقای جامعه، عدالت بین‌نسلی، تقدم منافع جمع و جامعه بر منافع و مصالح فردی، حق محیط‌زیست بر انسان، لزوم حفظ محیط‌زیست در دایره مسئولیت انسان، وجوب حفظ توازن طبیعت، ضرورت حفظ احترام و جایگاه موجودات دیگر.

– پیش‌فرض‌های فقها در حل مسائل فقه محیط‌زیست چه اموری بوده است؟

جوشقانی: معمولاً منظور از پیش‌فرض، فروضی است که در علمی دیگر که مقدم بر علم موردنظر است مورد گفتگو قرار می‌گیرد. ازاین‌رو همان مبانی که ذکر شد جزء پیش‌فرض‌ها محسوب می‌شود. گاهی نیز مقصود از پیش‌فرض، فروض پذیرفته‌شده و قطعی تلقی شده درون همان علم است که در این صورت می‌توان به پیش‌فرض‌هایی مثل ممنوعیت ضرر و اضرار، واردکردن خسارت به محیط‌زیست، افساد فی‌الارض، ممنوعیت اسراف و تبذیر و احترام به حقوق دیگران اشاره کرد.

– آیا می‌توان یکی از پیش‌فرض‌های فقها در مسائل محیط زیستی را اصالت و ارزش دادن به انسان برخلاف حیوان و گیاه دانست؟

جوشقانی: اینکه انسان در شریعت اسلامی ارزش دارد و به‌واسطه عبودیت و اطاعت از روی اختیار و انتخاب، اشرف مخلوقات خطاب شده، جای بحث نیست. این مطلب که تمامی عالم به‌منظور بهره‌بری انسان از آن برای وصول به هدف کمال آفریده شده است، نیز جای بحث نیست؛ اما هیچ‌کدام از این دو مطلب باعث نمی‌شود که در فقه به‌خاطر حفظ ارزش و کرامت انسان، حکمی صادر شود که بر اثر آن بر موجودی غیر از انسان ظلم شود یا اجازه داده شود که انسان آن موجود را هرگونه خواست از بین ببرد و وجود آن را نادیده بگیرد.

-آیا می‌توان یکی از پیش‌فرض‌های فقها در مسائل محیط زیستی را عدم حق حیات برای حیوانات و گیاهان دانست؟

جوشقانی: اگر نگاه اجمالی به سراسر فقه داشته باشیم می‌بینیم که نه‌تنها در مسائلی که مستقیماً در ارتباط با ابعاد مختلف محیط‌زیست است، اسلام چنین نظری ندارد؛ بلکه در دیگر ابواب فقهی از باب طهارت تا باب دیات نیز در عناوین مختلف، حکمی که مناقض با محیط‌زیست باشد صادر نشده است. در ابواب مختلف از جمله بیع و یا اجاره، در باب حج، در باب طهارت از احکامی که مرتبط با این ابواب است و از جهتی نیز با محیط‌زیست و گیاهان یا حیوانات در ارتباط است حکمی صادر شده که جانب حیات این مخلوقات ترجیح داده شده و حکم فقهی آن عنوان، تحت‌الشعاع همین مسئله محیط‌زیست قرار گرفته است.

به‌عنوان‌مثال، در استفاده از آب برای انجام وضو یا غسل یا سیراب‌کردن حیوان، حق حیوان مقدم شمرده شده است. یا مواردی از محرمات احرام در حج به ممنوعیت کشتن حیوانات یا قطع گیاهان که همگی در ارتباط با حفظ محیط‌زیست است برمی‌گردد. یا در استفاده از حیوان برای حمل‌ونقل یا بارکشی استفاده بیش از طاقت حیوان، عدم توجه به استراحت حیوان و… حکم فقهی صادر شده است. همچنین رهاکردن حیوان ازکارافتاده نکوهش شده است و احکام بسیاری که بیان آن‌ها از حوصله این مصاحبه مختصر خارج است. به‌هرحال این مسلم است که در احکام فقهی همان گونه که به حق حیات انسان توجه شده به حق حیات گیاهان و حیوانات نیز توجه شده است.

/////////////////

این مطلب بخشی از پرونده «مبادی فقه محیط زیست و منابع طبیعی» است با همکاری شبکه اجتهاد تهیه شده و منتشر خواهد شد​

رده‌های مرتبط