در روزهای اخیر جهاد فلسطینیان علیه نظامیان و شهرکنشینان سرزمین اشغالی فلسطین مهمترین خبر در دنیا بودهاست. انتشار تصاویر و فیلمهای گستردهی این حادثه برخی سوالات و شبهاتی درباره محدوده جهاد و مشروعیت مبارزه را در شبکههای اجتماعی همراه داشت. با حجتالاسلام دکتر حسین جوان آراسته عضو گروه فقه حقوق و تکالیف شهروندی پژوهشگاه مطالعات فقه معاصر در همین زمینه گفتوگوئی انجام دادهایم:
- – پس از تعریف اسرائیل به عنوان یک کشور مستقل از سوی برخی نهادهای بینالمللی، تا امروز هیچکدام از علمای شیعه و اکثر علمای عامه، اسرائیل را به عنوان یک کشور رسمی نشناختند. زمینهی فقهی این حکم چیست و چطور تصمیمی که به ظاهر بینالمللی است مورد پذیرش متشرعان قرار نگرفته است؟
تأسیس و تشکیل رژیم صهیونیستی در حقیقت در سایهی تبانی دولتهای استعمارگر و مخصوصا انگلستان بوده است و ما الان با این واقعیت مواجه هستیم. واقعیت ۷۰ سال اشغال خانه و زمین و سرزمین و جنایت و خباثتی که زورمندانه از طرف نظام سلطه پشتیبانی میشود و از طرفی هم با سستعنصری و مرعوبیت حاکمان کشورهای اسلامی مواجهیم.
به نظر بنده مسئلهی مهمتر از همه در سرزمینهای اشغالی موضوعی به نام دزدی هویت در یک سرزمین است. یعنی اینها آنچه که امروز و در طی این ۷۰ سال تا به امروز به صورت ملموس یا غیرملموس پشت صحنه یا آشکارا دارد تحقق پیدا میکند این است که رژیم جعلی اسرائیل به دنبال تغییر هویت یک کشور است و اگر ما میبینیم که علمای آگاه و روشنبین جهان اسلام چه شیعه و چه سنّی، کسانی مثل امام خمینی، و شهید مطهری فریاد برمیآورند و مسلمانان را به بیداری فرامیخوانند، نکتهی مهم همین است.
اینکه یک کشوری از سوی سازمانهای بینالمللی، سازمان ملل متحد به رسمیت شناخته میشود یک مسئله است. البته انتظار دیگری از نظام سلطهی بینالملل نمیتوانیم داشته باشیم؛ به دلیل اینکه اصلا تأسیس و پایهریزی چنین رژیمی با حمایت آنها صورت گرفته است. اما شما به لحاظ رویکرد فقهی و فقها اگر بخواهید نگاه کنید، مثلا کسی مثل آیتﷲ کاشف الغطاء در زمرهی اولین مراجع بزرگ شیعه بودهاند که از همان آغاز تأسیس، یعنی نزدیک به ۷۰ سال پیش و شاید حتی قبل از آنکه این رژیم در سرزمینهای اشغالی تأسیس شود نسبت به این مسئله هشدار داده و فتوا صادر کرده است، اعلام جهاد مقدس برای نجات فلسطین کرده است و این جهاد را نه تنها برای اعراب و مسلمانان صادر کرده، بلکه برای تمام انسانهایی که دارای یک وجدان بیدار هستند واجب شمرده است. آیتﷲ کاشف الغطاء در ۱۳۵۷ قمری – نه شمسی – فتوای عمومی برای جهاد در راه فلسطین را صادر کرد و همهی وجدانهای بیدار و همهی انسانهایی که دارای تفکر سالم هستند، همهی معتقدان به ادیان را برای این جهاد فراخوان داد.
وجه فقهی جهاد علیه صهیونیستها اولا مسئلهی غصب یک سرزمین و وجوب مبارزه با متجاوزان است، ثانیا دومین دلیل فقهی که میتوان برای این رویکرد در نظر گرفت، لزوم دفاع از مظلوم است. به نظر بنده از همه مهمتر سیاست ضد اسلامی و توسعهطلبی است که تفکر صهیونیستی مبتنی بر این توسعهطلبی است. شعار حکومت از نیل تا فرات را سر میدهند. اگر فرصت کنند به سراغ سوریه میروند، به سراغ عراق خواهند آمد، به سراغ ترکیهای که امروز از آنها حمایت میکند خواهند آمد. شعار اینها این است.
به همین دلیل مراجعی مثل آیتﷲ فاضل لنکرانی (رضوان ﷲ علیه) را میبینید که فتوا میدهند، حتی در حوزهی تعامل اقتصادی فتوای ایشان این است که هر گونه تعامل اقتصادی، هر گونه رابطهی تجاری با این رژیم مطلقا حرام است. به عقیدهی من مبانی فقهی آن کاملا روشن است و هیچ انسان متشرعی نمیتواند چنین وضعیتی پذیرا باشد و تن به این ذلت بدهد.
اسلام عزت را از آنِ مسلمانان داشته است «الْعِزَّةَ لِلَّهِ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنِينَ»[۱]؛ عزت برای خدا و پیامبر خدا(ص) و مؤمنان است و اگر شما در یک وضعیتی قرار گرفتید که با ذلت مسلمانان مواجه میشوید، بر همهی مسلمانان واجب است برای برگرداندن این وضعیت ذلتبار به وضعیت عزتمند هر گونه اقدامی را از جمله جهاد و مبارزه در دستور کار خودشان قرار دهند.
- – پس بنابراین ادلهای که اصل تشکیل این نظام را غصبی و غیرمشروع میداند، جنگیدن فلسطینیان با اسرائیل و اسرائیلیان را هم مشروع میکند.
بله. ببینید بالأخره فلسطینیها دارند دفاع از سرزمین خودشان و دفاع از یک وطن اسلامی میکنند. نه تنها برای خود فلسطینیها این دفاع مشروعیت دارد که دفاع مشروع است، بلکه یک تکلیف همگانی است و حتی زن و مرد هم نمیشناسد و حتی مسئلهی مبارزهی فلسطینیها در مواردی که اینها عملیات استشهادی انجام میدهند، فقهای ما عملیات استشهادی را هم در اینجا جایز دانستهاند؛ بلکه گفتهاند که این عملیات استشهادی یکی از بالاترین درجات شهادت و ایثار در راه دین است. حضرت امام، مقام معظم رهبری، چنین عملیاتهایی را تأیید کردهاند. بزرگانی از اهل سنت مثل آقای یوسف قرضاوی قائل به این است که عملیات استشهادی از عظیمترین انواع جهاد در راه خدا است و جهاد فی سبیل ﷲ است.
همهی اینها نشان میدهد که دفاع از یک وطن اسلامی است، دفاع از قدس شریف است و این دفاع در مرحلهی اول و اولویت آن متوجه ساکنان این سرزمین و فلسطینیان است و البته محدود و محصور به آنها هم نیست و تمام مسلمانان چنین وظیفهای را دارند که به دفاع از این سرزمین اسلامی بپردازند.
- – بعد از این جنگ اخیر مطرح شده است که آیا مشروعیت جنگ در حقیقت مشروعیت هر نوع عملکردی را در جنگ در پی خواهد داشت؟
از دیدگاه اسلامی ما ملاحظاتی را در جنگها داریم که مبارزان مسلمان و مجاهدین در راه اسلام باید این ملاحظات را در نظر داشته باشند. حتی شما میدانید در دستورات رسول گرامی اسلام(ص) و در متون روایی ما آمده است که حتی آلوده کردن آبها و مسموم کردن آبها را هم در جنگ جایز نمیدانند. حمله به اشخاص آسیبپذیر مثل کودکان، سالخوردگان، بیماران، زنان و اینها مجاز نیست. در حقوق بشردوستانهی امروز هم چنین ملاحظاتی مورد تأکید قرار میگیرد. یعنی این اختصاص به اسلام ندارد، نظامهای اسناد بینالمللی حقوق بشردوستانه هم امروز کاملا روی این مسئله حساسیت نشان میدهند.
اما در خصوص درگیریهای فلسطینیان با رژیم صهیونیستی و این شهرکنشینانی که مورد حمایت این رژیم هستند، باید به این نکته توجه داشته باشیم که همیشه به درستی اعلام شده که این حملات حمله به شهرکنشینان معمولی نیست، حمله به غاصبان است؛ حمله به کسانی است که قدس شریف و سرزمین مادری فلسطینیان را غصب کردهاند و هیچ مشروعیتی برای سکونت در این سرزمین ندارند. ما حتما باید بر این نکته تأکید کنیم که مسئله کشتن یهودیان نیست و اساسا یهودیانی که مهاجرت به فلسطین اشغالی کرده با یهودیانی در سایر کشورها متفاوت است. مهاجران یهودی که به این سرزمین آمدند و غاصبانه مناطقی را تحت اشغال خودشان درآوردند چه مسلح باشند و چه غیرمسلح باشند، چه نظامی و چه غیرنظامی، چه دولتی و چه غیردولتی، چه زن و چه مرد باشند، همه غاصب هستند، همه در حکم دشمن هستند. ما با یهود نمیجنگیم، فلسطینیها با یهود نمیجنگند، فلسطینیها با متجاوزان خودشان میجنگند که نام یهود را به یدک میکشند.
البته در جنگ لازم است مراعات اصول انسانی، اصول اخلاقی که مورد توجه اسلام است برای همه مراعات شود، نه فقط برای اشخاص آسیبپذیر و رزمندگان فلسطینی با نوع برخوردشان باید نشان دهند که بر خلاف این رژیم کودککش به موازین شرعی، به حقوق بشردوستانه پایبندی جدی دارند.
من یک نکتهای را عرض کنم. امیرالمؤمنین علی(ع) در جنگ صفین وقتی دیدند یارانشان دارند به دشمن فحاشی میکنند، حضرت این جملهی طلایی را فرمودند، این در خطبهی ۲۰۶ نهج البلاغه نقل شده است. حضرت فرمودند: «إِنِّي أَكْرَهُ لَكُمْ أَنْ تَكُونُوا سَبَّابِينَ»؛ برای من خوشایند نیست که شما به دشمن دشنام دهید. دشنامدهنده نباشید. اینها معیارهایی است که طبیعتا باید مورد توجه قرار بگیرد و قاعدتا مورد توجه قرار میگیرد و حالا اگر مواردی هم باشد بالأخره ناخواسته اتفاق میافتد. در جنگ و در فضای ملتهبی که یک نیرو دارد حمله میکند و از ابزارهای مختلف برای شکست دشمن دارد استفاده میکند و آنها را به کار میگیرد، در برخی از موارد برخی اتفاقات ناگزیر از تحقق هستند. شاید در این میان افرادی که سالخورده هستند، افرادی که آسیبپذیر هستند، اینها هم آسیبهای جدی ببینند، اما نیروی مسلمان جهاد کننده، مبارزه کننده، مهاجم به دشمن غاصب، این نیروی مسلمان باید این ملاحظات را مورد توجه قرار دهد و تا حدی که در توانش هست سعی کند که به این مجموعهی آسیبپذیر آسیب جدی وارد نشود.
البته توجه به این نکته لازم است که زن بودن به تنهایی، پیر بودن به تنهایی، اینها همیشه نمیتواند مصونیت ایجاد کند؛ استثنائات همیشه وجود دارد. شما در همین جریان اخیر و حملهی فلسطینیها به سرزمینهای اشغالی میبینید که اینها یک پیرزن ۸۵ سالهای را اسیر کردهاند که او بنیانگذار و مبتکر تأسیس شهرکهای صهیونیستی بوده است. او چنین بشری بوده است. او را نمیتوان به صرف اینکه پیرزن است و یا به صرف اینکه زن است، در گروه اقشار آسیبپذیر قرار داد و اینها را از مسئولیتی که متوجه آنها هست مبرّا دانست. اینها باید مجازات شوند، باید با اینها به عنوان یک اسیر جنگی برخورد شود. شاید جرمی که این دسته از افراد مرتکب میشوند از یک نظامی و سرباز جوان معمولی به مراتب بیشتر باشد.
[۱]. منافقون، ۸.