هم هنر، امری دیرین است و هم دانش فقه؛ اما «فقه هنر» از ابواب فقهی نوپدید به شمار میآید. مراد از نوپدید بودن این باب فقهی البته، نوپدید بودنِ تمام مسائل آن نیست؛ چرا که بسیاری از مسائل آن نظیر موسیقی، مجسمهسازی، آواز و … در کتب فقهی نظیر مکاسب محرمه، قرنهاست که مورد گفتگو و بحث فقهپژوهان قرار گرفتهاند؛ بلکه نوپدید بودن فقه هنر، به معنای پرداخت به آن، بهعنوان یک باب فقهی و یک «کلّ» است. نوبودن این باب فقهی در کنار ناشناخته بودنِ ابعاد، بایستهها و چیستی دقیق آن، موجب شد تا مجله الکترونیکی «مبادی فقه هنر» طرحریزی شود. این مجله همانطور که از نامش پیداست، به دنبال پرداخت به کلیات و ابعاد کلی فقه هنر بهعنوان یک باب فقهی است. به دیگر سخن، هر مسئلهای که بهصورت «کلّی» و نه مسئلهای، در فقه هنر تأثیرگذار است در این مجله مورد گفتگو قرار میگیرد. این گفتگو البته به معنای حل این مسائل یا پرداخت جامع و کامل به آنها نیست بلکه روشن است که باید از این مجله، صرفاً در اندازه یک مجله الکترونیکی که در حجم و میزان پرداخت محدودیت مرسوم رسانه را داراست انتظار داشت.
در ابتدای مجله، بهسان سایر مجلات الکترونیکی پژوهشگاه مطالعات فقه معاصر، به پیشینه موضوع پرداخته شده است. نمایه مقالات فقهی و حقوقی هنر، گزارش تفصیلی سه جلد کتاب مجموعه مقالات همایشهای اول، دوم و سوم فقه هنر، بهعنوان مهمترین همایش برگزار شده در این باب فقهی، کتابشناسی فقه هنر و کتابشناسی فقه رسانه، همگی در راستای تبیین بهتر و دقیقتر پیشینه فقه هنر بهعنوان یک باب فقهی هستند.
پس از آن، مهمترین مسئله این باب فقهی، بیان دقیق چیستی و نظام مسائل آن و تفاوتش با ابواب فقهی مشابه نظیر فقه رسانه و فقه فرهنگ است. در یک یادداشت و دو گفتگو، تلاش شده است تا به این موضوعات پرداخته شود.
قواعد اختصاصی یک باب فقهی، فارغ از درستی یا نادرستی آنها، موجب منضبط و دقیق شدن استدلالات مطرح در مسائل آن میشود. آیتﷲ سید مجتبی نورمفیدی در گفتگوی اختصاصی با این مجله، به برخی از این قواعد اشاره میکند.
یکی از مهمترین عناصر اثرگذار در فتاوای فقها بهخصوص در ابوابی نظیر فقه هنر، پیشفرضها و مبانی پیشینی ایشان است. شاید بتوان گفت یکی از اعتراضات همیشگی هنرمندان پیرامون فتاوای فقها در هنر، همین پیشفرضهای بهزعم ایشان، نادرست فقها است. دو گفتگو و یک یادداشت با صاحبنظران فقه هنر، به این موضوع میپردازد.
یکی از مدیران مرکز پژوهشهای اسلامی رسانه، در یادداشت اختصاصی خود، به چالشهای فراروی پژوهشگران فقه هنر پرداخته است و تلاش داشته است علاوه بر بیان چالشها، راهکارهای پیشنهادی خود را نیز ارائه کند. همچنین استاد و پژوهشگر فقه هنر، در گفتگوی دیگری، چالشهای پژوهش در فقه هنر را از منظر خود بیان کرده است.
پژوهشگر فقه فرهنگ و استاد سطوح عالی حوزه علمیه، در یادداشت اختصاصی دیگری، جایگاه انگارهسازی در فقه هنر را مورد واکاوی قرار داده است که در نوع خود، بحثی بدیع و نو است.
موضوعشناسی اگرچه در تمام ابواب فقهی اثرگذار است اما در ابوابی نظیر فقه هنر، تأثیرگذاری بیشتری دارد. شاید بتوان گفت یکی از مهمترین انتقادات جامعه هنری به فقها نیز همواره به فقدان موضوعشناسی دقیق مسائل هنری توسط فقها بوده است. رئیس مرکز پژوهشهای اسلامی رسانه، در یک گفتگوی اختصاصی، جایگاه و شیوه موضوعشناسی در فقه هنر را مورد واکاوی قرار داده است.
نظریه مقاصد شریعت که کاربست ویژهای در فقه هنر دارد، در یادداشت اختصاصی دیگری مورد واکاوی قرار گرفته است.
همچنین جایگاه هنرمندان و هنرشناسان بهعنوان خبرگان هنر، در موضوع «جایگاه قول خبره در فقه هنر» به بحث گذاشته شده است؛ امری که مطالبه دیرین جامعه هنری از فقها بوده است.
مدیر مدرسه فقه هنر و مدیر مدرسه کتابت قرآن کریم، در یک گفتگو و یادداشت، چرایی ارتباط ضعیف هنرمندان و فقها را به بحث گذاشتهاند و البته راهکارهای پیشنهادی خود برای بهبود این رابطه را نیز بیان داشتهاند.
مدیر پژوهشکده فقه و حقوق، چالشهای اصول فقه برای حل مسائل فقه هنر را بیان کرده است. این گفتگو در پاسخ به کسانی است که حل کارآمد مسائل فقه هنر را منوط به تجدیدنظر در ادله اصولی میدانند.
پیشفرضهای کلامی و فلسفی و اجتماعی و جامعهشناختی فقه هنر، موضوعی است که جامعه هنری و منتقدان فقه سنتی، همواره آن را در زمره اثرگذارترین امور بر فتاوای فقها قلمداد میکنند. یک یادداشت و دو گفتگوی اختصاصی، به این موضوع پرداخته است.
بخش پایان این مجله بهسان سایر مجلات الکترونیکی پژوهشگاه، به آیندهپژوهی فقه هنر اختصاص دارد که در قالب یک یادداشت و یک گفتگو، بدان پرداخته شده است.
در پایان، از پژوهشگاه مطالعات فقه معاصر، سایت شبکه اجتهاد و مدرسه فقه هنر، بهعنوان مشارکتکنندگان در تولید این مجله الکترونیکی، کمال سپاسگزاری را دارم. امید که این تلاشها، مورد رضایت خداوند متعال و حضرت ولیعصر(عج) قرار گیرد، آمین.