استاد محمد باقریشاهرودی، قریب به نیمقرن است که در حوزه علمیه قم به تدریس دروس سطوح عالی و خارج میپردازد. او که در زمره اساتید قدیمی و البته سنتی حوزه علمیه قم به شمار میآید، تلاش دارد تا با بیان علمی، از تراث علمای گذشته دفاع کرده و با نواندیشیهایی که بهزعم وی، منحرفانه است مقابله کند. با او دررابطهبا نظریه حجیت ذاتی سیره عقلاً که در کلام برخی محققین نظیر علامه طباطبایی و امام خمینی مورد اشاره قرار گرفته است سخن گفتیم. او معتقد است سیرههای عقلایی بدون امضای شارع معتبر نیستند. همچنین سیرههای مستحدث نیز بهواسطه اینکه امکان کسب امضای شارع را ندارند دارای ارزش خاصی نیستند. مشروح گفتگوی اختصاصی پژوهشگاه مطالعات فقه معاصر با این استاد مبرز و صریحﷲجه حوزه علمیه قم، بهقرار زیر است:
فهرست مطالب
- 1 فقه معاصر: مرحوم علامه طباطبایی و مرحوم امام در یکی از کتابهایشان عدم حجیت ذاتی سیره را منجر به اختلال نظام و درنتیجه مخالفت با عقلاً میدانند. نظر شما دررابطهبا این استدلال چیست؟
- 2 فقه معاصر: آیا قول به حجیت سیرههای مستحدث عقلایی ملازم با قول به حجیت ذاتی سیره است یا اینکه میتوان علیرغم قول به حجیت سیرههای مستحدث آن را منوط به موافقت با مناطات قطعی شارع یا لااقل عدم مخالفت با مقاصد قطعی شریعت انگاشت.
- 3 فقه معاصر: باتوجهبه اینکه انعقاد سیرههای عقلائی منوط به توافق عقلا است و بسیار بعید است که تمام عقلا بر امر باطل و غیر متعارض اجتماع کنند آیا نگرانی از ملازمه قول به حجیت سیرههای عقلائی مستحدث با التزام به مسائل خلاف شرع بیّن صحیح است؟
فقه معاصر: مرحوم علامه طباطبایی و مرحوم امام در یکی از کتابهایشان عدم حجیت ذاتی سیره را منجر به اختلال نظام و درنتیجه مخالفت با عقلاً میدانند. نظر شما دررابطهبا این استدلال چیست؟
باقری شاهرودی: سیره که روش عملی عقلایی است ربطی به اختلال نظام ندارد. در جامعه بشری، انجام یا ترک خیلی از بایدها و نبایدها ممکن است منجر به اختلال نظام شود. حکم اختلال نظام مشخص است، هر سببی که میخواهد داشته باشد. اما اینکه حجیت سیره را ذاتی بدانیم نادرست است. مثلاً در بیع صرف و سلم که سیره بر صحت آن داریم و شارع در شریعت اسلام آن سیره را با شرایطی مثل قبض در مجلس، پذیرفته است، اگر حجیت سیره ذاتی است، این شرط قبض از طرف شارع دیگر نباید اثری و دخالتی داشته باشد.
چه سیرهها و روشهای عقلائی قبل از شریعت اسلام بوده است که در شریعت ما خط بطلان بر آنها کشیده شده است، درحالیکه اگر حجیت سیره، ذاتی باشد دیگر ممکن نیست آن را باطل کرد.
در مواردی که ملاکات، مسلم و معلوم و قطعی است بنای عقلائی بر آن محقق میشود و این روش رئیسالعقلاء و شارع نیز هست. در این موارد، رئیس عقلا تخطی نمیکند؛ چون حرکت بر خلاف آن، برخلاف مصلحت خودش و دارای سرزنش عقلائی است؛ اما در این مواردی است که تمامالملاک برای عقلا، بهصورت قطعی مشخص باشد ولی در سیرههایی که دخیل در اغراض شرعیه است و با آن روشها میخواهند به اغراض شرعیه و مقاصد شریعت برسند مثل سیره بر حجیت خبر واحد یا ظواهر خطابات، ممکن است عقلاً یک ملاکی را مدنظر داشته باشند که آن ملاک نزد شارع مقدس، قطعی و تمام نباشد. اگر حجیت سیره، ذاتی باشد شارع چگونه میتواند جلوی این سیره را بگیرد؟ چهبسا شارع شرایطی را اعتبار میکند که عمل به آنها، حتی در میان عقلا اختلافی است. نهایت چیزی که میشود گفت این است که ادله امضای عقود مثل «اوفوا بالعقود» و «احل ﷲ البیع»، این عقود جدید را نیز در بر میگیرد؛ اما اینکه حجیت سیره ذاتی باشد و بالتالی، سیرههای مستحدث حجت باشند بههیچوجه قابلپذیرش نیست.
فقه معاصر: آیا قول به حجیت سیرههای مستحدث عقلایی ملازم با قول به حجیت ذاتی سیره است یا اینکه میتوان علیرغم قول به حجیت سیرههای مستحدث آن را منوط به موافقت با مناطات قطعی شارع یا لااقل عدم مخالفت با مقاصد قطعی شریعت انگاشت.
باقری شاهرودی: آیا من و شما که انسانهای معمولی هستیم یا رئیس یک مملکت، بناها و روشهایی عقلایی که در آینده میخواهد احداث شود را امضا میکنیم؟ اگر عقلاً، مناطات شارع را کاملاً میفهمند به آن احاطه دارند، چرا تاکنون این فهم ایشان در قالب یک بنا و روش، به منصه ظهور نرسیده است؟
سیره بنابر اتفاقاتی که در جامعه بشری میافتد بروز و ظهور پیدا میکند و چهبسا عقلاً ملاک و مصلحتی را که میفهمند ظنی و یا اشتباه بوده و ملاک واقعی غیرازآن باشد یا لااقل ملاک نزد شارع، غیرازآن باشد. در سیره عقلاییه، بیع صبی ممیز صحیح و نافذ است، درحالیکه شارع شرط دیگری مثل بلوغ را نیز به آن اضافه کرده است. در صورت ذاتی بودنِ حجیت سیره، چطور میتوانید این اشتراط شارع به بلوغ را تفسیر کنید؟
سیره عقلائیه اگر در اغراض شرعیه و ملاکات شرع دخیل نباشد که اساساً بیارتباط است و ارزشی ندارد؛ مثلاینکه عقلای دنیا یک روز خاص را عید میگیرند یا به خارج از شهر میروند؛ و اگر سیره دخیل در اغراض شرعیه و ملاکات احکام شریعت باشد باید به امضای شارع برسد و الا ارزشی نخواهد داشت. چون عقلاً احاطه به ملاکات شریعت و مقاصد شرعی ندارند.
فقه معاصر: باتوجهبه اینکه انعقاد سیرههای عقلائی منوط به توافق عقلا است و بسیار بعید است که تمام عقلا بر امر باطل و غیر متعارض اجتماع کنند آیا نگرانی از ملازمه قول به حجیت سیرههای عقلائی مستحدث با التزام به مسائل خلاف شرع بیّن صحیح است؟
باقری شاهرودی: این درست است که عقلاً برای باطل و فاسد اجتماع نمیکنند و آن را سیره و روش خودشان قرار نمیدهند؛ چون عقلاً هستند؛ اما زمانی است که در آن مورد، احاطه به ملاکات و مصالح و مفاسد داشته باشند، درحالیکه در بسیاری موارد، چنین احاطهای نداشته و لذا ممکن است بر اساس جهلشان، اتفاق بر امر باطل پیدا کنند.
پس اینکه عقلاً بر امر باطل و غیرمتعارف اجتماع نمیکنند و بنا نمیگذارند در مواردی است که احاطه به ملاکات دارند و ملاک قطعی را میدانند، درحالیکه در بسیاری موارد، ظن به ملاک دارند نه قطع و در موارد قطع نیز گاه قطعشان به خطا میرود. اگر عقلاً ملاکات را میدانستند شارع شریعت را به آنها واگذار میکرد؛ بنابراین سیرههای عقلائی فقط در صورت امضای شارع اعتبار دارند. سیرههای مستحدث نیز بهکلی هیچ ارزشی ندارند.
لازم به ذکر است که این گفتگو با مشارکت شبکه اجتهاد به ثمر رسید