دکتر سید احمد حبیبنژاد، عضو هیئتعلمی گروه حقوق عمومی و بینالملل دانشگاه تهران است. او سالهاست که علاوه بر حقوق عمومی، در حقوق اساسی و حقوق شهروندی نیز مطالعه و پژوهش میکند. به همین بهانه، با او از چالشهای حقوق شهروندی در ۱۰۰ سال آینده سخن گفتیم. پیش بینی آینده اگرچه دشوار و غالباً توأم با خطاست اما حبیبنژاد تلاش داشت تا مهمترین مسائل فراروی فقه حقوق شهروندی در ۱۰۰ آینده را تشریح کند. به باور او، بر خلاف تصور عمومی، رابطه فقها و حامیان حقوق شهروندی در ۱۰۰ سال آیند، بسیار بهتر از امروز خواهد بود. مشروح گفتگوی اختصاصی پژوهشگاه مطالعات فقه معاصر، با این عضو هیئتعلمی دانشگاه تهران، از نگاه شما میگذرد:
فهرست مطالب
- 1 فقه معاصر: مهمترین مسائل فراروی فقه حقوق شهروندی در۱۰۰ سال آینده را چه مسائلی میدانید؟
- 2 فقه معاصر: آیا پیشفرضها و مبانی فقه حقوق شهروندی در ۱۰۰ سال آینده، تغییر خواهد کرد؟ فکر میکنید این تغییرات در چه بخشهایی باشد؟
- 3 فقه معاصر: آیا شیوه تحقیق و حل مسائل فقه حقوق شهروندی در ۱۰۰ سال آینده تغییر خواهد کرد؟ فکر میکنید این تغییرات در چه سمتوسویی باشد؟
- 4 فقه معاصر: ارتباط میان فقها و حامیان حقوق شهروندی را در ۱۰۰ سال آینده چگونه ارزیابی میکنید؟
فقه معاصر: مهمترین مسائل فراروی فقه حقوق شهروندی در۱۰۰ سال آینده را چه مسائلی میدانید؟
حبیبنژاد: کشورهای اسلامی تا دهههای بعد، به سمت قواعد مشترک میروند، قواعد مشترکی که در همه کشورهای اسلامی قابلیت اجرا و مطالبهگری داشته باشد.
نکته بسیار مهم دیگر، نگاه فقه به شهروند در فضای مجازی است. حضرت آیتﷲ جوادی فرموده بودند که فضای مجازی، مجازی نیست فضای واقعی است. مطمئناً در سالهای بعد دیگر واقعاً نمیشود بین فضای مجازی و حقیقی، تفکیکی قائل شد. در آینده، فضای مجازی عین فضای حقیقی میشود و در آنجا فقه باید تعاملات انسان را در آن فضای مجازی، در قالب حقوق و تکالیف و احکام بیان کند. شاید یکی از مهمترین چالشهای فقه در آینده، تعیین حقوق و تکالیف انسان در فضای مجازی به مفهوم آن روز باشد.
مسئله بعدی، اینکه انسان گذشته و معاصر، حق بر تعیین سرنوشت خود را بیشتر بر حق تعیین سرنوشت ملی محدود میکرد و لذا از اموری مانند انقلاب، تدوین قانون اساسی و… سخن میگفت اما به نظر میرسد دامنه و گستره حق تعیین سرنوشت انسان در سالیان بعد، خیلی جزئیتر باشد و آنجاست که فقه باید وارد بشود. در حال حاضر، انسان به میزان کافی، از آب، هوا و انرژی برخوردار است اما ممکن است در ۵۰ سال آینده، این منابع کمیاب شوند و لذا مسائل و حقوق جدیدی برای شهروندان ایجاد شود.
فقه معاصر: آیا پیشفرضها و مبانی فقه حقوق شهروندی در ۱۰۰ سال آینده، تغییر خواهد کرد؟ فکر میکنید این تغییرات در چه بخشهایی باشد؟
حبیبنژاد: فقه ناظر بر تکالیف انسان است. شما انسان معاصر را در یک پارادایم قرار میدهید و بر اساس آن حقوق و تکالیفی برای انسان تعیین میکنید؛ اما به نظر میآید این انسانی که شما میخواهید صدسال بعد، تکالیف او را بررسی کنید با مفهوم انسان امروزی بسیار متفاوت باشد. مثلاً اگر صدسال پیش به یک شهروند شیرازی یا قمی میگفتیم: شما حق بر هوای پاک دارید، او در ذهن خود اصلاً چنین چیزی را تصور نمیکرد؛ یعنی انسانی بود بدون درنظرگرفتن اینکه حقی بر هوای پاک دارد اما امروزه از حقوق شهروندی روشن و واضح، حق بر هوای پاک است. همین مسئله، صدسال بعد، در امور دیگری رخ خواهد داد.
به نظر من، مهمترین پارادایمی که در صدسال بعد تغییر میکند، مفهوم انسان است؛ امری که نگاه فقهی و حقوقی ما را بهروشنی تغییر خواهد داد. بهعنوان نمونه، علامه حلی در تعریف مرگ، میگوید که مرگ، امری بسیار روشن است. این در حالی است که در سالهای آینده، معلوم نیست مفهوم مرگ بهآسانی امروز و دیروز باشد بلکه احتمالاً از پیچیدگیهای خاصی برخوردار است. همین الان، مرگ مغزی مسئلهای است که در صدق یا عدم صدق مفهوم مرگ بر آن، نزاع وجود دارد.
فقه معاصر: آیا شیوه تحقیق و حل مسائل فقه حقوق شهروندی در ۱۰۰ سال آینده تغییر خواهد کرد؟ فکر میکنید این تغییرات در چه سمتوسویی باشد؟
حبیبنژاد: در حال حاضر، شیوه تحقیق و روش استنباط، بیشتر کتابخانهای است یعنی فقیه مینشیند در کتابخانه و جواهر و قواعد را بر اساس اجتهاد خودش نگاه میکند؛ اما به نظر من، در صدسال بعد، مرحله موضوعشناسی کاملاً از حالت کتابخانهای خارج میشود و باید هم خارج شود و به میدان عمل بیاید؛ خلاصه اینکه موضوعشناسی کاملاً یک تخصص میشود.
در حال حاضر، مجتهد هم موضوعشناسی و هم حکمشناسی میکند. شاید مهمترین تحول در فقه حقوق شهروندی، گذار از تغییر شیوه تحقیق کتابخانهای به شیوه تحقیق میدانی باشد؛ یعنی بهجای نگاه از بیرون به موضوع، به درون موضوع بروند. این امر نیازمند این است که حوزههای علمیه، در عرصه موضوعشناسی، خیلی قوی شوند.
فقه معاصر: ارتباط میان فقها و حامیان حقوق شهروندی را در ۱۰۰ سال آینده چگونه ارزیابی میکنید؟
حبیبنژاد: به نظر من، رابطه فقها و حامیان حقوق شهروندی، روزبهروز بهتر خواهد شد. بهعنوان نمونه، وقتی به کتاب رسائل مشروطیت که آقای زرگرنژاد جمع کردهاند نگاه میکنیم، فتاوایی را میبینیم که با وجود این فتاوا، تصویر اینکه چند ده سال بعد، فصلی در قانون اساسی کشور اسلامی تحت عنوان «حقوق ملت» گنجانده شود، بسیار دشوار مینماید. شاید اگر این موضوع را آن زمان به مجتهدین زمان مشروطه میگفتیم اصلاً باور نمیکردند. به نظر من، فقه ما این ظرفیت را دارد که رابطه آن با مباحث حقوق شهروندی و حامیان حقوق شهروندی بیشتر و بهتر بشود و از سویی دیگر، حامیان حقوق شهروندی نیز درک درست و بهتری از فقه پیدا بکنند. به نظر من، در آینده، بهجای اینکه تقابل میان فقها و حامیان حقوق شهروندی را شاهد باشیم، تعامل بین آنها را مشاهده خواهیم کرد.
لازم به ذکر است که این گفتگو با مشارکت شبکه اجتهاد تهیه گردید.