آیتﷲ کاظم قاضیزاده، سالهاست که علاوه بر تدریس در سطوح و مقاطع بالای حوزه و دانشگاه، به پژوهش در عرصه فقه معاصر میپردازد. عضو هیئتعلمی دانشگاه تربیتمدرس، سوابق زیادی در عرصههای گوناگون تدریس، نگارش و مدیریت در عرصه فقه دارد. از او دررابطهبا حکم استفاده از انرژی هستهای و در مرحله بعد، تولید سلاحهای کشتارجمعی پرسیدیم. به باور رئیس مؤسسه فهیم، در حکم بهکارگیری انرژی هستهای، باید حساسیتهای جهانی و تضییقاتی که ممکن است به جهت تحریمها بر مردم وارد آید را نیز مورد توجه قرار داد. او معتقد است حکم اولیه استفاده از سلاحهای کشتارجمعی، حرمت است و موارد استثنا از این حکم، بسیار معدود و کم است. مشروح گفتگوی اختصاصی فقه معاصر با عضو شورای پژوهشکدههای پژوهشگاه مطالعات فقه معاصر، بهقرار زیر است:
فهرست مطالب
- 1 فقهمعاصر: حکم اولیه استفاده از انرژی هستهای چیست؟
- 2 فقهمعاصر: آیا استفاده از سلاحهای کشتارجمعی حرام است؟ حکم ساخت، نگهداری و خریدوفروش این سلاحها چیست؟
- 3 فقهمعاصر: باتوجهبه امکان استفاده از انرژی هستهای در ساخت سلاحهای کشتارجمعی، آیا میتوان حرمت میزان خاصی از غنیسازی آن را نتیجه گرفت یا آنکه غنیسازی فینفسه تا هر حدی، بلامانع است و آنچه حرام است، ساخت بمب هستهای است؟
- 4 فقهمعاصر: باتوجهبه حساسیتهای بینالمللی پیرامون مسائل هستهای ایران، آیا میتوان لزوم چشمپوشی از تولید انرژی به این شیوه را نتیجه گرفت؟
فقهمعاصر: حکم اولیه استفاده از انرژی هستهای چیست؟
قاضیزاده: در مورد اینکه استفاده از انرژی هستهای چه حکمی دارد، روشن است در مواردی که نهیی از شریعت نداریم اصالةالحلّیّه ما را به جواز استفاده از آن راهنمایی میکند. انرژی هستهای امری مستحدث است که در صدر اسلام وجود نداشته است تا در بارة آن دلیل منعی داشته باشیم. استفاده کردن از آن و تلاش در بهدستآوردن فناوری انرژی هستهای و پیشرفت علمی و عملی در این عرصه، بر اساس قواعد عمومی شریعت امری مجاز است و شاید از بعضی از ادله که ما را به پیشرفت در علوم مادی یا در داشتن سلاحهای قویتر در برابر دشمن تشویق میکند نظیر آیه شریفه «وأعدّوا لهم مااستطعتم من قوّۀ»، بتوانیم بگوییم بهطورکلی، استفاده از فناوریهای علمی و نظامی و اقتصادی در دنیای امروز، امری مطلوب و مورد تشویق شریعت مقدسه است.
فقهمعاصر: آیا استفاده از سلاحهای کشتارجمعی حرام است؟ حکم ساخت، نگهداری و خریدوفروش این سلاحها چیست؟
قاضیزاده: ما در شریعت استفاده از سلاحهای کشتارجمعی بهعنوان بمب اتم را نداشتیم اما آنچه که مورد توجه است و شاید بتوان با الغای خصوصیت، آن را به مواردی مثل سلاح هستهای نیز تعمیم داد، بحث بهکارگیری سلاحهای شیمیایی است. امروزه در دنیا از سلاحهای شیمیایی هم استفاده میشود و هم آثار مخربی بیشتر از سلاحهای معمولی دارد. این سلاحها افرادی مثل زنان و کودکان و کهنسالان را مورد آسیب قرار میدهد و حتی حیوانات و گیاهان نیز آسیبهای جدی میبینند. سلاحهای شیمیایی که بهگونهای در صدر اسلام وجود داشته به شکل القای سمّ بوده است. در روایات معتبری از پیامبر عظیمالشأن اسلام(ص) نقل شده است که: «نهیَ النبّی عن أن یُلقی السّم فی بلاد المشرکین». این حدیث که در کتابهای اصلی ما مثل کتاب شریف کافی و بعداً در وسایل الشیعه آمده سند قابل اعتنایی دارد. بر اساس همین روایت، قدمای ما در موارد متعددی به طور مطلق از استفاده سلاح شیمیایی منع کردهاند. تعداد افرادی که به طور مطلق استفاده از سلاح شیمیایی را منع کردهاند کم نیستند؛ مثلاً مرحوم شیخ طوسی انواع قتال با کفار را جایز میداند إلّا إلقاء السمّ فی بلادهم. بعد از آن نیز فقهای دیگری همین مطلب را گفتهاند. افرادی مثل حلبی همه نوع مبارزه با کفار را جایز میدانند الا القاء السم فی دیارهم. ابن ادریس و یحیی بن سعید حلی نیز همین را گفتهاند. البته در ادامه، بعضی از فقهای متأخر نسبت به مسئله القای سمّ، مسئله را با امر به کراهت تلقی کرده و باتوجهبه آیه شریفه «وأعدّوا لهم مااستطعتم من قوّۀ و من رباط الخیل» گفتهاند که اگر ما نتوانیم بدون القای سمّ دشمن را از پای در آوریم چنین چیزی مجاز است. البته فقط در جایی که راهی دیگری نباشد، وگرنه اگر راهی دیگری نبود استفاده از چنین سلاحی کراهت دارد.
اما به نظر میرسد باتوجهبه اطلاقی که در روایت وجود دارد ما نباید مسئله را به همین سادگی تلقی کنیم، خصوصاً که در دنیای جدید سلاحهای اتمی خیلی فراتر از القای سمّ در بلاد مشرکین است و گاهی اوقات به نابودی نسل میانجامد. درهرصورت، به نظر میرسد استفاده از سلاح هستهای همانطور که برخی از معاصرین گفتهاند باید امری غیرمجاز باشد؛ و اگر قرار است استثنائی بخورد، قیود موارد استثنا، قیودی بسیار مشکل و زیاد است. بهصرف اینکه دشمن چنین سلاحی را استفاده میکند ما نمیتوانیم دست به سلاح هستهای ببریم. قیودی که میتوان ذکر کرد این است که در عدم استفاده از سلاح هستهای، نابودی مطلق یک کشور یا یک هویت جمعی مطرح باشد، بهنحویکه از هیچ راه دیگری جز سلاح هستهای، نشود از این شرّ عظیم جلوگیری کرد. آنچه تحت عنوان «تترّس» در فقه اسلامی مطرح است، قیود مختلفی دارد و معنایش آن است که اگر دشمنان برخی مسلمانان را سپر قرار دادند تا بتوانند بهسوی مسلمانان باتوجهبه سپر انسانی آنان حمله کنند، کشتن آنها در حد ضرورت برای جلوگیری از تجاوز کفار و نابودی مسلمین جایز است. اینجا هم باید به همین شیوه و بهصورت حداقلی محض، این نکته را مطرح کرد. البته باتوجهبه قیود مختلفی که در مورد استفاده قرار گرفتن سلاح اتمی وجود دارد شایسته است بهصورت کلی، حرمت سلاحهای هستهای اعلام شود و آن موارد بهعنوان استثناهایی بسیار بسیار محدود در نظر گرفته شود که عملاً مصداق خارجی برایش وجود ندارد.
فقهمعاصر: باتوجهبه امکان استفاده از انرژی هستهای در ساخت سلاحهای کشتارجمعی، آیا میتوان حرمت میزان خاصی از غنیسازی آن را نتیجه گرفت یا آنکه غنیسازی فینفسه تا هر حدی، بلامانع است و آنچه حرام است، ساخت بمب هستهای است؟
قاضیزاده: مسئلة داشتن انرژی هستهای در سطوح بالاتر، ملازمهای با تولید سلاح هستهای و حتی ملازمهای با بکار گیری سلاح هستهای ندارد. آنچه در پاسخ قبل عرض کردیم استفاده و بهکارگیری سلاح هستهای در نابود کردن انسانها بود اما تولید سلاح هستهای و غنیسازی هستهای تا رسیدن به سلاح، میتواند متفاوت از بکار گیری سلاح هستهای باشد؛ خصوصاً اگر در نظر بگیریم که صرف تولید سلاح هستهای بدون بکار بردن آن، نسبت به حملات دشمنان بازدارندگی دارد و صرف غنیسازی در درصدهای بالا میتواند ما را نسبت به تهدیدهای دشمنان مصونتر قرار دهد؛ لذا نهتنها رسیدن به غنیسازی بالاتر و حتی تولید بمب اتم منعی ندارد که شاید مطلوب هم باشد. البته باید آن طرف را هم دید که اگر تولید سلاح هستهای و غنیسازی با درصد بالا سبب سوءظن رقبا و دشمنان شود و موجبات تضییق بر مردم شریف ما را فراهم کند، باید در یک مقایسه عقلانی، زمینههای مثبت و منفی هر کدام سنجیده شود و بر اساس آن تصمیمگیری صورت پذیرد.
فقهمعاصر: باتوجهبه حساسیتهای بینالمللی پیرامون مسائل هستهای ایران، آیا میتوان لزوم چشمپوشی از تولید انرژی به این شیوه را نتیجه گرفت؟
قاضیزاده: همانطور که در سؤال قبل جواب دادم باید با عقلانیت و توجه به جنبههای مثبت و منفی تولید سلاح هستهای و غنیسازی، در سطوح بالا تصمیم گرفت. بد نیست بدانیم الآن در اروپا، کشور آلمان ارتشی برای مقابله با خارجی را ندارد و بعد از جنگ جهانی دوم از داشتن ارتش ممنوع شده است؛ اما درعینحال با عقلانیت، زمینه رشد کشورش را تا این سطح فراهم کرده است. درهرصورت، این نوع مسائل نیازمند تدبیر و عقلانیت است و به طور صریح نمیتوان پاسخ مثبت و منفی ارائه داد. آنچه مهم است این است که از رهگذر تولید انرژی هستهای یا عدم تولید انرژی هستهای در سطوح بالا، منافع ملتی در نظر گرفته شود؛ چراکه این نوع رفتارها و تصمیمگیریها اثرات زیادی در زندگی مادی و معنوی آنها برجای میگذارد.