گزارش توصیفی و تحلیلی کتاب «امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر در اندیشه اسلامی»

پرونده فقه حدود اختیارات حکومت در استفاده از امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر/13

نویسنده کتاب، پس از خواندن این خبر می‌اندیشد: ما به‌نوعی وظیفه داریم دیگران را از ارتکاب کارهای ناپسند به همنوعان خود بازداریم؛ اما به این نتیجه می‌رسد که در دنیای غرب، نامی برای این وظیفه وجود ندارد و تعبیر امداد هم از بیان آن نارسا است، ضمن آنکه فرهنگ غرب به تدوین کلی مواردی که باید آن را به کار برد و شرایطی که می‌توان این وظیفه را ترک کرد، نپرداخته است.

دررابطه با امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر، کتاب‌های زیادی نگاشته شده است اما شاید بتوان گفت مهم‌ترین کتاب فقهی و اسلامی نگاشته شده در این زمینه، کتاب «امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر در اندیشه اسلامی» اثر  مایکل کوک، مورخ و اسلام‌شناس مسیحی غرب است. وی در این کتاب، علاوه بر اینکه این فریضه را در ضمن فرقه‌های گوناگون اسلامی بررسی کرده است، به مقایسه میان این فریضه اسلامی و نهادهای مشابه در غرب پرداخته است. در زیر، گزارشی از مطالب مندرج در این کتاب ارائه می‌شود.

درآمد

هر انسانی در مقابل جامعه خود و سرنوشت آن، مسئولیت زیادی دارد که این مسئولیت، او را ملزم می‌کند که ناظر و مراقب امور جامعه خود باشد. این مطلب در فقه اسلامی تحت عنوان امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر مطرح شده است و از مهم‌ترین مبانی تفکر سیاسی‌اجتماعی یک مسلمان به شمار می‌رود.

روایات زیادی از اهل‌بیت(ع)، در بیان اهمیت این مسئله وارد شده است که در کتب حدیثی مانند اصول کافی مرحوم کلینی و از تهذیب شیخ طوسی، ذکر شده است. کتاب‌های مستقلی نیز در این زمینه به نگارش درآمده است؛ در بین آنها، کتاب‌هایی وجود دارد که از حیث اهمیت، درخور تأمل هستند، و از جمله آنها کتاب امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر در اندیشه اسلامی آقای مایکل کوک مورخ و اسلام‌شناس غربی است که به‌جرئت می‌توان گفت از حیث بررسی تاریخی فقهی در مبحث امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر، کتاب کاملی است. در این نوشتار درصدد معرفی و بررسی اجمالی این کتاب هستیم. البته این کتاب قبلاً سه بار در مجلات مختلف، معرفی و تحلیل مختصر شده است؛ یک‌بار توسط محمد باقری در مجله گروه پژوهش‌های فرهنگی و اجتماعی، که البته ایشان فقط سخن مترجم در ابتدای کتاب را بیان کرده‌اند و تحلیلی از طرف خود ایشان صورت نگرفته است، بار دیگر توسط رضا صفری در مجله آیینه پژوهش که ایشان بیشتر درصدد معرفی توصیفی کتاب بودند، و بار سوم توسط آقای محسن رجبی در مجله نقد و معرفی کتاب انجام شده است.

 معرفی نویسنده کتاب

الف) زندگی‌نامه

مایکل کوک، مورخ و اسلام‌شناس غربی در سال ۱۹۴۰ در انگلستان متولد شد. وی تحصیلات خود را از ۱۹۵۹ میلادی تا ۱۹۶۳ در دانشگاه کمبریج انگلستان پی گرفت. سپس به فراگیری تاریخ انگلستان و اروپا پرداخت. وی علاوه بر زبان‌های رسمی اروپایی و عربی، زبان ترکی استامبولی و فارسی را نیز آموخت و چند سالی در مدرسه مطالعات شرقی و آفریقای دانشگاه لندن، سرگرم تحقیق و تدریس تاریخ اسلام بود. او با راهنمایی پروفسور برنارد لوئیس، کارشناسی‌ارشد خود را با پژوهش و نگارش درباره «تاریخ جمعیت عثمانی در سده‌های پانزدهم و شانزدهم میلادی» به انجام رساند و در سال ۱۹۸۶ به قصد تدریس در دانشگاه پرینستون امریکا، انگلستان را ترک کرد.

ب) سمت‌ها و مشاغل

  1. تحقیق وتدریس درمدرسه مطالعات شرقی و آفریقایی لندن، ۱۹۸۶- ۱۹۶۳؛
  2. مربی تاریخ اقتصادی باتوجه‌به خاورمیانه،۱۹۸۶-۱۹۸۴؛
  3. استادیار تاریخ خاور نزدیک و میانه، دانشگاه پرینستون آمریکا، ازسال ۱۹۸۶ تاکنون.

ج) افتخارات علمی

  1. ۱. عضو انجمن آمریکائی فلسفه،۲۰۰۱؛
  2. برنده جایزه ویژه بنیاد ملون،۲۰۰۲؛
  3. عضو فرهنگستان آمریکایی هنر و علوم۲۰۰۴؛

۴.برنده جایزه‌های آلبرت حورانی انجمن مطالعات خاورمیانه‌ای آمریکای شمالی در سال ۲۰۰۱؛

  1. برنده جایزه انجمن دوستی کویت/بریتانیا در سال ۲۰۰۲؛
  2. تقدیر درجشنواره بین المللی فارابی (۱۳۸۶ه. ).

د) تألیفات

مایکل کوک که در حوزه تحقیق و پژوهش در اسلام و حوزه تمدن اسلامی شهرتی بسزا دارد و یکبار هم جایزه سال بهترین آثار در زمینه علوم‌انسانی را در امریکا نصیب خویش کرده، تاکنون چندین کتاب و ده‌ها مقاله در حوزه‌های مختلف اسلام‌شناسی نگاشته است که سه کتاب از میان آنها، به زبان فارسی ترجمه شده است؛ یکی از آنها، کتاب «امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر در اندیشه اسلامی» است که درصدد معرفی آن هستیم، و دیگری، کتاب «مخالفان نگارش حدیث در صدر اسلام»، ترجمه ابوالقاسم سری که هر بخش آن در مجله علوم حدیث چاپ گردیده است.

معرفی کتاب «امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر در اندیشه اسلامی»

الف) معرفی عمومی کتاب

این کتاب بزرگ‌ترین اثر فقهی تاریخی است که تاکنون یک شرق‌شناس در یک موضوع فقهی مشخص نگاشته و با تتبعی گسترده، این مبحث را از دیدگاه مذاهب و گرایش‌های مختلف اسلامی و بر اساس متون شناخته شده مورد بررسی قرار داده است. مایکل کوک با انگیزه شناخت این وظیفه در اسلام، پژوهش‌های خود را آغاز می‌کند و با صبر و حوصله بسیار و با مراجعه به حدود ۱۷۰۰ کتاب و مقاله که بیش از ۱۳۰۰ مورد آن کتاب‌های اسلامی است و مشورت با بسیاری از اسلام‌شناسان و مسلمانان از جمله آیت‌ﷲ دکتر حسین مدرسی طباطبایی و با بیش از ۱۲ سال کار مداوم و استفاده از فرصت‌های مطالعاتی و بورسیه‌های علمی، موفق به نوشتن این کتاب می‌شود که شاید جامع‌ترین کتابی باشد که تاکنون در این زمینه نوشته شده است.

ب) معرفی مترجم

احمد نمایی لیسانس در رشته زبان انگلیسی است و پس از سال‌ها تدریس در سال ۱۳۶۳ همکاری خود را با گروه ترجمه انگلیسی بنیاد پژوهش‌های اسلامی آغاز کرده است. او طی این سال‌ها، آثاری زیادی را تألیف و ترجمه کرده است. وی علاوه بر ترجمه، تالیفاتی نیز به زبان فارسی و انگلیسی دارد؛ از جمله: ترجمه کتاب گیاهان در قرآن، کتاب گسترش اسلام در غرب آفریقا، تألیف کتاب خلافت و امامت به زبان انگلیسی و… .

انگیزه نگارش کتاب

مایکل کوک در آغاز مقدمه کتابش، حادثه تکان‌دهنده‌ای را نقل می‌کند که باعث نگارش این کتاب و معرفی نهاد امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر، به جامعه غربی شده است. حادثه از این قرار بود: کوک در یکی از روزهای ماه سپتامبر ۱۹۸۸ در روزنامه‌ای می‌خواند که در ایستگاه قطار شهری شیکاگو، زنی مورد تجاوز قرار می‌گیرد. درحالی‌که آن زن از مردم کمک می‌خواهد، همه عابران بی‌توجه از کنار این صحنه رد می‌شوند. از میان ناظران تنها یک نفر برای دستگیری مجرم با پلیس همکاری می‌کند. آنچه در این حادثه مهم است، نه اصل تجاوز؛ بلکه عکس‌العمل رهگذران است.

نویسنده کتاب، پس از خواندن این خبر می‌اندیشد: ما به‌نوعی وظیفه داریم دیگران را از ارتکاب کارهای ناپسند به همنوعان خود بازداریم؛ اما به این نتیجه می‌رسد که در دنیای غرب، نامی برای این وظیفه وجود ندارد و تعبیر امداد هم از بیان آن نارسا است، ضمن آنکه فرهنگ غرب به تدوین کلی مواردی که باید آن را به کار برد و شرایطی که می‌توان این وظیفه را ترک کرد، نپرداخته است. مؤلف اعتراف می‌کند که خود در این مورد چیزی نمی‌دانسته تا اینکه در جریان پژوهش‌های اسلامی خود، از آن آگاه شده و دریافته است که اسلام، نام و تعالیمی ویژه برای چنین وظیفه‌ای دارد. این حادثه جرقه‌ای بود برای اینکه وی این فریضه را موضوع تحقیق و تک‌نگاری معروف خود قرار دهد.

از آن جایی که در جامعه اسلامی، از این فریضه برداشت‌های مختلفی وجود دارد و نیز در باب مراتب و شرایط و جایگاه آن در میان مکاتب گوناگون کلامی و فقهی، تفاوت‌های قابل‌ملاحظه‌ای دیده می‌شود، وی نمی‌توانست خود را به یک گزارش و تفسیر از این نهاد قانع کند. ازاین‌رو، اثر وی به صورتی درآمد که از نظر حجم و گستره تحقیق، بی‌رقیب است. نویسنده در این اثر، علاوه بر آنکه سعی می‌کند دیدگاه اسلام و برداشت مسلمانان درباره این نهاد و تحول آن را نشان دهد، تلاش می‌کند نشان دهد اسلام چگونه به این نهاد دست یافت و آیا می‌توان معادلی برای آن در سایر ادیان یافت یا خیر؟

معرفی محتوای کتاب

بخش اول: مقدمه

بخش نخست کتاب، مقدمه است که طی آن، در چهار فصل تحت عناوین «زرگر مرو»، قرآن و تفسیر قرآن، حدیث و کتاب‌های سیره و شرح‌حال به‌عنوان متونی که منبعی برای مبحث مورد نظر است مورد ارزیابی قرار گرفته‌اند.

فصل اول: زرگر مرو

فصل اول، با داستان ابواسحاق ابراهیم ابن میمون که صنعتگر با صداقت و زاهدی بود شروع می‌شود که وی به جهت امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر، به مصاف ابومسلم خراسانی که در شورش عباسیان علیه امویان، جرم و جنایات فراوانی را مرتکب شده می‌رود و به دست ابومسلم کشته می‌شود. مایکل کوک از این داستان چنین نتیجه می‌گیرد که هر انسانی وظیفه دارد فرمان اجرای حدود الهی را صادر کند، حتی به کسانی که از لحاظ سلسله‌مراتب سیاسی و اجتماعی در نظام بالاتر قرار دارد، که این خود مسئله مهم و قابل‌توجهی است. همچنین با ذکر داستانی دیگر بیان می کند که مرز بین نهی‌ازمنکر و هجوم به زندگی خصوصی دیگران، خط باریکی است که نیاز به توجه زیادی دارد.

فصل دوم: قرآن و تفسیر قرآن

کوک در این فصل به دو مبحث می‌پردازد:

الف) در بخش اول، به آیات مربوط به امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر می‌پردازد و اثبات می‌کند که بحث امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر کاملاً ریشه در قرآن دارد. وی در این فصل، ابعاد مختلف بحث امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر را طبق آیات قرآن مورد بررسی قرار می‌دهد.

ب) در بخش دوم، به تشریح دیدگاه تفسیری مفسران درباره آیات مطرح شده می‌پردازد و در نهایت به این نتیجه می‌رسد که برداشت کلی مفسران از این وظیفه و تفسیری که از آن‌ها با خود آیات و آنچه مستقیماً از آن به دست می‌آید، ارتباط ندارد؛ چرا که برخی از مفسران به‌خاطر برخی تعصبات اعتقادی، آیات قرآن را در قالب مذهبی که بدان وابسته‌اند بیان می‌کنند نه آنچه در قرآن آمده است.

فصل سوم: حدیث

نویسنده در این فصل، به احادیث نبوی و غیر آن در مورد امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر می‌پردازد و احادیث را به سه قسمت کلی تقسیم می‌کند: ۱. حدیث سه مرحله‌ای؛ مراد از حدیث سه مرحله‌ای، حدیث پیامبر اکرم(ص) است که در آن، حضرت، مراتب امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر را بیان می‌کنند: با دست، با زبان، و با قلب.

  1. احادیث با نگرشی مثبت: در این بخش، به اختصار، سایر احادیث نقل شده از پیامبر در مورد امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر مورد بررسی قرار گرفته است. طبق نظر نویسنده، مضمون اکثر احادیث، ترغیب و تشویق مومنان به بحث امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر است.
  2. احادیث با نگرشی منفی: احادیثی نیز وجود دارد که این وظیفه را کم اهمیت جلوه می‌دهند.

فصل چهارم: سیره مسلمانان صدر اسلام

مایکل کوک در این فصل از کتاب، بحث امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر را در سیره مسلمانان صدر اسلام مورد بررسی قرار می‌دهد و خاطرنشان می‌کند که مسلمانان صدر اسلام در دو جهت، امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر می‌کردند:

  1. رویارویی با حاکمان، در مقابل ظلم و ستم‌های صورت گرفته به مسلمانان. در این میان، برخی به شکل افراطی رفتار می‌کردندو برخی نیز وظیفه خود را به خوبی انجام می‌دادند.
  2. رویارویی با افراد جامعه. دراین قسمت، نمونه‌های تاریخی از سیره مسلمانان ذکر می‌شود که مسلمان در مقابل منکراتی که در جامعه مشاهده می‌کردند تذکر می‌دادند.

 بخش دوم: حنبلیان

این بخش از کتاب، به مبحث امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر از دیدگاه حنبلیان می‌پردازد و شامل چهارفصل با عناوین ذیل است:

فصل ۵: ابن حنبل، فصل ۶: حنبلیان بغداد، فصل ۷: حنبلیان دمشق، فصل ۸: حنبلیان نجد.

فصل پنجم: ابن حنبل

نویسنده برای اینکه بتواند روزگار اولیه اسلامی را از جهت انجام تکلیف امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر به تصویر بکشد محیطی را مناسب‌تر از محیط حنبلیان نمی‌داند؛ زیرا کتاب‌های اولیه حنبلیان، به‌جای طرح مباحث کلی و نظری، به مصادیق احکام و امور «مبتلا به» آن می‌پردازند. نمونه خوبی از این کتاب‌ها، کتاب «الامر بالمعروف والنهی عن المنکر» ابوبکر خلال (۳۱۱ق) است که شامل استفتائات ابن حنبل بوده که حدود ۱۵۰ مورد از آن در زمینه امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر است. بیشتر مباحث این فصل مانند نوع گناهان در آن زمان، زمینه گناهان و اینکه چه کسی، چگونه، و در چه شرایطی باید آن را انجام دهد برگرفته از این کتاب  است.

فصل ششم: حنبلیان بغداد

کوک بر این عقیده است که باتوجه‌به گسترش حنبلیان بعد از ابن حنبل، باید دیدگاه حنبلیان در مورد امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر به طور گسترده مورد بررسی قرار گیرد؛ لذا در این فصل به بررسی دیدگاه حنبلیان بغداد می‌پردازد.

سکوت نسبی حنبلیان نسبت به نهی‌ازمنکر تا چند دهه بعد از ابن حنبل ادامه داشته است. بنابر منابع تاریخی، از اوایل سده چهارم، کارهای خشن و پرخاش‌گرایانه با عنوان امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر از حنبلیان گزارش شده است. این مشی سیاسی جدید حنبلی با اعمال بر بهاری (۲۹۹) ق واعظ عوام فریب ارتباط نزدیک دارد. او از سال ۲۹۶ رهبر اهل‌سنت بغداد بود. در واقع امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر حنبلیان، از سده چهارم همراه با خشونت و حرارت فراوانی بود، به طوری که در امور زندگی مردم تجسس می‌کردند و مردم را زیر سوال می‌بردند. البته حنبلیان هرچه بیشتر گرفتار شبکه مستقیم و غیر مستقیم حمایت‌های حکومتی می‌شدند نهی‌ازمنکر در نظر آنان کم رنگ تر می‌شده است.

فصل هفتم: حنبلیان دمشق

بعد از حمله مغول به بغداد و غارت آن، رهبری علمی حنبلی را حنبلیان دمشق در شهری که اکثر جمعیت آن شافعی بود بر عهده گرفتند. بنابراین درمورد نفوذ آن‌ها در جامعه و اینکه آیا موافق یا مخالف حکومت بودند و اینکه به امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر حکومت‌ها می‌پرداختند یا نه، گزارشی در دست نیست. تنها دانشمندی که در رویارویی با حکومت تمایل بیشتر نشان می‌داد عبدالغنی مقدسی (۶۰۰ق) بود. بعدها ابن‌تیمیه (۷۲۸ق) به‌مثابه نسخه‌بدل عبدالغنی بود که با حکومت درگیری‌های مستمری داشت.

فصل هشتم: حنبلیان نجد

مایکل کوک در ادامه بیان می‌دارد: صحنه از شهرهای بزرگ به‌طورکلی تغییر جهت می‌دهد و در سده نهم سر از سرزمین عربستان در می‌آورد. به‌این‌ترتیب، مکتب حنبلی برای اولین‌بار جامعه‌ای از آن خود داشته است.  با شکل‌گیری اولین دولت سعودی (۱۱۵۸-۱۲۳۳)، امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر جزء اندیشه و کردار وهابیت می‌شود. آنها بعدها از این وظیفه تصویر متفاوتی ارائه می‌دهند و آن، تأکید بر اداری کردن امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر بود.

بخش سوم: معتزلیان و شیعیان

در این بخش از کتاب، آراء و نظرات معتزلی و شیعی در مورد امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر مورد بررسی قرار می‌گیرد. از میان شیعیان، فقط فرقه‌های زیدیه و امامیه بررسی می‌شود. مطالب این بخش در قالب ۳ فصل است:

فصل ۹: معتزلیان، فصل ۱۰: زیدیه، فصل ۱۱: امامیه.

فصل نهم: معتزلیان

معتزلیان برخلاف حنبلیان، علاقه‌مند به امور انتزاعی بودند. این مکتب هر چه بود تا قرن چهارم روشن شد که نمی‌تواند توصیفی از یک عقیده اسلامی باشد. مکتب اعتزال به‌وسیله واصل‌بن‌عطا پایه‌گذاری شد. اولین اثر روشمند در زمینه امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر معتزلی، حدود سه قرن بعد از واصل نگاشته شده است و نهی‌ازمنکر یکی از اصول خمسه معتزله به شمار می‌آید. مسعودی که شرح مختصری از عقاید معتزلیان را بیان می‌کند اذعان می‌دارد که نهی‌ازمنکر بر کسی که استطاعت استفاده از شمشیر را دارد واجب است. نویسنده در ادامه، به برخی از علمای قدیم مکتب اعتزال از جمله مانکدیم (۱۴۴ق) می‌پردازد. مانکدیم شرایط امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر را پنج چیز می‌داند: ۱. علم به حکم، ۲. علم به موضوع، ۳. نداشتن اثرات جنبی بدتر، ۴. تأثیر، ۵. نداشتن خطری برای خود. در ادامه، مباحثی از جمله تقسیم‌بندی منکرات و مراتب آن و… بیان شده است.

فصل دهم: زیدیه

نویسنده در این قسمت، نقاط مشترک زیدیه با شیعیان، مانند گزینش کلام معتزلی را بیان می‌دارد و بر این عقیده است که آنان با هم تفاوت‌های اساسی نیز داشتند، از جمله این که زیدیه عمل‌گرا بودند ولی امامیه به تسلیم و رضا گرایش داشتند. مایکل کوک می‌گوید: ازآنجاکه بسیاری از کتب خطی زیدی چاپ نشده باقی مانده است پژوهش در باره تشیع زیدی به طور نامطلوبی انجام می‌شود. یکی از منابع قدیم کتابی منسوب به زید است که از نظر ظاهر، زید آن را اجداد علوی‌اش نقل کرده است. در این کتاب، هفت حدیث در مورد امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر وجود دارد. قدیمی‌ترین نویسنده زیدی که ما چیزی از عقاید او می‌دانیم، قاسم بن ابراهیم رسی است که او مطالب اندکی در این زمینه دارد. سنت فقهی زیدی، امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر را واجب دانسته و تأکید فراوانی بر عمل‌گرایی دارد. از بحث مفصل کوک در این فرقه می‌توان نتیجه گرفت که تمام مطالب زیدی، خواه معتزلی یا غیرمعتزلی، متشکل از دو موضوع است: اولی، نبودن نظریه ادای این وظیفه در دل، و دیگری، تأیید توسل به اسلام در هنگام ضرورت.

فصل یازدهم: امامیه

کوک بر این عقیده است که شیعه امامیه غنی‌ترین و مستمرترین اسناد درباره عقیده امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر را دارد. وى تاریخ امامیه را از این منظر به سه دوره تقسیم می‌کند: دوره اول، شامل دوران حضور امامان شیعه است. دوره دوم، از قرن چهارم شروع می‌شود و تا قرن هشتم را در برمی‌گیرد. دوره سوم نیز از قرن هشتم تا حال حاضر ادامه دارد.

احادیث مربوط به امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر از میان کتب اولیه در اصول کافی والتهذیب است. وی بعد از ذکر حدیثی از پیامبر اکرم(ص) بیان می‌دارد که نظر امامیه در این مورد، با لحن تسلیم و رضایی است؛ یعنی به‌طورکلی، از احادیث امامیه عمل‌گرایی زیادی دیده نمی‌شود. سه‌مرحله‌ای بودن این تکلیف و اذن امام درصورتی‌که مستلزم خشونت باشد از موارد مورد توجه امامیه است. در مکتب امامیه شش شرط بر وجوب این وظیفه الهی بیان شده است.

نویسنده در آخر این بخش، گریزی به فرقه اسماعیلیه زده و می‌گوید: جوهره مذهب اسماعیلی، آمیخته‌ای از تفکر عارفانه کیهان‌شناختی و سیاست مذهبی اسلامی بود. در این نگرش، زمینه چندان مناسبی برای مفهوم قانون‌مداری مانند نهی‌ازمنکر نبود.

بخش چهارم: دیگر فرقه‌های اسلامی

در این بخش، سایر فرقه‌های اسلامی غیر از مواردی که ذکر شد مورد بررسی قرار می‌گیرد:

فصل ۱۲: حنفیان، فصل۱۳:شافعیان، فصل۱۴: مالکیان، فصل۱۵: اباضیه، فصل۱۶:غزالی، فصل۱۷: بازنگری اسلام نخستین.

فصل دوازدهم: حنفیان

حنفیان، قدیمی‌ترین مذهب فقهی اهل‌سنت بودند و هویت کلامی آنان به‌کندی شکل گرفته است. ابوحنیفه خود نظریاتی در زمینه علم کلام دارد و سنتی که از این نظریات شکل می‌گیرد مکتب ماتریدیه نامیده می‌شود. در بین حنفیان، چهار گرایش نیز با عناوین اهل حدیث، معتزله، نجاریه، اشعریان وجود داشت که تقریباً آگاهی مناسبی از آن‌ها در دست نیست. بنابراین، آگاهی ما از آرای مربوط به نهی‌ازمنکر، بر اساس میراث ماتریدیه است. مطالب این فصل نیز بر اساس آن خواهد بود. به نظر ابوحنیفه، این وظیفه یکی از پنج اصل اعتقادی است. آثار نگارش یافته در زمینه امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر قبل از دوره عثمانی، خیلی ساده و معمولی است؛ ولی در دوران عثمانی، بیشتر بحث‌ها مربوط به نگارش شرح آثار قدیمی است که به طور اتفاقی به این وظیفه اشاره کرده‌اند. یکی از دانشمندانی که به طور دقیق در این زمینه مطلب نوشته  و صرفاً به شرح متون گذشته نپرداخته، برگلی محمد افندی (۹۸۱ق) است. اکثر کتاب‌های نگارش یافته در سال‌های پایانی دولت عثمانی برگرفته از نظریات غزالی است.

فصل سیزدهم: شافعیان

کوک در این فصل، به آرای مربوط به نهی‌ازمنکر در بین پیروان شافعی می‌پردازد. به نظر وی، در سنت شافعی، مبحث نهی‌ازمنکر در متن کتاب‌های فقهی گنجانده نشده بود و چون کلام شافعی نیز وجود نداشت آرا و نظریات خود شافعی به نسل‌های بعدی منتقل نگردید. در سده پنج بود که مذهب شافعی توانست هویت کلامی اشعری به دست آورد. آگاهی‌هایی که از عقاید اشعری پیش از پذیرش آن در بین شافعیان در دست است مباحثی در مورد امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر ندارد؛ بنابراین، موضوع اصلی این فصل، آرایی است که شافعیان درباره نهی‌ازمنکر معتبر می‌دانند، بدون اشاره به این که چنین آرایی به‌طورکلی، شافعی، یا در اصل، اشعری است. در ادامه، نویسنده بحث از امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر در دیدگاه شافعیان را در دو بخش بررسی می‌کند:

  1. شافعیان پیش از غزالی: اولین دانشمند شافعی که از او در مورد امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر مطالبی ذکر شده است ابوبکر قفال(۳۶۵ق) است. او تفسیر مختصری از آیه ۱۱۰ سوره آل عمران ارائه می کند که لحن آن به شدت عمل گرایانه لست. قدیمی ترین اثر منسجم شافعی نسبت به این وظیفه، مربوط به عبدﷲ جرجانی(۴۰۳ق) از شاگردان وی است که وجوب امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر را اثبات می کند و نگرشی سهل گیرانه و سازشگرانه نسبت به این وظیفه دارد.
  2. شافعیان بعد از غزالی: مطالب نگارش یافته در این دوره، از نظم و انسجام خاصی برخوردار نیست. آخرین روایت مستقل کلامی درباره نهی‌ازمنکر، از سعد الدین تفتازانی همراه با شرح او بر آن است. وی شرایط وجوب را سه شرط علم به فقه، امید به تأثیر، و نداشتن نتایج نامطلوب می‌داند.

فصل چهاردهم: مالکیان

نویسنده در این فصل از بین فرق اسلامی، دیدگاه مالکیان را بررسی می‌کند. وی در ابتدا، عقیده خود مالک را مورد بررسی قرار می‌دهد و بیان می‌دارد که خود مالک بر این عقیده است که امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر، امر مفیدی است. از مالک، همچنین استفتائاتی در این زمینه در دست  است. کوک منابع مالکیان را مورد بررسی قرار می‌دهد و نتیجه می‌گیرد که امربه‌معروف در بین آنان، امری لازم و واجب است.

فصل پانزدهم: اباضیه

به نظر مؤلف، تنها گروهی از خوارج که می‌توان به طور روشمند عقاید آنها را مورد بررسی قرار داد، گروه اباضیه هستند. در کل، نظر خوارج در مورد امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر با عمل‌گرایی سیاسی همراه است و منابع پیشین این مطلب را تأیید می‌کنند.

بیشتر آثار اباضیه مربوط به مناطق عمان شرق و شمال آفریقا غرب است. به همین خاطر، نویسنده آثار اباضیه غربی و اباضیه شرقی را به‌صورت جداگانه معرفی می‌کند و در آخر چنین نتیجه می‌گیرد که در غرب، در مقایسه با سنت شرق، نگرش اصلاحی کمتری وجود دارد.

فصل شانزدهم: غزالی

در این فصل، نویسنده به علت روشمندی و انسجام مطالب کتاب غزالی (۵۰۵ق)، نظرات وی را به طور مستقل مورد بررسی قرار می‌دهد. غزالی کتابی با عنوان «احیاءعلوم الدین» با هدف بازنگری آموزه‌های نهی‌ازمنکر به نگارش در می‌آورد و در آن، بعد از بیان وجوب امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر، این مسئله را به طور کامل مورد بررسی قرار می‌دهد. وی چهارمسئلۀ محتسب، گناهکار، منکر و چگونگی احتساب را از ارکان امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر می‌داند و هر یک ازارکان را به طور مستقل و جداگانه مورد بررسی قرار می‌دهد. کوک اذعان می‌دارد که روایت غزالی از نهی‌ازمنکر، روایتی استثنایی است و تقریباً همه گفتار آن از خود نویسنده است.

فصل هفدهم: بازنگری اسلام نخستین

هدف نویسنده در این فصل، بازشناسی برخی از موضوعاتی است که در فصل‌های قبلی به طور پراکنده مورد بررسی قرار گرفته‌اند و از نظر نویسنده اهمیت زیادی دارند. اولین مورد، مسئله سیاست و نهی‌ازمنکر است که در مورد آن می‌نویسد: حکومت در وهله اول، خود، ادعای نهی‌ازمنکر دارد، مخصوصاً در فرقه‌هایی مانند امامیه، آموزه امامت، در درجه اول اهمیت است. موضوع مهم دیگر، زندگی خصوصی و نهی‌ازمنکر است. وی دراین‌رابطه می‌نویسد: هیچ گناهی به طور ذاتی خصوصی نیست تا اینکه معنای امربه‌معروف دخالت در زندگی دیگران باشد؛ اما درصورتی‌که در نهان اتفاق افتاده باشد اسلام اجازه تجسس در این زمینه را نداده است. مطلب دیگر اینکه، این وظیفه در جامعه بر عهده همه مسلمانانی که عالم به معروف و منکر هستند به‌خصوص علمای دین است و باید به‌صورت مؤدبانه و اخلاقی صورت گیرد.

بخش پنجم: فراسوی اسلام سنتی

این بخش که آخرین بخش از کتاب است، شامل سه فصل با عناوین زیر است:

فصل ۱۸: تحولات جدید اسلامی، فصل۱۹: سرچشمه‌ها و سنجش‌ها، فصل۲۰: خاتمه.

فصل هجدهم: تحولات جدید اسلامی

به نظر کوک، با نفوذ غرب در جهان اسلام، وابستگی‌های فرقه‌ای اهمیت پیشین خود را به‌تدریج از دست داد؛ اما در تقسیم‌بندی کلی، اهل‌سنت و شیعه امامیه، طیف وسیعی از جهان اسلام را تشکیل می‌دهند که تفاوت‌هایی از نظر خصوصیات و محتوا دارند. تمایزی که در این فصل به آن پرداخت می‌شود مربوط به سرنوشت نابرابر این دو سنت مدرسی است.

فصل نوزدهم: سرچشمه‌ها و سنجش‌ها

نویسنده در این فصل، درصدد اثبات عبارت امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر در خارج از دین اسلام به شکلی دیگر است، هرچند که در اسلام نمود و اهمیت فراوانی دارد. وی مثال‌هایی از جهان غرب برای مطلب خود ذکر می‌نماید؛ از جمله تشکیل «انجمن جلوگیری از گناه و حمایت از دین و فضیلت» انگلستان در سال ۱۸۰۱. باتوجه‌به بازتاب این اصل در فرهنگ های مختلف، این نتیجه حاصل می شود که این وظیفه خود یک ارزش بشری جهانی است و حتی قبل از اسلام و  در زمان جاهلیت و در آئین هایی مانند یهود نیز این امر وجود داشته است.

فصل بیستم: خاتمه

مایکل کوک در آخرین فصل از کتاب خود با عنوان خاتمه، فرهنگ غرب در مورد امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر را مورد بررسی قرار می‌دهد و دو مسئله را در آن مطرح می‌کند: اول اینکه معروف و منکر از دیدگاه اسلام و غرب متفاوت است، و دوم مقایسه اجمالی بحث امداد در غرب با نهی‌ازمنکر در اسلام.

رده‌های مرتبط