اشاره
فقه سلامت و پزشکی اگرچه در زمرۀ ابوابی از فقه معاصر است که نسبت به سایر ابواب فقهی، تلاشهای بیشتری پیرامون پژوهش در آن صورت گرفته است؛ لکن کمتر به این باب فقهی، از منظر بینالمللی نگریسته شده است؛ اینکه آیا فقه پزشکی و شیعی، با فقه پزشکی سایر ادیان و مذاهب تفاوتی دارد؛ و اگر پاسخ مثبت است، این تفاوت، در چه اموری متبلور شده است. حجتالاسلام دکتر سید محمد موسوی صدیق، باتوجهبه تحصیلات خود در رشته فقه و حقوق، به بیان مزایای رقابتی این باب فقهی در مقابل ابواب فقهی رقیب در سایر ادیان و مذاهب پرداخته است. مشروح این یادداشت اختصاصی، در پی میآید.
در مورد اختصاصات یا به تعبیری، مزایای فقه سلامت و پزشکی که منجر به مزیت رقابتی آن در عرصه بینالملل، در مقایسه با مکاتب فقهی و حقوقی سایر ادیان و مذاهب میشود، چند نکته به ذهن میرسد:
یکم. باید بین عنوان فقه سلامت و پزشکی، با عنوان طب اسلامی تفاوت قائل شد. فقه سلامت و پزشکی مانند سایر عناوینی که از اضافه موضوعات به فقه به دست میآید مثل فقه معاملات، فقه عبادات و….، دلالت بر بررسی اجتهادی موضوع اضافه شده به فقه دارد؛ بدین توضیح که حکم مسائل مربوط به موضوع سلامت و پزشکی بر پایه مبانی پذیرفته شده در علم اصول، از منابع شرعی اعم از عقل و نقل استخراج میگردد.
اما عنوان طب اسلامی به معنای وجود احکام مدوّن تأسیسی در شریعت در حوزه سلامت انسان، یک عنوان غیرواقعی و جعلی است که فاقد حقیقت است.
دوم. وجه تمایز فقه سلامت و پزشکی امامیه و امتیازات آن نسبت به سایر مذاهب و ادیان را باید در خود فقه امامیه جستجو کرد. توضیح اینکه: مسائل مربوط به موضوع سلامت و پزشکی، میان ادیان و مذاهب مشترک است و ازاینجهت، تفاوتی بین ادیان و مذاهب نیست؛ اما روش بررسی این مسائل و استخراج احکام آن از منابع دینی در ادیان و مذاهب مختلف، متفاوت است.
نقطه قوت فقه امامیه نیز اولاً در شناسایی و تعریف منابع معرفتی دین؛ و ثانیاً در روش استنباط و استخراج احکام مسائل از این منابع است؛ با این توضیح که در شناخت منابع معرفتی، فقه امامیه، عقل را در کنار نقل (اعم از کتابﷲ و سنت معصومین علیهمالسلام) بهعنوان منبع معرفتی شریعت حجت میداند؛ و این عقل شامل عقل تجریدی (احکام در حوزۀ علوم تجریدی مانند منطق، فلسفه وریاضیات)؛ و عقل تجربی (احکام عقل در حوزه علومتجربی مانند طب، فیزیک، شیمی و….)، هر دو است.
فقه امامیه همچنین در روش استنباط نیز دارای امتیاز پویایی، و نیز اسلوبی کامل و نظام ساز است. این فقه، در درون خود، از قواعدی برخوردار است که به ابزار و افراد وابستگی ندارد؛ چراکه اولاً نظرات در باب اجتهاد در فقه امامیه متنوع است و از زمان معصومین(ع) تا به امروز، مجتهدان امامیه در طول قرون متمادی بهصورت روشمند نسبت به استخراج احکام مسائل مورد حاجت مردم (در هر عصر و مصری) از منابع معرفتی شریعت اقدام نمودهاند. حاصل این تلاشها این بوده است که در طول این سالیان، علیرغم حدوث مسائل بسیار و بدونسابقه، هیچگاه این مسائل بدون پاسخ نمانده است.
ثانیاً عنصر زمان و مکان در فقه امامیه مؤثر است و حکم مسائل با درنظرگرفتن شرایط مکان وزمان حدوث مسئله صادر میگردد.
ثالثاً، عدم جمود بر ظواهر منقولات به این بیان که همواره ظواهر کتاب و سنت (علیرغم حجت داشتن ظواهر)، در کنار هم سنجیده میشوند، عرضۀ سنت معصومین (اخبار رسیده از معصومین) به کتابﷲ و کنارگذاشتن ظواهر مخالف با کتاب الهی، تقدم نص و اظهر بر ظاهر و هر جنس کنارگذاشتن ظواهر مخالف با عقل، و امکان تخصیص و تقیید احکام نقلی با حکم عقل وجود دارد؛ مثلاً، اگر در نصوص از عسل بهعنوان شفا یاد شده است، این حکم مطلق نقلی با حکم عقل تجربی قابل تقیید است؛ و چنانچه در علومتجربی، استفاده از عسل برای برخی بیماران مضر شناخته شده باشد، این حکم مطلق نقلی، قابلیت تقیید با حکم عقلی تجربی را دارد.
تقسیم احکام به ثابت و متغیر، و صدور احکام ثانوی در شرایط خاص مانند اضطرار، حرج و ضرر با رعایت بهمراتب مذکوره، از وجوه تمایز فقه امامیه با سایر ادیان و مذاهب، در حوزه سلامت و پزشکی است. اینکه چگونه فقه امامیه میتواند در هر زمان و مکان، پاسخگوی مسائل مستحدثه در حوزه سلامت و پزشکی باشد، بهخاطر وجود چنین ظرفیتهایی در این فقه است.