نشست چهلم «یکشنبه‌های روش» برگزار شد

دکتر هادی گرامی در نشست «روش‌شناسی تاریخ‌ نگارانه و کاربرد آن در مطالعات فقهی» با تأکید بر رویکرد هرمنوتیکی زمینه‌گرا، از ضرورت بازفهمی تاریخی انگاره‌های فقهی برای تولید هنجارهای اجتماعی سخن گفت

چهلمین نشست «یکشنبه‌های روش»، با محوریت «روش شناسی تاریخ نگاره و اندیشه و کاربست آن در مطالعات فقهی»، امروز با حضور دکتر هادی گرامی و دکتر احمد مبلغی برگزار شد. در این نشست که با استقبال پژوهشگران مواجه شد، دکتر گرامی با نگاهی تاریخی‌ ـ‌ تحلیلی به بررسی چگونگی بازخوانی گزاره‌های فقهی برای تبدیل به هنجارهای اجتماعی پرداخت.

اشاره: در این جلسه که به همت مجموعه نشست‌های روش‌شناسی علوم انسانی و اسلامی برگزار شد، بحث بر سر امکان و شیوه بازنگری در انگاره‌های رایج فقهی با هدف ارتباط مؤثرتر آن‌ها با مسائل و واقعیت‌های اجتماعی امروز در دستور کار قرار گرفت.

نشست چهلم «یکشنبه‌های روش» به همت پژوهشگاه مطالعات فقه معاصر و با همکاری میز «توسعه و توانمندسازی علوم اسلامی» دفتر تبلیغات اسلامی برگزار شد. این نشست علمی که با استقبال جمعی از اساتید، طلاب و پژوهشگران حوزه علوم اسلامی همراه بود، با ارائه دکتر هادی گرامی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی آغاز شد. وی در ارائه‌ای تفصیلی، به بررسی رویکرد «تاریخ‌نگاری انگاره‌ای» و ظرفیت آن در بازخوانی گزاره‌های فقهی پرداخت.

دکتر گرامی در آغاز با بیان اینکه کاربردی ‌سازی گزاره‌های فقهی نیازمند یک بازفهمی بنیادی است، تأکید کرد: «قبل از آن‌که به دنبال چگونگی کاربرد گزاره‌های فقهی باشیم، باید ماهیت آن‌ها را در بسترهای تاریخی و فرهنگی‌شان مورد بازخوانی قرار دهیم. این بازخوانی، نه از منظر تحلیلی کلاسیک و فقه سنتی، بلکه از زاویه دید هرمنوتیکی و رویکرد زمینه‌گرا صورت می‌گیرد».

وی در ادامه افزود: «ما در این رویکرد با یک فرایند سه‌مرحله‌ای مواجه هستیم؛ نخست گزینش گزاره‌هایی که با مسائل معاصر ما همبستگی دارند، سپس بازخوانی آن‌ها در بافت تاریخی ‌ـ ‌فرهنگی خود، و نهایتاً زمینه‌سازی برای تبدیل آن‌ها به هنجارهای اجتماعی امروز».

بازخوانی نمونه‌ای از انگاره «ایمان» در فقه شیعی

دکتر گرامی در ادامه، با ارائه یک مطالعه موردی بر روی انگاره «ایمان»، فرایند پژوهشی و بسترهای گفتمانی مطرح شده، نشان داد که چگونه فهم فقهی سنتی از ایمان، محصول گفتمان‌ها و تحولات تاریخی‌ ـ ‌اعتقادی خاصی بوده و در سه دوره‌ی گفتمانی شکل گرفته است:

  1. زمینه گفتاری فرق‌گذاری؛ در این زمینه، پرسشی مطرح می‌شود که آیا اسلام و ایمان دو مفهوم متمایز هستند یا به طور اساسی با یکدیگر یکسان‌اند؟
  2. زمینه گفتاری برتری‌جویی؛ در این بخش از بحث، گفتمان‌ها به این سوال می‌پردازند که کدام یک از اسلام یا ایمان برتری دارند. در این زمینه، دو رویکرد مهم وجود دارد: اولی که می‌گوید اسلام بر ایمان برتری دارد و دومی که بر این باور است که ایمان بالاتر از اسلام است. در گفتمان‌های فقهی قدیمی، اسلام به عنوان عملی بودن دین و پذیرش ظاهری دستورات دینی در نظر گرفته می‌شود، اما ایمان به عنوان جنبه باطنی و درونی دین مطرح است.
  3. زمینه گفتاری رابطه ایمان و عمل: ایمان صرفاً اعتقاد است یا در پیوند با عمل؟

این بخش به بحث‌های مرتبط با رابطه ایمان و عمل می‌پردازد که در طول تاریخ اسلامی و فقهی مورد توجه بوده است. برخی از گفتمان‌ها ایمان را تنها به عنوان یک باور درونی می‌بینند، در حالی که برخی دیگر بر این عقیده‌اند که ایمان باید در کنار عمل صالح قرار گیرد تا به‌طور کامل تحقق یابد. در واقع، این بحث ناظر به پیوستگی یا تفکیک ایمان از عمل است. برخی روایات به این اشاره دارند که ایمان بدون عمل ممکن است ناقص باشد و بر اساس این نگرش، عمل دینی باید به عنوان تجلی ایمان در نظر گرفته شود. وی ضمن تحلیل این گفتمان‌ها و روایات مرتبط، تأکید کرد که «در اسلام اولیه، ایمان و اسلام تفاوت جدی نداشتند و با گذر زمان، این تمایز در بسترهای تاریخی و الهیاتی توسعه یافت».

به گفته دکتر گرامی، در فهم سنتی فقهی، ایمان عمدتاً با «اعتقاد به ولایت اهل بیت» معنا شده است، اما بازخوانی تاریخی‌ـ‌روایی نشان می‌دهد که ایمان، به‌ویژه در دوره‌های متأخر، با عمل و اخلاق پیوند خورده و می‌توان از این پیوند برای اصلاح برخی گزاره‌های فقهی بهره برد.

این پژوهشگر همچنین با تبیین مفهوم «تاریخ‌نگاری انگاره‌ای» گفت: تاریخ‌نگاری انگاره‌ای، روشی است که از ترکیب داده‌های تاریخی و مفهومی، به بازسازی گفتمان‌های گذشته در قالب یک طرح‌واره علمی می‌پردازد. این روش می‌تواند مبنایی برای تولید دانش فقهی قابل انطباق با نیازهای امروز باشد.

در بخش دوم جلسه، دکتر احمد مبلغی با ارائه نقدی روشمند بر مباحث دکتر گرامی، گفت: «هرچند نگاه تاریخی به فقه ارزشمند و ضروری است، اما آنچه در نظریه انگاره‌ها ارائه شد، هنوز به سطح کافی از انسجام روش‌شناختی برای ورود مؤثر به حوزه فقه نرسیده است».

وی افزود: «ما نیازمند درک سرشت ‌شناسانه‌ای از فقه هستیم؛ فقه را باید به مثابه یک دستگاه معرفتی تاریخ‌مند بررسی کنیم، نه صرفاً مجموعه‌ای از گزاره‌های ثابت».

دکتر مبلغی همچنین با دسته‌بندی رویکردهای روش‌شناختی به فقه به سه گروه: کلاسیک، مدرن و پست مدرن جایگاه رویکرد انگاره‌ای را در دسته دوم معرفی کرد، اما آن را نیازمند پالایش و تفکیک دقیق از رویکردهای مدرن انتقادی دانست.

در پایان این نشست، از فعالیت‌های علمی، پژوهشی دکتر هادی گرامی تقدیر به عمل آمد و به پاس خدمات ارزشمند ایشان در امر تحقیق و پژوهش لوح سپاسی از سوی پژوهشگاه مطالعات فقه معاصر به ایشان اهدا شد.

رده‌های مرتبط