اشاره: فقه انرژی آن قدر نوپدید است که هنوز در اندراج آن بهعنوان یک باب فقهی، اتفاقنظری میان فقهپژوهان وجود ندارد. نوپدید بودنِ این باب فقهی، چالشهای فراوانی را موجب شده است که آنها را در گفتگو با حجتالاسلام دکتر حمید فغفور مغربی به بحث گذاشتیم. این استاد و پژوهشگر فقه معاصر معتقد است برای حل مسائل فقه انرژی، باید به قواعد فقهی توجه ویژهای داشت. به باور وی، ازآنجاکه انرژی متعلق به نسلهای آینده نیز هست، استفاده بیرویه از آن، ضمان شرعی را به دنبال دارد. مشروح گفتگوی اختصاصی فقه معاصر با استاد بازنشسته دانشگاه شهید بهشتی تهران، از نگاه شما میگذرد.
فقه معاصر: مهمترین چالشهای پژوهش در فقه انرژی، چه اموری است؟
مغربی: یکی از چالشها در زمینه فقه انرژی، موضوعشناسی فقه انرژی است که هم باید انواع انرژی مشخص شود مثل آب، برق، گاز، باد، معادن، جنگل و غیره؛ و هم در هر یک از این انرژیها، موضوع فقهی آن مشخص و دستهبندی شود. در موضوعشناسی نیز آنچه امروزه در کشورهای اسلامی و غیراسلامی میگذرد و انواع انرژیها و موضوعاتی که دارند را باید مورد نظر قرار دهیم تا ببینیم که چه مواردی با یکدیگر همپوشانی دارند.
یکی از چالشهای فقه انرژی، بررسی احکام آن است. برای بررسی فقهی این احکام، باید به سراغ قواعد فقهی برویم؛ چون قواعد، عام و کلی است و در این مورد کتابی تحت عنوان «احکام و قواعد کسبوکار و تجارت» تدوین کردهام که در آن، تقریباً سی و چند قاعده را ذکر کردهام. یکی از نکاتی که در این کتاب بدان رسیدهام این است که همه قواعد فقهی، یک دلیلش سیره عقلاً و حکم عقل است. سیره عقلاً و حکم عقل امروز در جهان کنونی کاملاً معنادار است و میتواند پیام داشته باشد که ما میتوانیم ایدههایی را در این زمینه به دنیای امروز بدهیم تا مورد استفاده قرار بگیرد.
فقه معاصر: آیا با رویکرد مالکیت فردی نسبت به منابع انرژی، میتوان منابع انرژی را بهصورت عادلانه و کارآمد، تقسیم و مدیریت کرد؟
مغربی: به نظر میرسد احکام انرژی را بایستی باتوجهبه قواعد فقهی بررسی کنیم؛ مثلاً قاعده عدم اسراف که در صورت اسراف، موجب ضمان میشود؛ یعنی هر کاری که علتی برای تلف میشود موجب ضمانت میشود. در این قاعده، هم حکم تکلیفی وجود دارد و هم حکم وضعی؛ حکم تکلیفیاش حرمت است و حکم وضعی آن ضمان است که باید رعایت شود.
انرژیها اگر مربوط به آیندگان باشند با توجه قاعده احترام مال مؤمنان که میفرماید: «لایحل مال مسلم الا به طیب نفسه»، باید برای آیندگان حفظ شوند. البته اینجا از قاعده لاضرر نیز میتوان استفاده کرد که در این موضوع نیز کاربرد دارد و حکم ضمان را اثبات میکند. در مورد زمان نیز این بحث مطرح خواهد شد که آیا آن را باید با قیمت واقعی حساب کنیم یا با قیمت سوبسیدی؟ الآن انرژی در ایران سوبسیدی است؛ لذا اگر اسراف کنیم در واقع از بیتالمال اسراف میکنیم نه از جیب خود و طبق قیمت واقعی آن.
قاعده بعدی، قاعده اتلاف است: «من أتلف مال الغیر فهو له ضامن». اینکه انرژی مال مسلمانان آینده است به این معناست که مال غیر است. امام رحمتﷲ علیه در فتاوای خود دارد که زیادهروی و اسراف در مصرف آب و برق و گاز، دو حکم دارد: هم حرمت دارد و هم ضمان. اجتناب از اسراف از واجبات است که باید رعایت شود.
فقه معاصر: آیا روایات مرتبط با انرژی، به میزانی هستند که بتوان یک باب حدیثی به همین نام را ایجاد کرد؟
مغربی: این مسئله باید فحص شود. در مورد انرژی میتوان یک بابی را در فقه باز کرد؛ اما اینکه روایات در چه حدّی موجود است را باید بررسی کنیم که آیا روایات در حدی است که بتواند چنین کاری کند و یک باب فقهی را باز کند یا نه؟ این امر، موکول به بررسیهای بیشتری است.
فقه معاصر: آیا فقه انرژی، نظام تولید و توزیع خاصی را برای انرژی پیشنهاد میکند یا اینکه صرفاً حکم چند مسئله فقهی را بیان میدارد؟
مغربی: قواعد فقهی، هم مشمول تولید میشود و هم مشمول توزیع. من در کتابی که عرض کردم نوشتهام، برخی از این مباحث و تأثیرات این روایات در شیوه تولید و توزیع انرژی را توضیح دادهام.
فقه معاصر: باتوجهبه اهمیت انرژی در طول تاریخ، چرا تاکنون بهعنوان یک باب حدیثی یا فقهی یا موضوع پژوهشهای مستقل در فقه و حدیث، مطرح نبوده است؟
مغربی: عمدهترین دلیلش این بوده که اسلام تا کنون قدرت و حکومت نداشته، جز در دوران تمدن اسلامی که فقط آن دوره قابل بررسی است تا ببینیم فقهای عامه و خاصه چه نظراتی داشتهاند.
نکتهای که باید به آن توجه کنیم این است که ما باید موضوع را بیشتر در ارتباط با عرف بینالملل بررسی کنیم؛ یعنی ببینیم که جوامع در ارتباط با مصرف انرژی چه مواردی را به کار گرفتهاند. همانطور که ما بحث انتخابات و حفظ حرمت آرا و خیلی چیزهای دیگر را از عرف بینالمللی و سیره عقلاً در عرف بینالملل گرفتیم، در این موضوع نیز باید ببینیم ایده دیگران در این زمینه چیست و بیاییم از آنها ایده بگیریم و قواعد مناسب فقهی آنها را استخراج کنیم.
درعینحال نباید فراموش کنیم که این انرژی، متعلق به نسلهای آینده نیز هست؛ لذا باید بسیاری از اینها را تبدیل به زیرساختهای اقتصادی کنیم تا نسلهای آینده از آنها استفاده کنند.