رئیس دانشکده دین و رسانه، در گفتگوی اختصاصی با فقه معاصر:

در بیان مسائل فقه فضای مجازی هم باید این نکته را در نظر داشته باشیم که سطح مسائل با یکدیگر متفاوت هستند؛ برخی مسائل در سطح فردی هستند، برخی در سطح اجتماعی و برخی نیز در سطح سیاسی و حاکمیتی که در این سطح، سیاست‌گذاری‌ها صورت می‌پذیرد. سطح دیگر هم سطح بین‌المللی است که به فضای مجازی فراتر از کشورمان توجه می‌کند. سطح امنیتی هم که در ابعاد داخلی و بین‌المللی و فردی و اجتماعی قابل‌طرح است، سطح دیگری از مسائل است که باید مورد توجه قرار گیرد.

اشاره: فضای مجازی دیگر نه به‌عنوان یک امکان، بلکه به‌عنوان فضای دوم زندگی انسان‌ها مطرح شده و بخش مهمی از زندگی آنها را به خود اختصاص داده است. دکتر کمال اکبری، زاده ۱۳۵۴ قزوین، سالهاست که هم به لحاظ علاقه شخصی و هم از حیث مسؤولیت ریاست دانشکده دین و رسانه، در عرصه فضای مجازی به تحقیق و پژوهش مشغول است. دانشیار دانشگاه صداوسیما که هم تحصیلات حوزوی تا سطح خارج فقه و اصول دارد و هم پست دکترای خود را در رشته ارتباطات سیاسی اخذ کرده است، معتقد است برای تأسیس باب فقهی فقه فضای مجازی، لازم است اصول فقه اختصاصی فقه فضای مجازی تدوین شود. وی هم چنین قواعد فقهی را نیز برای حضور در فقه فضای مجازی، نیازمند بازنگری وتغییر می‌داند. مشروح گفتگوی اختصاصی فقه معاصر با رئیس دانشکده دین و رسانه، در پی می‌آید:

فقه معاصر: فقه فضای مجازی چیست و به چه موضوعاتی می‌پردازد؟

اکبری: برای تعریف فقه فضای مجازی، باید فقه و فضای مجازی را تعریف کنیم. اما تعریف فقه مشخص است. تنها نکته دراین‌باره این است که فقه، تقسیم به فقه اصغر و فقه اکبر شده است. فقه اصغر، همان فقه مرسوم است ولی فقه اکبر، فراتر از احکام فردی را مورد توجه قرار می‌دهد و شامل اعتقادات و اخلاق نیز می‌شود. به نظر من، مراد از فقه در اینجا، همین فقه اکبر است؛ چرا که با فقه اصغر نمی‌توانیم فتاوای خوب و کارآمدی دررابطه‌با فضای مجازی تولید کنیم.

نکته بعد، تعریف فضای مجازی است که اکنون به‌عنوان زندگی دوم مردم مطرح است. فضای مجازی در حال حاضر، فضایی است که همچون فضای حقیقی، در آن تعاملات، رفت‌وآمدها، جابه‌جایی پول و ارتباطات انجام می‌شود؛ بنابراین مراد از آن، معنایی در مقابل فضای حقیقی نیست، چرا که همان ارتباطات و تعاملاتی که در فضای حقیقی انجام می‌شود، در فضای مجازی نیز صورت می‌پذیرد.

مراد از «فقه فضای مجازی»، گاه حکم فقهی رفتارهایی است که در فضای مجازی صورت می‌گیرد، مثل دروغ گفتن، اشاعه فحشا، قمار و… . اما گاهی فقه فضای مجازی را به معنای کلان آن در نظر می‌گیریم و در آن از تعاملاتی که در فضای مجازی به‌صورت کلان صورت می‌پذیرد گفتگوی فقهی می‌کنیم، مانند نظام ارتباطات اشتراکی، نظام ارتباطات اجتماعی و… .

فقه فضای مجازی، شامل هر دو حوزه می‌شود و هم مسائل خُرد مکلّفین و هم مسائل کلان این فضا که عملاً به حوزه سیاست، هنر و اجتماع هم سرایت می‌کند را در بر می‌گیرد. فقه فضای مجازی به این معنا، حتماً وجود دارد و باید در کتب فقهی، مورد گفتگوی جدی قرار گیرد.

فضای مجازی به چند بخش تقسیم می‌شود و طبیعتاً فقه آن نیز همین بخش‌ها را خواهد داشت. بخشی از آن، خودِ مکلفین هستند که ما از آنها تحت عنوان «کاربران فضای مجازی» یاد می‌کنیم. یک بخش دیگر از فضای مجازی، مدیران و خدمات‌دهندگان در فضای مجازی هستند؛ مانند اپراتورهایی که اینترنت را در اختیار مردم قرار می‌دهند. بخش دیگر، بخش حاکمیتی و مدیریتی است که در سطح دولت و نظام سیاسی، به مسائل ورود می‌کند، مانند مرکز ملی فضای مجازی در جمهوری اسلامی ایران یا سازمان ملی هوش مصنوعی.

فقه معاصر: آیا «فقه فضای مجازی» یک باب فقهی مستقل است یا آنکه مجموعه‌ای چند باب یا برخی مسائل چند باب فقهی نوپدید است؟

اکبری: من فکر می‌کنم فقه فضای مجازی، اکنون به‌عنوان یک فقه مستقل قابل‌طرح است و باید با آن به همین شیوه برخورد کرد. روش استنباط مسائل آن به همان شیوه اصول فقه مرسوم خواهد بود اگرچه لازم است در برخی مباحث مانند مباحث الفاظ، قدری بیشتر کار شود. ارتباطات و نظام ارتباطی که در این حوزه شکل می‌گیرد، مقداری متفاوت است. به همین دلیل بایستی در اصول فقه فضای مجازی کار جدیدی انجام بدهیم و شاید بر اساس این کار، برخی جاها، مقدمات پژوهشی و مقدمات رسیدن به حکم در بحث فقه متفاوت باشد؛ مثلاً عرفی که ما الآن در خیابان و کوچه و بازار داریم، یک عرف است ولی عرف در فضای مجازی، با آن متفاوت است. همچنین سیره متشرعه‌ای که در کوچه و خیابان وجود دارد با سیره متشرعه در فضای مجازی متفاوت است. چون فضای مجازی یک فضای متفاوتی را در اختیار ما قرار می‌دهد، لذا ادبیات متفاوت و اصولی فقه دیگری را نیز می‌طلبد؛ بنابراین نیاز داریم تا با همین نگاه، یک اصول فقه فضای مجازی ترسیم کنیم.

فقه فضای مجازی، علاوه بر اصول فقه، حتماً یک سری مبانی هم دارد، چه مبانی هستی‌شناسی، چه مبانی انسان‌شناسی و چه مبانی موضوع‌شناسی. همه این مبانی باید در فقه فضای مجازی مورد گفتگو قرار گیرد.

همچنین در حوزه قواعد فقهی نیز اگرچه قواعد فقهی زیادی برای دانش فقه نگاشته شده است اما لازم است بر اساس الزامات و اقتضائات فقه فضای مجازی، هم قواعد فقهی جدیدی برای این باب فقهی نگاشته شود و هم برخی قواعد فقهی گذشته برای استفاده در این باب فقهی، بازنویسی و بازنگری شود. اگر این بازنویسی صورت پذیرد حتماً در استنباط حکم شرعی نیز تغییر صورت خواهد پذیرفت. منظور من از تغییر، تغییر نتایج نیست، بلکه منظور این است که گستره فقه بزرگ‌تر می‌شود و موضوعات و مسائل جدیدی به دانش فقه راه پیدا می‌کند.

فقه معاصر: تفاوت فقه فضای مجازی با ابواب فقهی مشابه مانند «فقه رسانه»، «فقه هنر» و «فقه بازی‌های رایانه‌ای» چیست؟ آیا بین مسائل فقه فضای مجازی با دیگر ابواب پیش‌گفته، مسائلی وجود دارند که کاملاً با یکدیگر همپوشانی داشته باشند؟ در این صورت، این مسائل در کدام یک از این ابواب فقهی قرار می‌گیرند؟

اکبری: ببینید ما وقتی که فضای مجازی را به‌عنوان یک زندگی دوم ارائه می‌کنیم و مباحث مختلفی ذیل آن می‌آوریم، قاعدتاً با این‌ها یک تفاوت جدی پیدا می‌کنیم.

درست است همپوشانی‌هایی داریم. فقه فضای مجازی با ابوابی که فرمودید، رابطه‌ای تنگاتنگ دارد، اما خود مستقلاً می‌تواند به‌عنوان یک باب فقهی مطرح باشد و برخی از مسائل آنها را درون خود جای دهد؛ مثلاً بازی ممکن است باب فقهی مستقل خود را داشته باشد اما وقتی به عرصه فضای مجازی می‌آید و عنوان «بازی‌های رایانه‌ای» را به خود می‌گیرد، داخل در فقه فضای مجازی می‌شود؛ جون بازی‌هایی که در عرصه فضای مجازی انجام می‌شوند اساساً با بازی‌هایی که در کوچه و خیابان برگزار می‌شوند تفاوت دارند. در بازی‌های رایانه‌ای، گاهی فرد نمی‌داند که دارد با چه کسی بازی می‌کند و حتی ممکن است طرف او، انسان نباشد و یک ربات باشد؛ لذا مسائل فقهی مرتبط با بازی‌های رایانه‌ای باید در فقه فضای مجازی مورد گفتگو قرار گیرد.

همچنین در مورد هنر، گاهی هنرهایی مثل نقاشی و مجسمه‌سازی وقتی در عالم خارج انجام شوند با زمانی که در فضای مجازی صورت پذیرند، کاملاً متفاوت می‌شوند و یکسان نیستند؛ لذا حکم آنها نیز کاملاً متفاوت خواهد بود.

فقه معاصر: ابواب، سرفصل‌ها و مهم‌ترین مسائل فقه فضای مجازی کدام هستند؟

اکبری: بیان سرفصل‌ها و مسائل فقه فضای مجازی، نیازمند یک بررسی و پژوهش جدی و اساسی است که در قالب یک گفتگو نمی‌توان به آن پرداخت؛ ولی اگر بخواهم به طور خلاصه عرض کنم، باید گفت: در فقه فضای مجازی ابتدا باید معنای دقیق این واژه، مبانی و مبادی آن چه مبادی تصوری و چه مبادی تصدیقی و به عبارت دقیق‌تر، بنیادهای نظری آن را بیان کرد. پس از آن، نوبت به اصول فقه می‌رسد که گفته شد باید یک اصول فقه اختصاصی برای فقه فضای مجازی تدوین کرد که با اصول فقه عمومی که هم اکنون دارج است متفاوت خواهد بود.

در بیان مسائل فقه فضای مجازی هم باید این نکته را در نظر داشته باشیم که سطح مسائل با یکدیگر متفاوت هستند؛ برخی مسائل در سطح فردی هستند، برخی در سطح اجتماعی و برخی نیز در سطح سیاسی و حاکمیتی که در این سطح، سیاست‌گذاری‌ها صورت می‌پذیرد. سطح دیگر هم سطح بین‌المللی است که به فضای مجازی فراتر از کشورمان توجه می‌کند. سطح امنیتی هم که در ابعاد داخلی و بین‌المللی و فردی و اجتماعی قابل‌طرح است، سطح دیگری از مسائل است که باید مورد توجه قرار گیرد. به‌هرحال در تدوین شبکه مسائل فقه فضای مجازی، باید این امور مورد توجه قرار گیرد.