اشاره: در این نشست علمی، دکتر فیاضی با مروری بر تاریخچه و فلسفه هرمنوتیک، اهمیت فهم «فردیت مؤلف» و ضرورت توجه به زمینههای تاریخی و فرهنگی در تفسیر متون دینی را تشریح کرد. همچنین، دکتر حقیقت با تأکید بر ضرورت نگاه سیستمی به فقه، به نقش حیاتی کانتکست در تفسیر آیات فقهی به ویژه آیات مربوط به جهاد اشاره نمود.
گروه فقه سیاست و روابط بین الملل پژوهشگاه مطالعات فقه معاصر، در ادامه سلسله نشستهای تخصصی خود در حوزه فقه سیاسی و روابط بینالملل، روز پنجشنبه ۱۰ مهر ۱۴۰۴، نشست علمی « کاربر هرمنوتیک روششناختی در فقه سیاسی » را برگزار کرد. این نشست که سومین جلسه از دوره «کاربرد روشهای هرمنوتیکی در فقه سیاسی » به شمار میرفت، با ارائه دکتر مسعود فیاضی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه، همراه بود. دکتر سیدصادق حقیقت، عضو هیئت علمی پژوهشکده امام خمینی(ره) به عنوان ناقد در جلسه حضور داشت و دبیری جلسه نیز برعهده دکتر عبدالوهاب فراتی بود.

در این نشست تخصصی، دکتر فیاضی به تبیین مفصل «هرمنوتیک روششناختی» پرداخت و آن را از هرمنوتیک روشی متمایز ساخت. وی با اشاره به سیر تاریخی و فلسفی هرمنوتیک، به ویژه نظریه هرمنوتیک شلایرماخر، نقش این رویکرد را در فهم عمیق متون دینی و سیاسی تشریح کرد. وی تأکید کرد که هرمنوتیک روششناختی فراتر از روشهای تفسیری صرف است و به بازآفرینی «فردیت مؤلف» در ذهن مفسر میپردازد، تا امکان فهم دقیق مراد مؤلف با وجود فاصلههای تاریخی و فرهنگی فراهم شود.
از نکات کلیدی ارائه میتوان به تفکیک دو نوع هرمنوتیک اشاره کرد:
- هرمنوتیک روشی که مبتنی بر مجموعهای از روشها و فنون تفسیری است،
- هرمنوتیک روششناختی که به فلسفه روش پرداخته و نظریهای منسجم برای ارزیابی درستی رویکردهای تفسیری ارائه میدهد.
عضو هئیت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه دو قانون مهم تفسیر شلایرماخر را تشریح کرد: قانون نحوی و قانون روانشناختی که در ترکیب به فهم عمیقتر مراد مؤلف منجر میشود. وی همچنین به «دور هرمنوتیکی جزء و کل» اشاره کرد و بر ضرورت رفت و برگشت مکرر بین اجزا و کل متن برای درک دقیق مؤلف تأکید نمود.
یکی از مباحث مطرح شده در این نشست، تفاوت دیدگاه شلایرماخر و گادامر درباره امکان فهم کامل مراد مؤلف بود؛ شلایرماخر معتقد به امکان فهم مراد است در حالی که گادامر به عدم دسترسی قطعی باور دارد. همچنین مسیر تکامل نظریه هرمنوتیک تا قرن بیستم و نقش متفکرانی مانند امیلیو بتی و اریک دونالد هرش بررسی شد که تلاش کردند هرمنوتیک را به عنوان دانش علمی با معیارهای اعتبار معرفی کنند.
در ادامه، تأثیر رمانتیسم و زیباییشناسی بر شکلگیری نظریه هرمنوتیک روششناختی و اهمیت بهکارگیری این رویکرد در فهم متون فقه سیاسی به تفصیل مورد بحث قرار گرفت. دکتر فیاضی با استفاده از تشبیهی دقیق، «کانتکست» متن را به مانند مادربرد سیپییو در رایانه توصیف کرد که نقش حیاتی در انتقال و فهم دقیق اطلاعات دارد.
از دیگر نکات برجسته نشست، توضیح مبانی انسانشناختی و جهانشناختی نظریه شلایرماخر بود که به سه نوع «کل» اشاره دارد: کل شخصیت نویسنده، کل محیطی که مؤلف در آن زندگی میکند، و کل جهان آن زمانه. تعامل این سه کل در فهم مراد مؤلف بسیار مهم است و نشان میدهد که مؤلف میتواند فراتر از زمان خود نیز سخن بگوید، اما همواره در چارچوب «کانتکست» زمانهاش باقی میماند.
در بخش پایانی، دکتر فیاضی به نقدهای وارد بر نظریه شلایرماخر پرداخت و با اشاره به چالشهایی مانند ناشناخته بودن مؤلف یا وجود مؤلفی برتر مانند خداوند، بر اهمیت ظهور کلام و تکیه بر آن به عنوان محور اصلی فرآیند تفسیر تأکید کرد. وی همچنین ضرورت آموزش روشهای فهم «کانتکست» و سبک مؤلف در علوم اصول فقه را یادآور شد تا دایره فهم معنای متون فقهی گسترش یابد.
وی تأکید کرد که هرمنوتیک روششناختی، با رویکردی فلسفی و علمی، میتواند زمینهساز فهم عمیقتر و علمیتر متون دینی و فقه سیاسی باشد و توجه به مبانی و روشهای آن برای پژوهشگران حوزه فقه معاصر ضروری است.

در ادامه این نشست، دکتر سید صادق حقیقت با تأکید بر نقش کانتکست (زمینه) در تفسیر متون دینی گفت: «با این حال، کانتکست تنها یکی از عوامل مؤثر در تفسیر است. اگر در نظریهای گفته میشود ده عامل در تفسیر نقش دارند، نباید هیچیک از این عوامل به نفع دیگری کنار گذاشته شود.»
عضو هیئت علمی پژوهشکده امام خمینی(ره) با بیان اینکه نگاه سیستمی به فقه (فقه نظام) رویکردی صحیح است، افزود: «عیب فقه ما در نداشتن نگاه سیستمی نیست؛ بلکه یکی از مشکلات آن، کمتوجهی به زمینهها و بسترهای صدور احکام است. هرمنوتیک نشان میدهد که متن تنها در درون یک زمینه قابل تفسیر است و این نکتهای کلیدی برای تحول در علم اصول است.»
دکتر حقیقت در ادامه به دیدگاه علامه طباطبایی درباره آیات جهاد اشاره کرد و گفت: «ایشان در بحث جهاد ابتدایی و دفاعی بیان میکنند که آیات مطلق و مقید درباره جنگ در قرآن وجود دارد. طبق قاعده اصولی، مطلق بر مقید حمل میشود؛ بنابراین جنگ تنها در صورت دفاع جایز است. این مبنا بر اساس تفکیک بین مطلق و مقید شکل میگیرد؛ در حالی که برخی فقها اساساً این تفکیک را نمیپذیرند و قائل به نظریه فرد اعلی هستند.»
وی افزود: «اگر آیات مرتبط با جنگ با توجه به زمینه صدور آنها بررسی شوند، ممکن است دریابیم که آیه «بجنگید» در یک کانتکست خاص آمده و آیه «اگر به شما حمله شد، بجنگید» در کانتکستی دیگر. این یعنی قواعد سنتی اصول باید بازنگری شوند و کانتکست بهعنوان یکی از عناصر اصلی در قاعده حمل مطلق بر مقید وارد شود.»
او تأکید کرد: «این نگاه باید به سرفصلی در آموزش علم اصول تبدیل شود؛ چراکه ممکن است مطلق و مقید به دو بستر متفاوت تعلق داشته باشند و در نتیجه، حمل یکی بر دیگری نادرست باشد».
بررسیهای صورت گرفته در این نشست نشان می دهد که رویکردهای نوین هرمنوتیکی میتوانند به فهم عمیقتر و علمیتر متون دینی و فقه سیاسی کمک کنند. تأکید بر اهمیت کانتکست و ترکیب آن با رویکرد سیستمی، گامی موثر در توسعه علم اصول و فقه معاصر به شمار میآید و ضرورت آموزش این روشها به پژوهشگران حوزه فقه معاصر بیش از پیش احساس میشود.